حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات بین‌المللی قرآن

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
 

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

امروز بسیار جلسه‌ی عالی، شیرین و مطلوبی بود. بحمدالله قرّاء محترم و تلاوت‌کنندگان از کشور خودمان و از کشورهای برادر، برنامه اجرا کردند و استفاده کردیم. امیدواریم که میل به استضائه‌ی(۲) از قرآن و گرایش به فهم معارف قرآن روز‌به‌روز در بین مردم ما و مردم همه‌ی جهان اسلام و امّت اسلامی گسترش پیدا کند؛ به این احتیاج داریم.

یک جمله در مورد مسئله‌ی استضائه‌ی از قرآن عرض کنم. این قرآنی که شما تلاوت میکنید، کتاب هدایت است: اِنَّ هٰذَا القُرآنَ یَهدی لِلَّتی‌ هِیَ اَقوَم؛(۳) همه به هدایت احتیاج داریم. کتاب ذکر است و «ذکر» یعنی ازالهی(۴) غفلت؛ ما غالباً دچار غفلتیم؛ آحاد بشر غالباً معلومات خودشان را هم از یاد میبرند و دچار غفلت میشوند؛ قرآن کتاب ذکر است، ضدّ غفلت و مُزیل(۵) غفلت است؛ فرمود: وَ لَقَد یَسَّرنَا القُرآنَ لِلذِّکرِ فَهَل مِن مُدَّکِر.(۶) قرآن کتاب انذار است: وَ اوحِیَ اِلَیَّ هٰذَا القُرآنُ لِاُنذِرَکُم بِه؛(۷) احتیاج داریم به انذار، که توجّه بدهند ما را به خطراتی که تهدید میکند آحاد بشر را، چه در این نشئه و چه در نشئه‌ی بعد که زندگی حقیقی است. کتاب درمان دردهای بشر است؛ چه دردهای افراد بشر [مانند] دردهای معنوی و روحی و فکری‌شان، چه دردهای جوامع بشری [از قبیل] جنگها، ظلمها، بی‌عدالتی‌ها؛ قرآن درمان اینها است: وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُؤمِنین.(۸) قرآن کتاب حکمت است: یس * وَ القُرآنِ الحَکیم؛(۹) «حکمت» یعنی بیان حقایق زندگی که انسان به آنها احتیاج دارد. قرآن کتاب تبیین و رفع ابهامها و جهالتها است، مکرّر هم «تِلکَ آیاتُ الکِتابِ المُبین»(۱۰) در قرآن تکرار شده است. کتاب مجید است، کتاب کریم است، کتاب نور است، کتاب برهان است؛ این قرآن است. اینها توصیف قرآن در خود قرآن است؛ قرآن را خود قرآن به ما معرّفی میکند و توصیف میکند قرآن را.

در کلام امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) ــ که شاگرد برجسته‌ی قرآن و پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است ــ تعبیرات بلندی در نهج‌البلاغه درباره‌ی قرآن وجود دارد. رَبیعُ القُلوب؛ بهار دلها است؛ همچنان که در بهار، عالم زنده میشود، زمین زنده میشود، قرآن دلها را زنده میکند و از دل‌مردگی، افسردگی و عقب‌رفت نجات میدهد؛ رَبیعُ القُلوبِ؛ شِفاءُ الصُّدور؛(۱۱) فیهِ عِلمَ ما یَأتی؛ دَواءَ دَائِکُم‌ وَ نَظمَ ما بَینَکُم‌.(۱۲) اینها تعبیرات نهج‌البلاغه درباره‌ی قرآن است؛ یعنی معارفِ تمام‌نشدنیِ مورد نیاز بشر، در قرآن موجود است؛ چه معارفی که مورد نیاز بشر به عنوان فرد است، چه معارفی که مورد نیاز بشر به عنوان جامعه‌ی بشری است. این عبارت «عِلمَ ما یَأتی» که از نهج‌البلاغه خواندیم، یعنی برآورنده‌ی نیازهای همه‌ی بشر و همه‌ی آینده؛ عِلمَ ما یَأتی. در تمام ادواری که بشر در این کره‌ی خاکی زندگی میکند، قرآن نیازهای او را تأمین میکند و پاسخ میدهد؛ «عِلمَ ما یَأتی» یعنی این. دوای دردهای بزرگ جوامع بشری است. وَ نَظمَ ما بَینَکُم؛ نظام اجتماعی، ارتباطات بشری، ارتباطات جوامع، اینها همه در قرآن است. قرآن را بشناسیم.

متأسّفانه در خود دنیای اسلام، یک عدّه‌ای بودند و هستند که تصوّر میکنند و باور کرده‌اند که قرآن فقط برای دلها است، برای کنج معابد است و انسانها برای نیازها و ارتباطات شخصی‌شان با خدا به قرآن احتیاج دارند؛ اسلامِ پاسخگوی به نیازهای جوامع را قبول ندارند، اسلام سیاسی را قبول ندارند، اسلام سازنده‌ی نظام اجتماعی را قبول ندارند. این درست نقطه‌ی مقابل آن چیزی است که خود قرآن از خود تبیین میکند و نقطه‌ی مقابل آن چیزی است که امیرالمؤمنین (علیه السّلام) درباره‌ی قرآن توصیف میکند.

خب، اینها معارف قرآنی است؛ این معارف را چه جوری به دست بیاوریم؟ با اُنس با قرآن، با تدبّر در قرآن، با رجوع به آنانی که قرآن در خانه‌ی آنها نازل شده است، [یعنی] اهل‌بیت رسول‌الله (علیهم الصّلاة و السّلام)؛ با استفاده‌ی از اینها میشود این معارف را به دست آورد و از آنها استفاده کرد و زندگی را بر اساس آنها ساخت. تلاوت شما ــ این کار رایج بین قرآن‌دوستان در کشورهای اسلامی که بحمدالله در کشور ما هم رواج خوبی پیدا کرده است ــ یکی از گامهای مؤثّر برای اُنس با قرآن و برای فهم معارف قرآن است. ارزش والای تلاوت قرآن برای این است که مخاطبِ شما را وادار به تدبّر در آیات قرآن و در مفاهیم قرآن میکند، معارف قرآن را برای او روشن میکند. البتّه شرطش این است که این تلاوت به قصد نشان دادن قرآن باشد، نه نشان دادن خود؛ من قبلاً هم این را به قرّاء عزیزمان عرض کرده‌ام.(۱۳) این هنرهایی که در تلاوت وجود دارد ــ صوت خوب، لحن خوب، فنون تلاوت، قطع و وصل، فراز و فرود ــ همه باید در خدمت تفهیم معارف قرآن باشد. جوری تنظیم کنید، جوری تلاوت کنید، جوری قطع و وصل کنید، جوری تکرار کنید که معارف قرآن در دلها جایگزین بشود؛ امروز ما به این احتیاج داریم. متأسّفانه بسیاری در دنیای اسلام با قرآن اُنس ندارند. این شکایت رسول مکرّم به خدای متعال که «وَ قالَ الرَّسولُ یا رَبِّ اِنَّ قَومِی اتَّخَذوا هٰذَا القُرآنَ مَهجورًا»،(۱۴) امروز در بسیاری از بخشهای دنیای اسلام تحقّق دارد و یک واقعیّت تلخی است.

امروز مسئله‌ی بزرگ دنیای اسلام مسئله‌ی غزّه است. آیا ما مشاهده میکنیم که سران کشورهای اسلامی و مسئولان کشورهای اسلامی، درباره‌ی غزّه به تعلیم قرآن و معرفت قرآنی عمل میکنند؟ قرآن به ما میفرماید که «لایَتَّخِذِ المُؤمِنونَ الکافِرینَ اَولِیاءَ مِن دونِ المُؤمِنین»؛(۱۵) آیا درباره‌ی غزّه به این آیه عمل میشود؟ چرا سران کشورهای اسلامی علناً مخالفت خودشان، قطع رابطه‌ی خودشان، قطع کمکها و پشتیبانی‌های خودشان از کافرِ مُقاتلِ خبیثِ صهیونیست را اعلام نمیکنند؟ قرآن میفرماید که «لاتَتَّخِذوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکُم اَولِیاء»؛(۱۶) آیا امروز در دنیا به این [آیه] عمل میشود؟ قرآن میفرماید که «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم»؛(۱۷) آیا این شدّت عمل، در مقابل رژیمر خبیث صهیونیستی نشان داده میشود؟ امروز اینها دردهای بزرگ دنیای اسلام است. خدای متعال از آحاد ملّتهای مسلمان مؤاخذه میکند که چرا بر دولتهای خودشان فشار نیاوردند، و از دولتهای مسلمان مؤاخذه میکند که چرا عمل نکردند. اِنَّما یَنهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِی الدّینِ وَ اَخرَجوکُم مِن دِیارِکُم ... اَن تَوَلَّوهُم.(۱۸) اینها همه معارف قرآنی است؛ اینها است که ما بایستی در این تلاوتها آنها را برجسته کنیم، آنها را به یاد یکدیگر بیاوریم، این وظایف را با هم در میان بگذاریم، تواصیِ به حق بکنیم؛ این مجالس تلاوت ما بایستی نتیجه و خروجی‌اش اینها باشد.
 
ادامه مطلب ...

بیانات در دیدار جمعی از رأی اولی‌ها و خانواده‌های شهدا


در آستانه برگزاری انتخابات یازدهم اسفند ۱۴۰۲

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید جوانان عزیز، برادران عزیز، خواهران عزیز و بخصوص خانواده‌های معظّم شهیدان که در جلسه حضور دارند؛ به همه‌ی شما خوشامد عرض میکنم. جلسه، در واقع، جلسه‌ی جوان است، محلّ حضور دلهای پاک و زلال جوانها است.

حرف اوّل من، عرض اوّل من، این است که شما جوانها از فرصت صفای روح جوانی‌تان استفاده کنید و در این ایّام مبارک ماه شعبان و پس از آن، ماه رمضان، خودتان را به خدای متعال نزدیک‌تر کنید، با خدا اُنس بگیرید، از خدا بخواهید، به خدا توکّل کنید. از ماه شعبان روزهای کوتاهی باقی مانده است، اکثر ماه شعبان گذشت. ماه دعا، ماه مناجات، ماه استغفار؛ شعبان یک چنین ماهی است. در همین چند روزی که باقی مانده است، توصیه‌ی جدّی من به شما جوانان عزیز ــ چه پسرها و چه دخترها ــ این است که از دعا و استغفار و صلوات غفلت نکنید. «دعا» اُنس شما را با خالق هستی افزایش میدهد، ارتباط شما را با خداوند متعال تقویت میکند؛ دعا و مناجات این‌جور است. وقتی ما «استغفار» میکنیم، در واقع، استغفار به معنای این است که راه برگشت از خطا را انتخاب میکنیم. ما همه اشتباهاتی داریم، خطاهایی داریم، گناهانی داریم؛ استغفار به معنای انتخاب راه برگشت از این خطاها و این گناهان است، که در ماه شعبان بر استغفار تکیه شده. شما میگویید «استغفر الله و اتوب الیه»؛ «اتوب الیه» یعنی برمیگردم به سمت خدا؛ با خطا و با گناه از خدا دور شدم، حالا برمیگردم به سمت خدای متعال و خدا این برگشت را قبول میکند. در درود فرستادن و صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّد، در واقع، یاد و خاطره‌ی بهترین الگوهای انسانی را در ذهن خودمان زنده میکنیم. این بزرگواران، بهترین آحاد بشر، و برترین افرادِ مخلوق پروردگار بودند. زندگی آنها، درس آنها، گفتار آنها، کردار آنها برای ما الگو است؛ اسوه هستند. وقتی ما صلوات میفرستیم، در واقع یاد آنها را در دلمان زنده میکنیم. پس اینها مغتنم است.

این دعاهایی که وارد شده است که [به آنها] دعای مأثور میگوییم ــ [دعای] مأثور یعنی دعاهایی که از ائمّه (علیهم السّلام) وارد شده، به ما رسیده، مثل صحیفه‌ی سجّادیّه و اغلب دعاهایی که در مفاتیح هست ــ صرف خواستن هم نیست، صرف طلب کردن و ارتباط با خدا [هم] نیست؛ از این هم بیشتر است؛ این دعاها متضمّن معارف است. مضمونهای بلند، معارف عالی اسلامی در این دعاها هست. یک معارفی در این دعاها وجود دارد که در هیچ جای دیگر شما آنها را پیدا نمیکنید؛ در دعای امام حسین در روز عرفه، در دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه، در مناجات شعبانیّه، مضامینی هست، معارفی وجود دارد که انسان در هیچ جای دیگر اینها را پیدا نمیکند. اُنس با دعاها معرفت مسلمان را و مؤمن را بالا میبرد؛ خیلی مغتنم است. بنابراین عرض اوّل ما این شد که این فرصت نورانی بودن دلتان را ــ که دلهای شما نورانی است، باصفا است ــ مغتنم بشمارید. فرصت ماه شعبان و ماه رمضان که حالا خواهد آمد و همه‌ی فرصتهای دیگر را برای دعا کردن، برای استغفار کردن، برای توسّل به پروردگار و به اولیائش مغتنم بشمارید. این عرض اوّل ما به شما.

مطلب بعدی، که بنده مقیّدم این را برای شما حضّار و برای همه‌ی ملّت ایران عرض بکنم، مسئله‌ی انتخابات است که البتّه درباره‌ی انتخابات، هم ما صحبت کرده‌ایم، هم دیگران صحبت کرده‌اند، هم بحمدالله میبینم جوانها در مراکز مختلف، در دانشگاه‌ها، در خیابانها صحبت میکنند، بحث میکنند، لکن چند کلمه هم در این زمینه من امروز عرض میکنم.
 
ادامه مطلب ...

خاندان سید علی خامنه ای

نسخه قابل چاپ
۱۳۹۳/۰۱/۰۱

نگاهی گذرا به زندگینامه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی سید علی حسینی خامنه‌ای

رهبر انقلاب اسلامی ایران

۱. خاندان
۲. شخصیت علمی و فرهنگی
   ۱.۲. تحصیل و تدریس

   ۲.۲. آثار
۳. حیات سیاسی و اجتماعی
   ۱.۳. دوران مبارزات پیش از انقلاب
   ۲.۳. دهه‌ی اول انقلاب اسلامی: بهمن ۱۳۵۷ - خرداد ۱۳۶۸
       ۱.۲.۳. فعالیت‌های سیاسی
       ۲.۲.۳. فعالیت‌های ارشادی و تبیینی
       ۳.۲.۳. ترور نافرجام توسط منافقین
   ۳.۳. دوران ریاست جمهوری
       ۱.۳.۳. فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی در دوران ریاست جمهوری
   ۴.۳. دوران رهبری
منابع و مآخذ

خامنه‌ای، سیدعلی  (۲۹ فروردین ۱۳۱۸/ ۲۸صفر ۱۳۵۸/ ۱۹ آوریل ۱۹۳۹)، فرزند سیدجواد، دومین رهبر انقلاب اسلامی ایران.


سید علی حسینی خامنه‌ای فرزند مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنه‌ای، در فروردین‌ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشود. او دومین پسر خانواده بود و زندگی مرحوم سید جواد خامنه‌ای هم مانند بیشتر روحانیون و مدرسان علوم دینی، بسیار ساده: «پدرم روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه‌گیر [...] زندگی ما به‌سختی میگذشت. من یادم هست شب‌هایی اتفاق می‌افتاد که در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت برای ما شام تهیه میکرد. [...] آن شام هم نان و کشمش بود.»
خانه‌ی ما در خیابان خسروی نو بود... فیلم
خانه‌ای که خانواده‌ی سید جواد در آن زندگی میکردند در یکی از محله‌های فقیرنشین مشهد بود: «منزل پدری من که در آن متولد شده‌ام، تا چهار پنج سالگی من، یک خانه‌ی  ۶۰ ـ ۷۰  متری در محله‌ی فقیرنشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیرزمین تاریک و خفه‌ای! هنگامی که برای پدرم میهمان میآمد -و معمولاً پدر بنا بر این که روحانی و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت- همه‌ی ما باید به زیرزمین میرفتیم تا مهمان برود. بعد عده‌ای که به پدر ارادتی داشتند، زمین کوچکی را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما دارای سه اتاق شدیم.»

۱. خاندان
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif پدر
پدرش سیدجواد خامنه‌ای (۲۰جمادی‌الثانی ۱۳۱۳نجف، ۱۶ آذر۱۲۷۴/۱۴ تیر ۱۳۶۵) از علما و مجتهدان عصر خود بود که در نجف متولد شد و در کودکی همراه خانواده‌اش به تبریز آمد. پس از اتمام دوره‌ی سطح، در حدود ۱۳۳۶ق به مشهد مهاجرت کرد[۸] و در فقه و اصول از محضر بزرگانی چون حاجآقا حسین قمی، میرزا محمد آقازاده خراسانی (کفائی)، میرزا مهدی اصفهانی و حاج فاضل خراسانی و در فلسفه از محضر آقابزرگ حکیم شهیدی و شیخ اسدالله یزدی بهره‌مند گردید[۹] . سپس در ۱۳۴۵ق به نجف رفت و از حوزه‌ی درس میرزا محمدحسین نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی و آقا‌ضیاءالدین عراقی کسب فیض کرد و از سه نفر مذکور اجازه‌ی اجتهاد گرفت[۱۰] . او در پی تصمیم بازگشت به ایران راهی مشهد شد و برای همیشه در آن شهر اقامت گزید و ضمن تدریس، امامت مسجد صدیقیهای بازار مشهد (مسجد آذربایجانیها) را عهده‌دار گردید[۱۱] . او همچنین از امامان جماعت مسجد جامع گوهرشاد نیز بود[۱۲] . وی علاقه‌ی زیادی به مطالعه داشت. مباحثات علمی روزانه وی با هم‌ردیفان از جمله حاج میرزا حسین عبائی، حاج سید علی‌اکبر خوئی، حاج میرزا حبیب ملکی و ... تا دهها سال ادامه داشت. همچنین فردی پرهیزگار و بی‌توجه به امور دنیوی بود و زندگی زاهدانه‌ای داشت[۱۳] .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با آنکه فرزندانش به مقامات عالی سیاسی و اجرایی رسیدند، همچنان به زندگی زاهدانه‌ی خود ادامه داد. به دلیل بهره‌مندی از کمالات انسانی همواره مورد وثوق مردم بود. در رواق پشت ضریح مطهر امام رضا (ع) به خاک سپرده شد[۱۴] . امام خمینی در پیام تسلیتی به آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت فوت پدرش، آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای را عالمی با تقوا و متعهد برشمرد[۱۵] .
جد اعلای ایشان سیدمحمد حسینی تفرشی نسب به سادات افطسی می‌رساند. شجره وی به سلطان‌العلماء احمد، معروف به سلطان سیداحمد می‌رسد که با پنج واسطه از اخلاف امام سجاد (ع)، است. جدش سیدحسین خامنه‌ای (تولد حدود ۱۲۵۹ق/ درگذشت ۲۰ ربیع‌الثانی ۱۳۲۵ق) در خامنه به دنیا آمد و در نجف نزد اساتید بزرگی چون سیدحسین کوه‌کمری، فاضل ایروانی، فاضل شربیانی، میرزا باقر شکی و میرزا محمدحسن شیرازی تلمذ کرد و پس از طی مدارج علوم دینی در حوزه‌ی علمیه‌ی نجف اشرف، در زمره‌ی فقها و مدرسان آن حوزه قرار گرفت. او در سال ۱۳۱۶ق به تبریز آمد[۱] و مدرس مدرسه‌ی طالبیه و امام جماعت مسجد جامع آن شهر شد[۲] . دارای افکار بلند سیاسی و اجتماعی و از علمای طرف‌دار مشروطه بود و همواره مردم را به حمایت و پاسداری از نهضت مشروطه تشویق می‌کرد[۳] . برخی از آثار علمی ایشان از جمله حاشیه بر کتابهای ریاض‌المسائل، قوانین‌الاصول، مکاسب شیخ انصاری، فوائدالاصول و شرح لمعه وقف کتابخانه‌ی حسینیه‌ی شوشتری نجف شد[۴] . شیخ محمد خیابانی، روحانی مبارز و مجاهد عصر مشروطه، شاگرد و داماد وی بود[۵] . سیدمحمد خامنه‌ای (۱۲۹۳ نجف/شعبان ۱۳۵۳ق نجف) مشهور به پیغمبر[۶] ، عموی آیت‌الله خامنه‌ای از شاگردان آخوند خراسانی، شریعت اصفهانی و دیگر بزرگان نجف بود، و فردی آگاه به مسائل زمان و از رجال طرف‌دار مشروطه به‌شمار میرفت[۷] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif مادر
بانو میردامادی (۱۲۹۳ش ـ ۱۳۶۸ش)، مادر آیت‌الله خامنه‌ای بانویی زاهد، متشرع، آشنا با آیات قرآن، احادیث، تاریخ و ادبیات بود. او در جریان مبارزه با رژیم پهلوی با فرزندان مبارزش، به‌ویژه آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای همگام بوده است[۱۶] .
آیت‌الله خامنه‌ای درباره مادرشان می‌گویند: «مادرم خانم بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظ شناس - البته حافظ شناس که میگویم، نه به معنای علمی و اینها، به معنای مأنوس بودن با دیوان حافظ - و با قرآن کاملاً آشنا بود و صدای خوشی هم داشت.
ما وقتی بچه بودیم، همه مینشستیم و مادرم قرآن میخواند؛ خیلی هم قرآن را شیرین و قشنگ میخواند. ما بچه‌ها دورش جمع میشدیم و برایمان به مناسبت، آیه‌هایی را که در مورد زندگی پیامبران است، میگفت. من خودم اولین بار، زندگی حضرت موسی، زندگی حضرت ابراهیم و بعضی پیامبران دیگر را از مادرم - به این مناسبت - شنیدم. قرآن که میخواند، به آیاتی که نام پیامبران در آن است میرسید، بنا میکرد به شرح دادن.»
آیت‌الله سیدهاشم نجف‌آبادی (میردامادی) (۱۳۰۳ق ـ۱۳۸۰ ق)، جد مادری آیت‌الله خامنه‌ای (از خاندان میرداماد فیلسوف مشهور عصر صفویه) از شاگردان آخوندخراسانی و میرزا محمدحسین نائینی، از علما و مفسران قرآن و از ائمه‌ی جماعت مسجد‌گوهرشاد بود[۱۷] و در عین حال به امر به معروف و نهی از منکر اهتمام ویژه‌ای داشت و در پی اعتراض به کشتار مردم در مسجد گوهرشاد در دوره‌ی حکومت رضاشاه، به سمنان تبعید شد[۱۸] . آیت‌الله خامنه‌ای از سوی مادر به محمد دیباج فرزند امام جعفر صادق (ع) نسب می‌رساند[۱۹] .

رسوایی آمریکا در اسناد آمریکایی

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از دانش‌آموزان و دانشجویان، ضمن اشاره به تسخیر سفارت سابق آمریکا توسط دانشجویان، به ریشه‌یابی دشمنی دیرینه آمریکا با ملت ایران پرداختند.

اما نقطه شروع خصومت آمریکا به جمهوری اسلامی چیست؟ کسانی که حافظه تاریخی ندارند و تحت تاثیر القائات رسانه‌ای بیگانه قرار گرفته‌اند شاید فکر کنند این خصومت مربوط به حادثه سیزدهم آبان ۵۸ باشد اما برای مردم ایران حادثه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ فراموش شدنی نیست. آمریکا حتی از همان ابتدای پیروزی انقلاب و قبل از ماجرای لانه جاسوسی هم این دشمنی را دنبال می‌کرد به طوری که بعد از تسخیر لانه «اسنادی که از سفارت به دست آمد... نشان داد که از همان ‌روزهای اوّلِ بعد از پیروزی انقلاب، سفارت آمریکا مرکز توطئه و جاسوسی علیه ایران بوده؛ حتّی در سفارت آمریکا طرّاحی کودتا میشده که علیه انقلاب کودتا کنند؛ طرّاحی جنگ داخلی میشده؛ تلاش میکردند که در استانهای مرزی کشور، جنگ داخلی راه بیندازند؛ طرّاحی میشده که چگونه در حکومتِ جدیدِ انقلابی نفوذ کنند؛ رسانه‌های ضدّانقلاب را که در داخل بودند، مدیریّت میکردند، هدایت میکردند: این را بنویسید، این را بگویید، این را جعل کنید، این شایعه‌سازی را بکنید؛ برای تحریم هم برنامه‌ریزی میکردند؛ یعنی سفارت، از اوّلین روزهای شروع انقلاب، مرکز توطئه علیه کشور و علیه انقلاب بوده. [لذا دشمنی آمریکا] ربطی به تسخیر لانه‌ی جاسوسی ندارد؛ مدّتها قبل از آن، اینها فعّالیّت خودشان را علیه انقلاب شروع کرده بودند.» ۱۴۰۲/۰۸/۱۰

* حادثه‌ سیزدهم آبان ۵۸ و تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام نشان داد که آمریکا در همان یک سال پس از پیروزی انقلاب توطئه‌های متعددی برای شکست نهضت مردم ایران طراحی کرده بود. بعد از دستیابی به همین اسناد بود که سفارت آمریکا به نام لانه‌ جاسوسی مشهور شد. در ابتدای بحث، نمونه‌هایی از توطئه‌های آمریکا قبل و بعد از انقلاب را که در محتوای این اسناد به آنها اشاره شده، بیان بفرمایید.
* در مجموعه‌ اسنادی که امروز به اسم اسناد لانه‌ جاسوسی مشهور است، مباحث بسیار متنوعی مطرح شده است. بخشی از این اسناد حاصل مجموعه‌ گزارش‌ها، اخبار و اطلاعاتی بوده که از تهران به مراکز امنیتی و نظامی و سیاسی آمریکا یا برعکس مخابره می‌شد. بعضی از این مباحث مرتبط با ایران در زمینه‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، نظامی و مسائل اطلاعاتی-امنیتی است و بخشی از آنها مرتبط با کشورهای دیگر است. آن چیزی که مربوط به ایران است و برای ما حائز اهمیت است، آشکارکننده‌ ذهنیت و تحلیلی است که آمریکایی‌ها از ایران داشتند و همچنین نشان‌دهنده‌ توطئه‌ها، جنایت‌ها و حمایت‌هایی است که بعضی از سردمداران حکومت پهلوی داشته و حمایت‌هایی که از جریان‌های مخالف انقلاب اسلامی و جریان‌های مخالف مصالح و منافع ملی داشتند. علاوه بر این، نشان‌دهنده‌ بعضی زمینه‌سازی‌هایی است که حکومت پهلوی برای سرکوب قیام‌ها و اعتراض‌های مردمی داشت. از این جهت اسناد لانه جاسوسی به جامعه‌ جهانی و مردم ایران نشان داد که در سفارت آمریکا فعالیت‌هایی بیشتر از فعالیت‌های معلوم و عادی دیپلماتیک انجام می‌شود.
 
ادامه مطلب ...