
همین داستان برای حل مسائل پیچیده ازجمله ارائه راه حل برای وضعیت امروز کشور نیز قابل استفاده است. برای حل مشکلات اقتصادی، همواره یک دو گانهای ترسیم میشود که یک سمت آن «مذاکره» است و سمت دیگرش «ایستادن و جنگ و تحریم». فرمول این دوگانه غیرواقعی اینگونه است که فکر میکنند اگر برای حل مشکل اقتصادی سمت مذاکره حرکت شود، رفع تحریم صورت خواهد گرفت و اگر سمت دیگر حرکت کنند، کار به جنگ و افزایش تحریم خواهد رسید. حتما کسی که مسالهاش منافع ملی و بهبود زندگی مردم باشد با مسیر دوم موافق نیست. میماند مسیر اول که همان مذاکره است که از ۹۱ آغاز شد و سال ۹۵ با برجام به نقطه سرانجام رسید و از آن زمان قرار است نتیجه خود را که رفع تحریمها بوده نشان دهد اما نهتنها تحریمها رفع نشده بلکه زیادتر هم شده است.