حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

فضای مجازی رابه نفع ارزشهای ملت مدیریت کنید

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنرانی نوروزی از رهاکردن فضای مجازی گلایه و بر مدیریت آن تأکید کردند. در پی این بیانات برخی از مهم‌ترین توصیه‌ها و تذکرات رهبرانقلاب درباره مسائل حکمرانی و مدیریت فضای مجازی بازخوانی میشود.

* قوی شدن در فضای مجازی برای کشور حیاتی است
قوی شدن کشور جزو هدفهای ما است... ابعاد قوّت ابعاد وسیعی است... امروز قوّت در فضای مجازی حیاتی است؛ امروز فضای مجازی حاکم بر زندگی انسانها است در همه‌ی دنیا؛ و قوّت در این [زمینه] حیاتی است. ۱۳۹۹/۱/۰۳

* آرایش جنگی بگیرید
امروز دشمنان از لحاظ فضای مجازی، دارند برنامه‌ریزی میکنند برای اینکه از این طریق به کشور ضربه بزنند... از لحاظ فضای مجازی آرایش جنگی گرفته؛ در مقابل این دشمنی که آرایش جنگی در مقابل ملّت ایران گرفته، ملّت ایران بایستی آرایش مناسب بگیرد، باید خودش را آماده کند در همه‌ی بخشهای مختلف. ۱۳۹۸/۲/۱۱

* مرکز ملی فضای مجازی باید تصمیم‌گیری فعال داشته باشد
شورای عالی فضای مجازی وظیفه دارد مرکز ملّی فضای مجازی کشور را ایجاد نماید تا اشراف کامل و به روز نسبت به فضای مجازی در سطح داخلی و جهانی و تصمیم‌گیری نسبت به نحوه مواجهه فعال و خردمندانه کشور با این موضوع از حیث سخت‌افزاری، نرم‌افزاری و محتوایی در چارچوب مصوّبات شورای عالی و نظارت بر اجرای دقیق تصمیمات در همه سطوح تحقق یابد. ۱۳۹۰/۱۲/۱۷

* کشورهای قدرتمند در فضای مجازی خط قرمز دارند
قوی‌ترینِ کشورها، در این زمینه‌ها در [فضای مجازی] خطّ قرمز دارند؛ راه نمیدهند؛ خیلی از بخشهای فضای مجازی اعزام‌شده‌ی از سوی آمریکا و دستگاه‌های پشت سر و پشت صحنه‌ی این قضیّه را راه نمیدهند؛ کنترل میکنند. ما هم باید کنترل کنیم؛ این کنترل کردن معنایش این نیست که ما ملّت را از فضای مجازی محروم کنیم. ۱۳۹۶/۰۳/۲۲

* سرعت اینترنت را در جایی که به ضرر کشور نیست افزایش دهید
امروز بهمنی از گزاره‌های درست و نادرست دارد روی سر مراجعین اینترنت ما فرود می‌آید؛ ما چرا باید اجازه بدهیم آن چیزهایی که برخلاف ارزشهای و اصول مسلّمه‌ی ما است، به‌وسیله‌ی کسانی‌ که بدخواه ما هستند، در داخل کشور توسعه پیدا کند؟ نه. کاری کنید که از منافع و سودها و بهره‌های فضای مجازی همه بتوانند استفاده کنند، سرعت اینترنت را افزایش هم بدهید امّا در آن چیزهایی که به ضرر کشور شما، جوان شما و افکار عمومی شما نیست. ۱۳۹۶/۳/۲۲

* تحقق شبکه ملی اطلاعات زمانبندی لازم دارد
شبکه‌ی ملّی اطّلاعات اجزائی دارد، این اجزا باید در زمان‌بندی‌های مشخّص تحقّق پیدا کند؛ آدم میبیند که تحقّق پیدا نمیکند، از زمان‌بندی‌ها عقبند؛ یا سیاستهای اصولی‌ای در زمینه‌ی پهنای باند وجود دارد که مکرّر ابلاغ شده، خب این سیاستها باید رعایت بشود و اینها مورد درخواست و تأکید مؤکّد اینجانب است.   ۰۲/۰۶/۹۹

* رها کردن فضای مجازی افتخار ندارد
متأسّفانه در فضای مجازی کشور ما هم که آن رعایتهای لازم با وجود این همه تأکیدی که من کردم صورت نمیگیرد و در یک جهاتی واقعاً ول است. همه‌ی کشورهای دنیا روی فضای مجازی خودشان دارند اِعمال مدیریّت میکنند، [در حالی که] ما افتخار میکنیم به اینکه ما فضای مجازی را ول کرده‌ایم! این افتخار ندارد. فضای مجازی را بایستی مدیریّت کرد. ۱۴۰۰/۰۱/۰۱

* نباید مردم را بی‌پناه رها کنیم
فضای مجازی بدون اختیار ما، از بیرون از اختیارِ ما دارد مدیریّت میشود. فضای مجازی یک چیزی نیست که آدم بتواند مثل یک آب روانی هر جور که میخواهد از آن استفاده بکند؛ دیگران دارند این آب را به یک سمتی که خودشان میخواهند هدایت میکنند؛ آنها دارند این فضا را... هدایت و مدیریّت میکنند. ما نمیتوانیم بی‌کار بنشینیم در مقابل او؛ ما نمیتوانیم مردممان را که با فضای مجازی ارتباط دارند، بی‌پناه رها کنیم. ۱۳۹۹/۰۶/۰۲
 
ادامه مطلب ...

بیانات در دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش

حادثه‌ی نوزدهم بهمن؛ یکی از شگفتی‌سازی‌های انقلاب اسلامی
 حادثه‌ی نوزدهم بهمن ۵۷، یکی از شگفتی‌سازی‌های انقلاب اسلامی است که این شگفتی‌سازی‌ها، یکی دو مورد و صد مورد نیست؛ هزاران شگفتی‌سازی در طول این سالها دیده شده؛ [لکن] جزو اوّلین و مهم‌ترین‌هایش، یکی روز نوزدهم بهمن است. اینکه یک بخش مهمّی از ارتش طاغوت، خودش را از بدنه‌ی ارتش جدا کند و بیاید اظهار تبعیّت از امام و پیوستن به مردم بکند، حادثه‌ی خیلی مهمّی بود؛ این [حادثه] موجب شد که کلّ بدنه‌ی ارتش به پیوستن به جمهوری اسلامی تشویق بشوند. و سرانِ  آن روزِ ارتش هم، وقتی واقعیّت را مشاهده کردند، ناچار در قبال انقلاب اظهار بی‌طرفی کردند؛ در حالی که بی‌طرفی آنها معنی نداشت؛ ارتشِ نظام طاغوت چطور میتواند در دفاع از نظام طاغوت بی‌طرف باشد؟ امّا اظهار بی‌طرفی کردند؛ چاره‌ای نداشتند [چون] دیدند بدنه‌ی ارتش تقریباً به ‌طور مجموع به مردم پیوسته است؛ این شبیه معجزه بود، واقعاً یک کار معجزه‌آسا بود. تکیه‌ی اصلی رژیم طاغوت به ارتش و ساواک بود؛ آنها با مردم که ارتباطی نداشتند، به مردم که متکّی نبودند؛ تکیه‌ی اصلی [آنها] در خارج به آمریکا و در داخل به ارتش و ساواک [بود]؛ و همین تکیه‌گاه و همین نقطه‌ی امیدِ شیاطین به یک عامل مهمّی در زمین ‌زدن شیاطین تبدیل شد؛ این معجزه است دیگر. واقعاً یکی از عوامل قدرتمند پیروزی انقلاب، همین پیوستن ارتش به مردم بود؛ اگر این [طور] نمیشد و میان مردم و ارتش درگیری به وجود می‌آمد، فجایعی رخ میداد. خود این پیوستن ارتش که با پیش‌قراولی نیروی هوایی اتّفاق افتاد، موجب این شد که انقلاب بدون آن مشکلات عجیب و سنگین و غیر قابل محاسبه، بتواند پیروز بشود.

ناکامی کودتای آمریکایی‌ها در ابتدای انقلاب
 البتّه آمریکایی‌ها تا لحظه‌ی آخر به ارتش امیدوار بودند؛ تصوّر آنها این بود که ارتش میتواند بِایستد و یک کودتایی را طرّاحی کرده بودند -که شاید اینها را در بعضی از منابع دیده باشید، ولی این حرف، حرف قطعی و دقیقی است- که در ماه بهمن باید اتّفاق می‌افتاد؛ این کودتا بایستی سران و پیشروان انقلاب را دستگیر میکرد و با مردم با خشونتی ده‌ها برابرِ [کودتای] بیست‌وهشتم مرداد برخورد میکرد و همه‌ی موانع انسانی‌ای را که در مقابلش بود از سر راه برمیداشت؛ این طرح آمریکا بود. ژنرال هایزر معروف که آن روز جزو برجستگان آمریکاییِ مأمور در ناتو بود و مکرّر به ایران می‌آمد و میرفت، در خاطراتش این‌ جور میگوید که ژنرال بِراون که وزیر دفاع آمریکا در دولت دموکراتِ آن روز بود  -آن روز هم اتّفاقاً دولت حاکم بر آمریکا مال حزب دموکرات بود- به این آقای هایزر مجوّز داده بود که حتّی به قیمت کشتار ده‌ها هزار نفر از مردم، مانع سقوط رژیم شاه بشود؛ یک چنین کودتایی بنا بود آنجا انجام بگیرد. خب یکی از چیزهایی که این نقشه‌ی شیطانی را باطل کرد، همین‌ حرکت نیروی هوایی بود؛ یعنی این آمدن. شاید خود آن جوانهایی که آمدند و با امام بیعت کردند -که بنده آنجا شاهد بودم و از نزدیک آنها را دیدم- هیچ تصوّر هم نمیکردند که کار اینها این‌ قدر حائز اهمّیّت است.

خطای محاسباتی آمریکا در ارزیابی وضع کشور، مردم، و ارتش
 خب یک نکته‌ی قابل توجّهی در این قضیّه وجود دارد که برای امروز ما و برای فردای ما درس‌آموز است؛ و آن این است که آمریکایی‌ها در قضیّه‌ی ارزیابی وضع کشور ما و مسئله‌ی ارتش و مسئله‌ی مردم، دچار خطای محاسباتی بزرگی شدند؛ این نکته‌ی مهمّی است؛ خطای محاسباتی داشتند. امیدی که آنها به ارتش بسته بودند، ناشی از همین خطای محاسباتی بود که غافلگیر شدند؛ به خاطر همین اشتباهِ محاسبات، غافلگیر شدند. در همین اسنادی که بعد از سالها منتشر شده، اعتراف کردند که تا اندکی قبل از ماه بهمن ۵۷ هیچ برآوردی از سقوط شاه و سلسله‌ی پهلوی نداشتند؛ هیچ! بالاتر از این، پنتاگون تا چند روز قبل از بیست‌و‌دوّم بهمن اعلام میکرد که امکان ندارد رژیم پهلوی سقوط کند؛ یعنی اینها این ‌قدر در اشتباه بودند، در خطای عجیب محاسباتی بودند؛ میگفتند ارتش تسلّط کامل دارد و امکان ندارد. البتّه ارتش ایران، برای آمریکایی‌ها از شخص شاه هم مهم‌تر بود؛ میگفتند شاه یک نفر است، حالا بمیرد، برود، بیاید، یک نفر دیگر را جایش میگذاریم لکن سازمان ارتش برایشان خیلی مهم بود و روی آن خیلی حساب کرده بودند؛ و همین ارتشی که برای آمریکایی‌ها این ‌قدر مهم بود و روی آن کار کرده بودند و چهل هزار مستشار آمریکایی در همان روزها در ایران، در ارتش حضور داشتند، شد عامل شکست رژیم طاغوت و موجب نابودی امیدهای آمریکا در ایران که خدا در قرآن میفرماید: فَاَتیٰهُمُ اللهُ مِن حَیثُ لَم یَحتَسِبوا؛(۲) از آنجایی که خیال نمیکردند ضربه خوردند و سیلی خوردند.

ادامه‌ی خطای محاسباتی آمریکا در فتنه‌ی سال ۸۸ و قضیّه‌ی تحریم
 البتّه این خطای محاسباتی هنوز ادامه دارد، یعنی تا امروز هم آمریکایی‌ها در زمینه‌ی مسائل ایران دچار خطای محاسباتی‌اند و واقعاً دستگاه محاسباتیِ سیاسی‌شان کار نمیکند؛‌ نمیفهمند، مسائل ما را درک نمیکنند و ملّت ما را نمی‌شناسند؛ ملّت ایران را هنوز نمی‌شناسند و لذا پی‌درپی خطا میکنند. آمریکایی‌ها در قضیّه‌ی فتنه‌ی ۸۸ خطا کردند، رئیس‌جمهور دموکراتِ آن روز آمریکا(۳) رسماً پشت سر فتنه‌ی ۸۸ ایستاد و از آن دفاع کرد، به خیال اینکه همه چیز را تمام خواهد کرد که خب خطای محاسباتی بود.

در قضیّه‌ی تحریم هم همین ‌جور است؛ با این تحریمهای شدید و به‌ اصطلاح بی‌سابقه و همه‌جانبه که خودشان میگفتند در تاریخ چنین تحریمی وجود ندارد و راست هم میگفتند، خیال میکردند ایران را از پا درمی‌آورند؛ خب محاسبات غلط بود دیگر؛ خطای محاسباتی بود و امید بیهوده‌ای داشتند. یکی از همان احمقهای درجه‌ی اوّلی که یک وقتی در اینجا به آنها اشاره کردم،(۴) دو سه سال پیش گفته بود(۵) که «ما عید ژانویه‌ی ۲۰۱۹ را در تهران جشن خواهیم گرفت»؛ امیدشان این بود که در عید ژانویه‌ی ۲۰۱۹ بساط [جمهوری اسلامی] جمع شده و آنها می‌آیند اینجا جشن میگیرند. حالا خود آن شخص که به زباله‌دان تاریخ رفت، رئیسش(۶) هم با لگد و با افتضاح از کاخ سفید اخراج شد و هر دو به زباله‌دان تاریخ رفتند [امّا] جمهوری اسلامی بحمدالله سربلند ایستاده است.

عوامل موفّقیّت ما در مواجهه با دشمنان: حضور مردم در صحنه، اعتماد به وعده‌ی الهی، افزایش مؤلّفه‌های قدرت ملّی
 خب، ساده‌انگاری نباید کرد. بله، دشمن در محاسبات خودش خطا میکند لکن ما باید مراقب باشیم که صرفاً معیوب بودن دستگاه محاسباتی دشمن نیست که ما را موفّق میکند؛ باید کار کرد، باید تلاش کرد. حضور مردم در صحنه، ایمان مردم به لزوم حضورشان در صحنه، اعتماد به وعده‌ی الهی از سوی مردم و مسئولین، طرّاحی‌های متقابل، همه مؤثّر است و مؤثّر بوده. اگر امام بزرگوار هم در همان روزهای بیست‌ویکم بهمن و بیست‌ودوّم بهمن، فرمان شکستن حکومت نظامی را نمیدادند، وضع جور دیگری میشد. با نشستن و تماشا کردن و به امید خطای دشمن ماندن کار پیش نمیرود؛ بایستی تلاش کرد، باید در میدان عمل حضور داشت، باید کار کرد، باید به خدا اعتماد کرد، باید مجاهدت کرد، باید به طور دائم طرّاحیِ متقابل کرد؛ این وظیفه‌ی مسئولین است. مؤلّفه‌های قدرت ملّی را باید افزایش داد که یکی‌ از آنها همین نیروهای مسلّح است و باید تولید قدرت کرد و این قدرت را در عمل هم بایستی نشان داد. لذاست بنده همواره تأکید کرده‌ام که باید نیروهای مسلّح مؤمن و مردمی‌مان را -که بحمدالله نیروهای مسلّح ما، [اعمّ از] ارتش، سپاه، بسیج، نیروی انتظامی، هم مؤمنند، هم مردمی‌اند- تقویت کرد؛ این یکی از وظایف مسئولین کشور است که البتّه این تقویت بایستی با نگاه به اقتضائات منطقه و بین‌الملل و پیدا کردن اولویّتها و تمرکز بر روی اولویّتها باشد که این حرفِ همیشه‌ی من با مسئولین نیروهای نظامی و مسئولین کشور بوده و هست.

لزوم تقویت نیروهای مسلّح به عنوان حافظان امنیّت ملّی کشور در همه ی ابعاد مادّی و معنوی
 خب خوشبختانه در این یکی دو ماه اخیر، هم ارتش، هم سپاه، هم وزارت دفاع توانایی‌های برجسته‌ای را در برابر چشم همه قرار دادند: هم مردم خودمان این رزمایشهایی را که انجام گرفت دیدند -شاید حدود ده رزمایش انجام گرفت- هم دنیا دید؛ چشمهای نگران ماهواره‌ها دیدند و تحسین کردند و بعضی‌ها اظهار تعجّب کردند که واقعاً تحسین‌برانگیز هم بود؛ بخصوص در شرایط تحریم. دسترسی‌ ما به اطّلاعات، دسترسی‌ ما به مواد، دسترسی‌ ما به امکانات و تجهیزات خارج از کشور، کاملاً محدود است دیگر؛ در یک چنین محدودیّتی نیروهای مسلّح ما -چه وزارت دفاعمان، چه ارتشمان، چه سپاهمان- توانستند یک چنین کارهای بزرگی را انجام بدهند و به ظهور برسانند. و این در واقع، عمل به دستور امیرالمؤمنین (علیه السّلام) است که ایشان در فرمان معروف به مالک اشتر فرمود: فَالجُنودُ بِاِذنِ اللهِ حُصونُ الرَّعِیَّة؛ بعد، در چند جمله‌ی دیگر: وَ سُبُل الاَمن؛(۷) نیروهای مسلّح مایه‌ی امنیّت ملّی کشور هستند و چقدر افتخارآمیز است که یک کشوری بتواند امنیّت ملّی خودش را به وسیله‌ی عناصر خودش‌، فرزندان خودش، نیروهای مسلّح خودش تأ‌مین کند و منتظر دیگران نباشد. البتّه توجّه داشته باشید که تقویت نیروهای مسلّح صرفاً‌ با تجهیزات هم نیست؛ تجهیزات بخشی از کار است، سازمان‌دهی بخشی از کار است؛ بخش مهمّی از کار، روحیه و ایمان و قدرت معنوی در دلها است؛ تقویت نیروهای مسلّح یعنی همه‌ی اینها؛ [حتّی] جنبه‌های معنوی.

خطای بزرگ برخی از کشورها؛ درخواست کمک از آمریکا برای تأمین امنیّت ملّی
خطای بزرگ بعضی از کشورها این است که امنیّت ملّی خودشان را از آمریکا میخواهند؛ خودشان چنین توانایی‌ای ندارند، چنین همّتی هم ندارند،‌ چنین درک درستی هم از مسائل جهانی ندارند؛ هم خرج میکنند -هزینه میکنند، میلیاردها هزینه میکنند- هم تحقیر میشوند، هم [به آنها] توهین میشود و هم در عین حال در بزنگاه‌ها امنیّتشان تأمین نمیشود؛ در آن بزنگاه‌ها، همان کسی که به او امید بسته بودند، دستش را از پشت اینها برمیدارد. شما دیدید در قضایای چند سال قبل مصر و تونس و مانند اینها، با اینکه آن کسانی که آنجاها در رأس کار بودند، جزو وفاداران به آمریکا بودند، آمریکا دستش را از پشت اینها برداشت. در مقابل مردم، در مقابل حرکت مردم چه کار میتوانستند بکنند؟ محمّدرضای پهلوی هم به یک معنا همین جور [شد]؛ وقتی که فرار کرد و از ایران بیرون رفت، مدّتی در آمریکا خواست بماند، آمریکایی‌ها بیرونش کردند؛ مجبور شد برود پاناما و اینجا و آنجا؛ آمریکایی‌ها او را نگه‌ نداشتند؛ این همه برای آنها کار کرده بود و به آنها خدمت کرده بود و به آنها امید بسته بود! وقتی به دیگران امید ببندیم، این است؛ وقتی که به خودمان بیاییم و به خودمان تکیه کنیم و از خدا کمک بخواهیم، امنیّت ملّی را خودمان بخواهیم تأمین بکنیم، [نتیجه‌] این عزّتی است که بحمدالله جمهوری اسلامی از آن برخوردار است. خب بنابراین این خطای محاسباتی دشمن را که اشاره کردم، نکته‌ی مهمّی است.

مرعوبِ دشمن شدن یا امید به بیگانه؛ جزو خطاهای بزرگ
 این خطای محاسباتی در زمینه‌ی مسائل اقتصادی و در زمینه‌ی سایر امور هم وجود دارد؛ به این باید توجّه داشته باشیم و از آن استفاده کنیم. ما باید مراقب خطای خودمان هم باشیم، خودمان هم بایستی مواظب اشتباهاتمان باشیم. من به یکی از اشتباهاتی که ممکن است کسانی در بین ماها بکنند، اشاره میکنم و آن، این است که ما مرعوب قدرت دشمن بشویم؛ این خطای بزرگی است، این جزو خطاهای ما است؛ یا امید به او ببندیم؛ با همین وضعی که داریم، در یک بخشی از کارهایمان -چه ‌مسائل اقتصادی، چه مسائل سیاسی و بین‌المللی- چشم امید به بیگانه داشته باشیم؛ آن بیگانه‌ای که بنایش بر تجاوز است، بنایش بر غارتگری است، بنایش بر دخالت کردن است؛ این خطای بزرگی خواهد بود. البتّه من به‌ هیچ ‌وجه نمیخواهم توصیه کنم که به نیروی درونی خودمان با چشم مبالغه نگاه کنیم؛ نه، واقعیّت را ببینیم، سعی کنیم آن را ارتقاء بدهیم؛ امّا بشدّت توصیه میکنم که با هر توانی که داریم، نباید مرعوب دشمن بشویم. اگر مرعوب شدیم، از کار می‌افتیم.

افول آمریکا از لحاظ آبرو، قدرت و انتظام اجتماعی
 و این کسانی که تصوّر غیر واقعی از توانایی‌های آمریکا و بعضی از قدرتهای دیگر دارند، بایستی به واقعیّات درست توجّه کنند. هیاهوی قدرتهای جهانی زیاد است و با همین هیاهو بزرگ‌نمایی میکنند [امّا] واقع قضیّه این نیست. حالا در همین قضایای اخیری که در آمریکا اتّفاق افتاد، [یعنی] این مسئله‌ی سقوط ترامپ با این وضع مفتضح و حوادثی که حول ‌و حوش این قضیّه اتّفاق افتاد(۸) -که چیزهای کوچکی نیست- این افول یک رئیس‌جمهور ناباب نبود؛ افول آبروی آمریکا بود، افول قدرت آمریکا بود، افول انتظام اجتماعی آمریکا بود؛ این را من نمیگویم، این را خودهایشان گفتند؛ صاحب‌نظران برجسته‌ی سیاسی‌شان اعلام کردند که نظام آمریکا از درون پوسیده است؛ این را خود آمریکایی‌ها در این قضایای اخیر گفتند؛ گفتند نظام اجتماعی آمریکا از درون پوسیده است؛ خیلی حرف بزرگی است؛ بعضی‌های دیگر گفتند که دوران پساآمریکا آغاز شده است؛ اینها حرفهای آنها است. خب، واقعیّت قضیّه این است. البتّه از لحاظ اقتصادی هم مشکل دارند امّا مشکل عمده‌ی آنها از لحاظ انتظام نظام اجتماعی و نظام سیاسی آنها است که نشان‌دهنده‌ی این است که بکلّی متزلزلند.

مستور نگه داشتن افول آمریکا، به کمک امپراتوری خبری
 اگر این حادثه‌ای که در آمریکا اتّفاق افتاد، در هر نقطه‌ی دیگر دنیا، بخصوص در کشورهایی که با آمریکا خیلی میانه‌ای ندارند اتّفاق می‌افتاد، مگر به این زودی رها میکردند؟ لکن حالا امپراتوری خبری دنیا بیشتر در اختیار خود آنها است، سعی میکنند قضیّه را مستور نگه دارند و تمام کنند و سر و تهش را به هم بیاورند؛ امّا قضیّه تمام‌شده نیست؛ قضیّه، خیلی قضیّه‌ی مهم و دنباله‌داری است. آمریکا واقعاً افول کرد و برای همین است که دولتهای وابسته‌ی به آمریکا در منطقه دستپاچه‌اند، سراسیمه‌اند؛ بخصوص رژیم صهیونیستی. این یاوه‌گویی‌هایی که اخیراً می‌شنوید سران رژیم صهیونیستی میگویند، بیشتر ناشی از ترسشان است، ناشی از سراسیمگی و اضطرابشان است به خاطر آنچه در آمریکا اتّفاق افتاده. البتّه آنها درست هم فهمیدند؛ دنیا در این زمینه شاهد و ناظر است که آمریکا، هم در محیط داخلی خود و هم در محیط بین‌المللی افول کرده.

اجازه نداشتن آمریکا و سه کشور اروپایی برای شرط گذاشتن برای ادامه‌ی برجام
 و امّا در قضیّه‌ِی تحریمها؛ خب، امروز در دنیا حرف و حدیثهایی هست؛ هم اروپایی‌ها یک چیزهایی میگویند، [هم] آمریکایی‌ها یک چیزی میگویند. اوّلاً در جمهوری اسلامی هیچ کس گوشش بدهکار مُهمل‌گویی‌های مدّعیان بدون استحقاق -حالا چه در اروپا، چه در آمریکا- نیست؛ حرفهای مُهملی میزنند؛ کسی گوشش بدهکار حرفهای آنها نیست. ثانیاً اگر بخواهیم منطقی و مستدل صحبت بکنیم، آمریکا و سه کشور اروپایی که همه‌ی تعهّدات برجامی را زیر پا گذاشتند، دیگر حق ندارند برای برجام شرط و شروط تعیین کنند. آنها به تعهّدات برجامی‌شان هیچ عمل نکردند؛ یک برهه‌ی بسیار کوتاهی در اوّل کار بعضی از تحریمها را -نه همه‌ی تحریمها را- موقّتاً تعطیل کردند، دوباره برگشتند و بعد تحریمها را افزایش هم دادند؛ شاید دو برابر، سه برابر تحریمها را زیاد هم کردند. بنابراین آنها حق ندارند در این زمینه شرط و شروط معیّن کنند.

سیاست قطعی جمهوری اسلامی در مورد برجام: لغو همه‌ی تحریمها توسّط آمریکا و راستی‌آزمایی آن توسّط ایران؛ و آنگاه برگشت ایران به تعهّدات برجامی
 آن طرفی که حق دارد برای ادامه‌ی کار برجام شرط معیّن کند ایران است. علّت هم این است که ایران از اوّل به تمام تعهّدات برجامی خودش عمل کرد، جمهوری اسلامی به تمامی تعهّدات برجامی عمل کرد؛ آنها نقض کردند. ما حق داریم برای ادامه‌ی برجام شرط بگذاریم و این شرط را هم گذاشتیم و گفتیم و هیچ ‌کس هم از آن عدول نخواهد کرد؛ و آن این است که اگر میخواهند ایران به تعهّدات برجامی -که چند تعهّد آن را لغو کرده- برگردد، باید آمریکا تحریمها را کلّاً لغو بکند؛ آن هم نه به زبان و روی کاغذ که بگوید لغو کردیم؛ نه، بایستی در عمل تحریمها را لغو کنند و ما راستی‌آزمایی کنیم و احساس کنیم که درست تحریمها لغو شده، آن وقت ما هم به این تعهّدات برجامی برمیگردیم؛ این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتّفاق مسئولان کشور هم هست و از این سیاست بر نخواهیم گشت.

اتّحاد کلمه‌ی مسئولین و ملّت؛ عامل از بین رفتن بسیاری از مشکلات
 توصیه‌ی مؤکّد اینجانب اتّحاد کلمه است؛ مسئولین کشور و دست‌اندرکاران مسائل عمده‌ی کشور اتّحاد کلمه داشته باشند؛ ملّت عزیزمان، اتحاد کلمه‌شان را حفظ کنند. بحمدالله همین اتّحاد کلمه‌ی ملّت ایران توانسته‌ است بسیاری از مشکلات را از پیش پا بردارد؛ بعد از این هم بایستی این اتّحاد کلمه وجود داشته باشد، مسئولین هم هماهنگ و هم‌صدا با هم حرکت بکنند، نیروهای مسلّح هم به وظایف مهمّی که دارند و میدانند [عمل کنند] و به معنای واقعی کلمه ان‌شاءالله به تولید قدرت ادامه بدهند. مطمئنّاً به لطف پروردگار و به دعای ولیّ ‌عصر (ارواحنا فداه)، فردای ملّت ایران و کشور ایران از امروز بمراتب بهتر و بالاتر است. امیدواریم خداوند برکات خون شهدا را همواره شامل حال این ملّت بدارد و روح مطهّر امام بزرگوار را از ما راضی و خشنود کند.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

بیانیه گام دوم از منظر عقلانیت تاریخی


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب اسلامی در بیانیه‌ی «گام دوم انقلاب» با مرور تجربه‌ی ۴۰ ساله‌ی انقلاب اسلامی اعلام کردند: انقلاب «وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمدّن‌سازی شده ‌است». گام دومی که باید در چارچوب «نظریه‌ی نظام انقلابی» و با «تلاش و مجاهدت جوانان ایران اسلامی» به‌سوی تحقق آرمانِ «ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه)» برداشته شود. 
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif مبادی و مبانی آنچه رهبر معظّم انقلاب در بیانیه‌ی «گام دوم» و دیگر نوشته‌هایشان بیان داشته‌اند از کدام دانش و عقلانیت نشئت می‌گیرد؟ این سؤال مهمی است که این یادداشت بر آن است پاسخی هرچند مجمل بدان دهد. پاسخ به این پرسش می‌تواند راهنمای خوبی در سیاست‌گذاری دانش انسانی در جمهوری اسلامی باشد.

متأسفانه باید گفت در بیشتر مواقع در تحلیل نگاشته‌های رهبر انقلاب صرفاً به روبنا و صورت متون توجه شده و از جنبه‌های دیگر ازجمله از مبادی و مبانی آن صرف‌نظر شده است. بیانیه‌ی «گام دوم» در کنار دیگر نگاشته‌های رهبر معظّم انقلاب اسلامی از مبادی و مبانی‌ای سر‌چشمه می‌گیرد که توجه ژرف‌اندیشانه بدان می‌تواند در سیاست‌گذاری علوم انسانی و تولید دانش پشتیبان برای آن مؤثر باشد. این یادداشت بر آن است تا از مبادی «گام دوم» بگوید؛ از اینکه این سخنان از چه نظام اندیشگی برآمده و این نظام اندیشگی چقدر برای ما شناخته شده است.

* تحلیل براساس کدام دانش تحلیلی؟
رهبر انقلاب در بیانیه‌ی «گام دوم»، چون دیگر نوشته‌ها و گفته‌های خود، تحلیلی از وضع موجود از گذشته و آینده ارائه می‌دهند. فارغ از درون‌مایه‌ی تحلیل‌ها، پرسش‌هایی که وجود دارد این است که چهار‌چوب نظری این تحلیل‌ها را باید در کدام دانش جست؟ کدام دانش این جنس تحلیل را پشتیبانی نظری می‌کند؟ با کدام روش تحلیل می‌توان این سخنان و تحلیل‌ها را روشمندانه توضیح داد؟ آیا پاسخ این پرسش‌ها در دانش جامعه‌شناسی است؛ بدان معنا که روش تحلیل رهبر انقلاب جامعه‌شناسانه است؟ به‌نحوی که مثلاً با ابتنای به مکتب رفتار‌گرایی در جامعه‌شناسی، ایشان تحلیل‌های کمّی و سنجش‌پذیر را مبنای گفته‌های خود قرار می‌دهند؟ یا اینکه پاسخ این پرسش‌ها در دانش تاریخ است و ایشان مبتنی بر روش تحلیل تاریخی گفته‌های خود را صورت‌بندی می‌کند؟ و یا اینکه پاسخ این پرسش در دانش فلسفه است؛ یعنی اینکه ایشان با ابتنای بر یک ایده‌ی فلسفی و مبتنی بر یک روش تحلیل فلسفی نگاشته‌ها و گفته‌های خود را انسجام می‌بخشند؟

این پرسش از آن جهت دارای اهمیت است که پاسخ بدان می‌تواند به فهم دقیق‌تری از آنچه رهبر معظّم انقلاب اسلامی در بیانیه‌ی «گام دوم» نگاشته یا فراتر از آن به فهم دقیق‌تری از منظومه‌ی اندیشگی و تحلیلی ایشان بیانجامد.

پاسخ به این پرسش در هیچ ‌یک از این سه دانش پیش‌گفته نیست و البته در همه‌ی این سه دانش پیش‌گفته هم هست. روش تحلیل رهبر انقلاب صرفاً نه جامعه‌شناسانه، نه تاریخی و نه فلسفی است و البته هم جامعه‌شناسانه، هم تاریخی، هم فلسفی و هم مبتنی بر معارف اسلامی است.

* تحلیل مبتنی بر دانش فلسفۀ تاریخ
 روش تحلیل رهبر انقلاب فلسفه‌ی تاریخی است. ایشان با ابتنای بر روش «فلسفه‌ی تاریخ» به رخدادها می‌نگرند و از گذشته تا آینده را تحلیل می‌کنند و مبتنی بر آن تجویزها و دستورالعمل‌هایشان را ارائه می‌دهند. بینش رهبر انقلاب اسلامی فلسفه‌ی تاریخی است و کنش‌ها و کردارشان هم در پی این بینش شکل می‌گیرد و مبتنی بر آن قابل‌ تحلیل است؛ بینشی ورای زمان اکنون و باورمند به قوانین و سنت‌های حاکم بر تحول تاریخ؛ باورمند به شعوری ساری و جاری در تاریخ که تحولات تاریخی را رقم می‌زند و به‌پیش می‌برد.

مقیاس روش تحلیل فلسفه‌ی تاریخ، «تمدن» است. در این روش تحلیل، اثر‌گذاری رخداد‌ها و عملکردها در مقایسه‌ی تمدنی مورد توجه قرار می‌گیرد. بینش برآمده از این روش تحلیل و دانش نظری، یک «بینش تمدنی» است. دانش «فلسفه‌ی تاریخ» معجونی از دانش تاریخ، دانش جامعه‌شناسی ازجمله جامعه‌شناسی تاریخی و دانش فلسفه است که البته اگر جنبه‌ی الهی بگیرد، آموزه‌ی وحی نیز بدان افزوده می‌شود.

* تفاوت‌شناسی رویکردهای فلسفۀ تاریخ از مغرب تا مشرق
با یک نگاه اجمالی مبتنی بر کتاب «فلسفه‌ی تحول تاریخ در شرق و غرب تمدن اسلامی» در تبیین نگاه فلسفه‌ی تاریخی می‌توان سه رویکرد را از هم تفکیک کرد؛ یکی رویکرد غرب، دو رویکرد مغرب اسلامی مبتنی بر سنت ابن‌خلدونی و سه رویکرد مشرق تمدن اسلامی مبتنی بر سنت شهید مطهری.
قوانین حاکم بر تاریخ از نظرگاه غربی‌ها از ترکیب سه دانش فلسفه، جامعه و تاریخ به‌دست می‌آید:
 
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/46982/111.png
قوانین حاکم بر تاریخ و تحلیل تاریخ و ذات جوامع در مغرب تمدن اسلامی و در سنت ابن‌خلدونی از ترکیب سه دانش شریعت، تاریخ و جامعه به‌دست می‌آید. دلیل اینکه در این سنت فلسفه کنار نهاده‌شده و شریعت جایگزین آن می‌شود این است که ابن‌خلدون برآمده از سنت فلسفی ابن‌رشد است. ابن‌رشد به بن‌بست شریعت و فلسفه می‌رسد. ابن‌خلدون با دیدن این بن‌بست شریعت را برگزیده و فلسفه را وامی‌گذارد.
 
 
ادامه مطلب ...

از جعبه تحریم بیرون بیا!


http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و خانواده شهید سلیمانی (۹۹/۹/۲۶) در توصیه به مسئولین و ملّت فرمودند: «رفع تحریم دست دشمن است، و خنثی ‌کردن تحریم دست ما است؛ دشمن باید رفع تحریم کند امّا خودمان میتوانیم این تحریم دشمن را خنثی کنیم. پس این مقدّم است، این درست است؛ بیشتر دنبال این باشیم. نمیگویم دنبال رفع تحریم نباشیم؛ اگر بتوانیم تحریم را رفع کنیم، یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم. البتّه چهار سال است تأخیر شده. اگر بتوانیم با روش درست تحریم را برطرف کنیم، باید برطرف کنیم. امّا به این نیندیشید؛ عمده به خنثی کردن تحریم بیندیشید که دست شما است.» پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR برای دقت بیشتر در این موضوع، یادداشتی از آقای کمیل خجسته، دانش‌آموخته دکترای علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی را منتشر می‌کند.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif "فقط با کشیدن ۴ خط در حالی‌که دستان خود را از روی کاغذ برنداشته‌اید، ۹ نقطه را به هم وصل کنید." این سوال مربوط به آزمون معروفی است که کارآفرینان به عنوان یک مثال کاربردی برای روبه‌روشدن با مشکلات و مسائل مطرح می‌کنند. ظاهر مسئله‌ این است که یک پرسش لاینحل در مقابل شخص قرار گرفته است اما وقتی به آن ۹ نقطه‌ از زاویه دیگری نگاه می‌شود و صفحه کاغذ جزئی از امکان حرکت مداد دیده می‌شود آن وقت مسئله حل می‌شود. "از جعبه بیرون بیا" یا (Think outside of the box) آن‌وقت راه‌‌حل مسائل روشن می‌شود.
 
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/46956/Untitled.jpg
 
همین داستان برای حل مسائل پیچیده ازجمله ارائه راه حل برای وضعیت امروز کشور نیز قابل استفاده است. برای حل مشکلات اقتصادی، همواره یک دو گانه‌ای ترسیم می‌شود که یک سمت آن «مذاکره» است و سمت دیگرش «ایستادن و جنگ و تحریم». فرمول این دوگانه غیرواقعی این‌گونه است که فکر میکنند اگر برای حل مشکل اقتصادی سمت مذاکره حرکت شود، رفع تحریم صورت خواهد گرفت و اگر سمت دیگر حرکت کنند، کار به جنگ و افزایش تحریم خواهد رسید. حتما کسی که مساله‌اش منافع ملی و بهبود زندگی مردم باشد با مسیر دوم موافق نیست. می‌ماند مسیر اول که همان مذاکره است که از ۹۱ آغاز شد و سال ۹۵ با برجام به نقطه سرانجام رسید و از آن زمان قرار است نتیجه خود را که رفع تحریم‌ها بوده نشان دهد اما نه‌تنها تحریم‌ها رفع نشده بلکه زیادتر هم شده است.
 
ادامه مطلب ...

بیانات در دیدار دست‌اندرکاران مراسم سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی و خانواده شهید سلیمانی


در آستانه‌ی سالگرد شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی و شهدای مقاومت(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

لزوم مردمی بودنِ تلاشهای فرهنگی و کارهای گوناگون در برنامه‌ی سالگرد شهید سلیمانی
 اوّلاً خیلی تشکّر میکنم از برادران و خواهرانی که این ستاد بزرگداشت سالگرد شهید سلیمانی را ترتیب دادند، و همچنین تشکیلات تجلیل و تکریم شهدای حرم و شهدای بزرگ دنیای اسلام را تشکیل دادند؛ همچنین آن مجموعه‌ای که خانواده‌ی محترم شهید عزیزمان تشکیل دادند به عنوان «مکتب سلیمانی»؛ همه‌ی اینها کارهای بسیار لازم و خوب و مفیدی است و ان‌شاءالله بایستی با توانایی، با هوشیاری، با دقّت دنبال بشود؛ و همه‌ی سعی خودتان را بکنید. این را هم توجّه داشته باشید همین طور که سردار بیان کردند، قضایای مرحوم شهید سلیمانی عزیزمان، قضایای مردمی است؛ یعنی بایستی خود مردم -که واقعاً علاقه دارند؛ که خب نشان دادند در تشییع و مانند آن- در بخشهای مختلف، کارهای گوناگون، تلاشهای فرهنگی و غیره، مشارکت و ابتکار داشته باشند؛ [کارها را] منحصر نکنیم در یک مجاری خاصّی.

شهید سلیمانی، هم قهرمان ملّت ایران و هم قهرمان امّت اسلامی
 امّا آنچه من به این مناسبت راجع به شهید سلیمانی عزیزمان، که من یاد او را هرگز فراموش نمیکنم، و همچنین شهید ابومهدی مهندس (رضوان ‌الله‌ تعالی ‌علیهما) میخواهم عرض بکنم، این است که شهادت سلیمانی یک حادثه‌ی تاریخی است، یک حادثه‌ی معمولی نیست که از یاد تاریخ برود؛ این در تاریخ ثبت شد به عنوان یک نقطه‌ی روشن. و شهید [سلیمانی]، هم قهرمان ملّت ایران شد و هم قهرمان امّت اسلامی شد؛ این نکته‌ی اساسی است. ایرانی‌ها هم به خودشان افتخار کنند که مردی از میان آنها از یک روستای دورافتاده برمیخیزد، تلاش میکند، مجاهدت میکند، خودسازی میکند، تبدیل میشود به چهره‌ی درخشان و قهرمان امّت اسلامی؛ که حالا من دو سه جمله‌ی دیگر، بعد در این مورد عرض میکنم.

شهید سلیمانی، مظهر شجاعت، مقاومت، درایت، تیزهوشی، فداکاری و معنویّت
 امّا قهرمان ملّت ایران است، به خاطر اینکه ملّت ایران داشته‌های فرهنگی خودش و معنوی خودش و انقلابی خودش را و ارزشهای خودش را در او متبلور دید، در او مجسّم دید. ایشان هنوز زنده بود و رفت ‌و ‌آمد میکرد -خیلی هم معمولی؛ هیچ پیرایه‌ای هم برای خودش قائل نبود- که من میدیدم در این خیابانها عکسهای او را زده‌اند و به او افتخار میکنند. وقتی شهید شد، فقط انقلابی‌ها نبودند که او را تکریم کردند و بزرگداشت برای او در ذهن و عالم واقع و خارج ایجاد کردند [بلکه] همه‌ی اقشار نسبت به او -حتّی کسانی که انتظار نمیرفت نسبت به یک عنصر انقلابی، این جور ابراز احساسات بکنند- ابراز احساسات کردند؛ چرا؟ به خاطر همین: تبلور ارزشهای فرهنگی ایرانی و ایران بود؛ این خیلی باارزش است.

از طرفی دارای شجاعت و روحیه‌ی مقاومت بود؛ شجاعت و مقاومت جزو خصلتهای ایرانی است. زبونی و عقب‌نشینی و انفعال و مانند اینها ضدّ روحیه‌ی ملّی ما است. آنهایی که ادّعای ملّیّت میکنند و عملاً زبونی از خودشان نشان میدهند، دچار تناقضند. و او مظهر شجاعت بود، مظهر مقاومت بود؛ این را همه مشاهده میکردند و میدیدند.
 
ادامه مطلب ...