حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

خاندان سید علی خامنه ای

نسخه قابل چاپ
۱۳۹۳/۰۱/۰۱

نگاهی گذرا به زندگینامه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی سید علی حسینی خامنه‌ای

رهبر انقلاب اسلامی ایران

۱. خاندان
۲. شخصیت علمی و فرهنگی
   ۱.۲. تحصیل و تدریس

   ۲.۲. آثار
۳. حیات سیاسی و اجتماعی
   ۱.۳. دوران مبارزات پیش از انقلاب
   ۲.۳. دهه‌ی اول انقلاب اسلامی: بهمن ۱۳۵۷ - خرداد ۱۳۶۸
       ۱.۲.۳. فعالیت‌های سیاسی
       ۲.۲.۳. فعالیت‌های ارشادی و تبیینی
       ۳.۲.۳. ترور نافرجام توسط منافقین
   ۳.۳. دوران ریاست جمهوری
       ۱.۳.۳. فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی در دوران ریاست جمهوری
   ۴.۳. دوران رهبری
منابع و مآخذ

خامنه‌ای، سیدعلی  (۲۹ فروردین ۱۳۱۸/ ۲۸صفر ۱۳۵۸/ ۱۹ آوریل ۱۹۳۹)، فرزند سیدجواد، دومین رهبر انقلاب اسلامی ایران.


سید علی حسینی خامنه‌ای فرزند مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنه‌ای، در فروردین‌ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشود. او دومین پسر خانواده بود و زندگی مرحوم سید جواد خامنه‌ای هم مانند بیشتر روحانیون و مدرسان علوم دینی، بسیار ساده: «پدرم روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه‌گیر [...] زندگی ما به‌سختی میگذشت. من یادم هست شب‌هایی اتفاق می‌افتاد که در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت برای ما شام تهیه میکرد. [...] آن شام هم نان و کشمش بود.»
خانه‌ی ما در خیابان خسروی نو بود... فیلم
خانه‌ای که خانواده‌ی سید جواد در آن زندگی میکردند در یکی از محله‌های فقیرنشین مشهد بود: «منزل پدری من که در آن متولد شده‌ام، تا چهار پنج سالگی من، یک خانه‌ی  ۶۰ ـ ۷۰  متری در محله‌ی فقیرنشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیرزمین تاریک و خفه‌ای! هنگامی که برای پدرم میهمان میآمد -و معمولاً پدر بنا بر این که روحانی و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت- همه‌ی ما باید به زیرزمین میرفتیم تا مهمان برود. بعد عده‌ای که به پدر ارادتی داشتند، زمین کوچکی را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما دارای سه اتاق شدیم.»

۱. خاندان
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif پدر
پدرش سیدجواد خامنه‌ای (۲۰جمادی‌الثانی ۱۳۱۳نجف، ۱۶ آذر۱۲۷۴/۱۴ تیر ۱۳۶۵) از علما و مجتهدان عصر خود بود که در نجف متولد شد و در کودکی همراه خانواده‌اش به تبریز آمد. پس از اتمام دوره‌ی سطح، در حدود ۱۳۳۶ق به مشهد مهاجرت کرد[۸] و در فقه و اصول از محضر بزرگانی چون حاجآقا حسین قمی، میرزا محمد آقازاده خراسانی (کفائی)، میرزا مهدی اصفهانی و حاج فاضل خراسانی و در فلسفه از محضر آقابزرگ حکیم شهیدی و شیخ اسدالله یزدی بهره‌مند گردید[۹] . سپس در ۱۳۴۵ق به نجف رفت و از حوزه‌ی درس میرزا محمدحسین نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی و آقا‌ضیاءالدین عراقی کسب فیض کرد و از سه نفر مذکور اجازه‌ی اجتهاد گرفت[۱۰] . او در پی تصمیم بازگشت به ایران راهی مشهد شد و برای همیشه در آن شهر اقامت گزید و ضمن تدریس، امامت مسجد صدیقیهای بازار مشهد (مسجد آذربایجانیها) را عهده‌دار گردید[۱۱] . او همچنین از امامان جماعت مسجد جامع گوهرشاد نیز بود[۱۲] . وی علاقه‌ی زیادی به مطالعه داشت. مباحثات علمی روزانه وی با هم‌ردیفان از جمله حاج میرزا حسین عبائی، حاج سید علی‌اکبر خوئی، حاج میرزا حبیب ملکی و ... تا دهها سال ادامه داشت. همچنین فردی پرهیزگار و بی‌توجه به امور دنیوی بود و زندگی زاهدانه‌ای داشت[۱۳] .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با آنکه فرزندانش به مقامات عالی سیاسی و اجرایی رسیدند، همچنان به زندگی زاهدانه‌ی خود ادامه داد. به دلیل بهره‌مندی از کمالات انسانی همواره مورد وثوق مردم بود. در رواق پشت ضریح مطهر امام رضا (ع) به خاک سپرده شد[۱۴] . امام خمینی در پیام تسلیتی به آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت فوت پدرش، آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای را عالمی با تقوا و متعهد برشمرد[۱۵] .
جد اعلای ایشان سیدمحمد حسینی تفرشی نسب به سادات افطسی می‌رساند. شجره وی به سلطان‌العلماء احمد، معروف به سلطان سیداحمد می‌رسد که با پنج واسطه از اخلاف امام سجاد (ع)، است. جدش سیدحسین خامنه‌ای (تولد حدود ۱۲۵۹ق/ درگذشت ۲۰ ربیع‌الثانی ۱۳۲۵ق) در خامنه به دنیا آمد و در نجف نزد اساتید بزرگی چون سیدحسین کوه‌کمری، فاضل ایروانی، فاضل شربیانی، میرزا باقر شکی و میرزا محمدحسن شیرازی تلمذ کرد و پس از طی مدارج علوم دینی در حوزه‌ی علمیه‌ی نجف اشرف، در زمره‌ی فقها و مدرسان آن حوزه قرار گرفت. او در سال ۱۳۱۶ق به تبریز آمد[۱] و مدرس مدرسه‌ی طالبیه و امام جماعت مسجد جامع آن شهر شد[۲] . دارای افکار بلند سیاسی و اجتماعی و از علمای طرف‌دار مشروطه بود و همواره مردم را به حمایت و پاسداری از نهضت مشروطه تشویق می‌کرد[۳] . برخی از آثار علمی ایشان از جمله حاشیه بر کتابهای ریاض‌المسائل، قوانین‌الاصول، مکاسب شیخ انصاری، فوائدالاصول و شرح لمعه وقف کتابخانه‌ی حسینیه‌ی شوشتری نجف شد[۴] . شیخ محمد خیابانی، روحانی مبارز و مجاهد عصر مشروطه، شاگرد و داماد وی بود[۵] . سیدمحمد خامنه‌ای (۱۲۹۳ نجف/شعبان ۱۳۵۳ق نجف) مشهور به پیغمبر[۶] ، عموی آیت‌الله خامنه‌ای از شاگردان آخوند خراسانی، شریعت اصفهانی و دیگر بزرگان نجف بود، و فردی آگاه به مسائل زمان و از رجال طرف‌دار مشروطه به‌شمار میرفت[۷] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif مادر
بانو میردامادی (۱۲۹۳ش ـ ۱۳۶۸ش)، مادر آیت‌الله خامنه‌ای بانویی زاهد، متشرع، آشنا با آیات قرآن، احادیث، تاریخ و ادبیات بود. او در جریان مبارزه با رژیم پهلوی با فرزندان مبارزش، به‌ویژه آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای همگام بوده است[۱۶] .
آیت‌الله خامنه‌ای درباره مادرشان می‌گویند: «مادرم خانم بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظ شناس - البته حافظ شناس که میگویم، نه به معنای علمی و اینها، به معنای مأنوس بودن با دیوان حافظ - و با قرآن کاملاً آشنا بود و صدای خوشی هم داشت.
ما وقتی بچه بودیم، همه مینشستیم و مادرم قرآن میخواند؛ خیلی هم قرآن را شیرین و قشنگ میخواند. ما بچه‌ها دورش جمع میشدیم و برایمان به مناسبت، آیه‌هایی را که در مورد زندگی پیامبران است، میگفت. من خودم اولین بار، زندگی حضرت موسی، زندگی حضرت ابراهیم و بعضی پیامبران دیگر را از مادرم - به این مناسبت - شنیدم. قرآن که میخواند، به آیاتی که نام پیامبران در آن است میرسید، بنا میکرد به شرح دادن.»
آیت‌الله سیدهاشم نجف‌آبادی (میردامادی) (۱۳۰۳ق ـ۱۳۸۰ ق)، جد مادری آیت‌الله خامنه‌ای (از خاندان میرداماد فیلسوف مشهور عصر صفویه) از شاگردان آخوندخراسانی و میرزا محمدحسین نائینی، از علما و مفسران قرآن و از ائمه‌ی جماعت مسجد‌گوهرشاد بود[۱۷] و در عین حال به امر به معروف و نهی از منکر اهتمام ویژه‌ای داشت و در پی اعتراض به کشتار مردم در مسجد گوهرشاد در دوره‌ی حکومت رضاشاه، به سمنان تبعید شد[۱۸] . آیت‌الله خامنه‌ای از سوی مادر به محمد دیباج فرزند امام جعفر صادق (ع) نسب می‌رساند[۱۹] .

بیانیه گام دوم از منظر عقلانیت تاریخی


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب اسلامی در بیانیه‌ی «گام دوم انقلاب» با مرور تجربه‌ی ۴۰ ساله‌ی انقلاب اسلامی اعلام کردند: انقلاب «وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمدّن‌سازی شده ‌است». گام دومی که باید در چارچوب «نظریه‌ی نظام انقلابی» و با «تلاش و مجاهدت جوانان ایران اسلامی» به‌سوی تحقق آرمانِ «ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه)» برداشته شود. 
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif مبادی و مبانی آنچه رهبر معظّم انقلاب در بیانیه‌ی «گام دوم» و دیگر نوشته‌هایشان بیان داشته‌اند از کدام دانش و عقلانیت نشئت می‌گیرد؟ این سؤال مهمی است که این یادداشت بر آن است پاسخی هرچند مجمل بدان دهد. پاسخ به این پرسش می‌تواند راهنمای خوبی در سیاست‌گذاری دانش انسانی در جمهوری اسلامی باشد.

متأسفانه باید گفت در بیشتر مواقع در تحلیل نگاشته‌های رهبر انقلاب صرفاً به روبنا و صورت متون توجه شده و از جنبه‌های دیگر ازجمله از مبادی و مبانی آن صرف‌نظر شده است. بیانیه‌ی «گام دوم» در کنار دیگر نگاشته‌های رهبر معظّم انقلاب اسلامی از مبادی و مبانی‌ای سر‌چشمه می‌گیرد که توجه ژرف‌اندیشانه بدان می‌تواند در سیاست‌گذاری علوم انسانی و تولید دانش پشتیبان برای آن مؤثر باشد. این یادداشت بر آن است تا از مبادی «گام دوم» بگوید؛ از اینکه این سخنان از چه نظام اندیشگی برآمده و این نظام اندیشگی چقدر برای ما شناخته شده است.

* تحلیل براساس کدام دانش تحلیلی؟
رهبر انقلاب در بیانیه‌ی «گام دوم»، چون دیگر نوشته‌ها و گفته‌های خود، تحلیلی از وضع موجود از گذشته و آینده ارائه می‌دهند. فارغ از درون‌مایه‌ی تحلیل‌ها، پرسش‌هایی که وجود دارد این است که چهار‌چوب نظری این تحلیل‌ها را باید در کدام دانش جست؟ کدام دانش این جنس تحلیل را پشتیبانی نظری می‌کند؟ با کدام روش تحلیل می‌توان این سخنان و تحلیل‌ها را روشمندانه توضیح داد؟ آیا پاسخ این پرسش‌ها در دانش جامعه‌شناسی است؛ بدان معنا که روش تحلیل رهبر انقلاب جامعه‌شناسانه است؟ به‌نحوی که مثلاً با ابتنای به مکتب رفتار‌گرایی در جامعه‌شناسی، ایشان تحلیل‌های کمّی و سنجش‌پذیر را مبنای گفته‌های خود قرار می‌دهند؟ یا اینکه پاسخ این پرسش‌ها در دانش تاریخ است و ایشان مبتنی بر روش تحلیل تاریخی گفته‌های خود را صورت‌بندی می‌کند؟ و یا اینکه پاسخ این پرسش در دانش فلسفه است؛ یعنی اینکه ایشان با ابتنای بر یک ایده‌ی فلسفی و مبتنی بر یک روش تحلیل فلسفی نگاشته‌ها و گفته‌های خود را انسجام می‌بخشند؟

این پرسش از آن جهت دارای اهمیت است که پاسخ بدان می‌تواند به فهم دقیق‌تری از آنچه رهبر معظّم انقلاب اسلامی در بیانیه‌ی «گام دوم» نگاشته یا فراتر از آن به فهم دقیق‌تری از منظومه‌ی اندیشگی و تحلیلی ایشان بیانجامد.

پاسخ به این پرسش در هیچ ‌یک از این سه دانش پیش‌گفته نیست و البته در همه‌ی این سه دانش پیش‌گفته هم هست. روش تحلیل رهبر انقلاب صرفاً نه جامعه‌شناسانه، نه تاریخی و نه فلسفی است و البته هم جامعه‌شناسانه، هم تاریخی، هم فلسفی و هم مبتنی بر معارف اسلامی است.

* تحلیل مبتنی بر دانش فلسفۀ تاریخ
 روش تحلیل رهبر انقلاب فلسفه‌ی تاریخی است. ایشان با ابتنای بر روش «فلسفه‌ی تاریخ» به رخدادها می‌نگرند و از گذشته تا آینده را تحلیل می‌کنند و مبتنی بر آن تجویزها و دستورالعمل‌هایشان را ارائه می‌دهند. بینش رهبر انقلاب اسلامی فلسفه‌ی تاریخی است و کنش‌ها و کردارشان هم در پی این بینش شکل می‌گیرد و مبتنی بر آن قابل‌ تحلیل است؛ بینشی ورای زمان اکنون و باورمند به قوانین و سنت‌های حاکم بر تحول تاریخ؛ باورمند به شعوری ساری و جاری در تاریخ که تحولات تاریخی را رقم می‌زند و به‌پیش می‌برد.

مقیاس روش تحلیل فلسفه‌ی تاریخ، «تمدن» است. در این روش تحلیل، اثر‌گذاری رخداد‌ها و عملکردها در مقایسه‌ی تمدنی مورد توجه قرار می‌گیرد. بینش برآمده از این روش تحلیل و دانش نظری، یک «بینش تمدنی» است. دانش «فلسفه‌ی تاریخ» معجونی از دانش تاریخ، دانش جامعه‌شناسی ازجمله جامعه‌شناسی تاریخی و دانش فلسفه است که البته اگر جنبه‌ی الهی بگیرد، آموزه‌ی وحی نیز بدان افزوده می‌شود.

* تفاوت‌شناسی رویکردهای فلسفۀ تاریخ از مغرب تا مشرق
با یک نگاه اجمالی مبتنی بر کتاب «فلسفه‌ی تحول تاریخ در شرق و غرب تمدن اسلامی» در تبیین نگاه فلسفه‌ی تاریخی می‌توان سه رویکرد را از هم تفکیک کرد؛ یکی رویکرد غرب، دو رویکرد مغرب اسلامی مبتنی بر سنت ابن‌خلدونی و سه رویکرد مشرق تمدن اسلامی مبتنی بر سنت شهید مطهری.
قوانین حاکم بر تاریخ از نظرگاه غربی‌ها از ترکیب سه دانش فلسفه، جامعه و تاریخ به‌دست می‌آید:
 
https://idc0-cdn0.khamenei.ir/ndata/news/46982/111.png
قوانین حاکم بر تاریخ و تحلیل تاریخ و ذات جوامع در مغرب تمدن اسلامی و در سنت ابن‌خلدونی از ترکیب سه دانش شریعت، تاریخ و جامعه به‌دست می‌آید. دلیل اینکه در این سنت فلسفه کنار نهاده‌شده و شریعت جایگزین آن می‌شود این است که ابن‌خلدون برآمده از سنت فلسفی ابن‌رشد است. ابن‌رشد به بن‌بست شریعت و فلسفه می‌رسد. ابن‌خلدون با دیدن این بن‌بست شریعت را برگزیده و فلسفه را وامی‌گذارد.
 
 
ادامه مطلب ...

مروری تاریخی بر اقتصاد مقاومتی در بیان رهبر معظم انقلاب

مروری تاریخی بر اقتصاد مقاومتی در بیان رهبر معظم انقلاب


پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری leader.ir در قالب داده نمایی اقدام به بازخوانی بیانات رهبر معظم انقلاب در طی سالهای گذشته پیرامون مفهوم اقتصاد مقاومتی پرداخته است. در داده نمای پیش رو تلاش شده است تا با بهره گیری از بیانات ایشان در خلال ۱۵ سال گذشته، ریشه های تاکید معظم له بر ضرورت تحقق اقتصاد مقاومتی تبیین شود.

 

متن داده نمای مروری تاریخی بر اقتصاد مقاومتی در بیان رهبر معظم انقلاب

مؤلفه ها، ارکان و الزامات اقتصاد مقاومتی از منظر رهبر معظم انقلاب

۱. اقتصاد مقاومتی

مقاوم سازی اقتصاد در سال ۸۰

اگر مسؤولان اقتصادی کشور توانستند با هوشیاری عمل، تدابیر لازم را پیش گیرند و مانع از نفوذ پنجه دشمن در اقتصاد کشور شوند و اقتصاد ملی را شکوفا کنند، ملت احساس اقتدار میکند.

جنگ اقتصادی در سال ۸۶

من برنامههای استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه میکنم: اول، جنگ روانی؛ دوم، جنگ اقتصادی؛ و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی.

اولین استفاده رهبر معظم انقلاب از لفظ اقتصاد مقاومتی در سال ۸۹

ما باید یک اقتصاد مقاومتیِ واقعی در کشور به وجود بیاوریم. دوستان درست گفتند که ما تحریمها را دور میزنیم؛ بنده هم یقین دارم. ملت ایران و مسئولین کشور تحریمها را دور میزنند، تحریمکنندگان را ناکام میکنند؛ مثل موارد دیگری که در سالهای گذشته در زمینههای سیاسی بود که یک اشتباهی کردند، یک حرکتی انجام دادند، بعد خودشان مجبور شدند برگردند، یکی یکی عذرخواهی کنند.

ابلاغ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی در سال ۹۲

پیشتازی اقتصاد دانش بنیان

محور قراردادن رشد بهره وری در اقتصاد

اعطای نشان اقتصاد مقاومتی

اصلاح نظام درآمدی دولت

افزایش تولید داخلی نهادها و کالاهای اساسی

اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی

صرفه جویی در هزینه های عمومی کشور

تشریح ادبیات اقتصاد مقاومتی در سال های ٩٠ و ٩١

مطالعه و تحقیق کنید، اگر این تحقیقها به درد آن دستگاه مسئول نخورد ، قطعاً به کار شما میآید

امروز پرهیز از اسراف و ملاحظهی تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است

کاهش وابستگی به نفت از الزامات اقتصاد مقاومتی است. این وابستگی، میراث شوم صد سالهی ماست

همین شرکتهای دانش‌‌‌بنیان یکی از بهترین مظاهر و یکی از مؤثرترین مؤلفه‌‌‌های اقتصاد مقاومتی است

اقتصاد مقاومتی به یک ملت امکان میدهد که حتّی در شرایط فشار هم رشد و شکوفائی داشته باشند

ما باید اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد محفوظ بماند، هم آسیب‌‌پذیری‌‌اش کم باشد

گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در سال های ۹۳ و ۹۴

«اگر به ابتکار جوانها، تکیه کنیم از فخـر و منّت دشمنان خارجی، خودمان را رها خواهیم کرد

در برنامــهی ششم توسعه، روی اقتصاد و روی فرهنگ و روی علم باید تـکیه کنید

عـلاج مسئلـهی تحریم، همین اقتصاد مقاومــتی است، ما بایستی درست عمل کنیم

تـکیهی عمدهی اقتصاد مقاومتی، روی مردم و روی تولیـد داخلی است

بخشهایی خارج از دولت؛ میتوانند در اقتصاد مقاومتی نقش ایفا کنند، از جمله بسیـج

گشایش اقتصادی جز با جدّی گرفـتن و پیگیری همه‌‌جانبهی اقتصاد مقاومتی میسّر نخواهد شـد

 

۲. نامگـذاری سالها بر پایه شعار اقتصاد

نوآوری و شکوفایی

اصلاح الگوی مصرف

همت مضاعفکار مضاعف

جهاد اقتصادی

تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی

حماسهی سیاسی و حماسهی اقتصادی

اقتصاد و فرهنگ

 با عزم ملی و مدیریت جهادی

دولت و ملت همدلی و همزبانی

اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل