حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

اهدای هدیه مقام معظم رهبری به بانوی تکواندوکار در کرمانشاه

توسط آیت آلله علما صورت گرفت؛

اهدای هدیه مقام معظم رهبری به بانوی تکواندوکار در کرمانشاه

شناسهٔ خبر: 3852981 -
کرمانشاه- نماینده ولی فقیه در استان کرمانشاه هدیه مقام معظم رهبری را به بانوی تکواندوکار در کرمانشاه اهدا کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله مصطفی علما، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه کرمانشاه، امروز یکشنبه در دیدار «فاطمه نوری» تکواندو کار البرزی ساکن کرمانشاه با ایشان- که مدال خود را به رهبر معظم انقلاب تقدیم کرده بود- هدیه ی مقام معظم رهبری را به این بانوی تکواندوکار اهدا کرد.

فاطمه نوری تکواندو کار ۱۳ ساله کشورمان است که هم اکنون ساکن کرمانشاه بوده و مدال نقره کسب شده در مسابقات قهرمانی استان البرز سال ۱۳۹۳  را  بنابر ارادت قلبی خود به رهبر معظم انقلاب اهدا کرده بود. و مدال و هدیه مقام معظم رهبری نیز امروز توسط آیت الله علما به وی اهدا شد.

با حمایت رهبر انقلاب راه برای تولیدات طنز باز شد

گفت‌وگو با حمیدرضا خزایی درباره دیدار رهبر انقلاب با گروه ورزش و سرگرمی رادیو:

با حمایت رهبر انقلاب راه برای تولیدات طنز باز شد

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif در تاریخ اول دی ماه ۱۳۷۱، رهبر انقلاب با گروه ورزش و سرگرمی صدای جمهوری اسلامی ایران دیدار کردند. موضوع اصلی این دیدار جایگاه تفریح و خنده در اسلام و جامعه‌ی اسلامی بود. موضوعی که شاید برای بسیاری پوشیده باشد. رهبر انقلاب در این دیدار، توصیه‌های مهمی را در جهت تولید برنامه‌های مفرح و شاد، به مدیران و دست‌اندرکاران گروه ورزش و سرگرمی بیان کردند. از جمله نکات مهم این دیدار، اشاره و تقدیر رهبر انقلاب از نخستین برنامه‌ی طنز تولیدی پس از انقلاب، برنامه‌ی نام آشنای «صبح جمعه» بود. به همین دلیل پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در دومین بخش از پرونده‌ی خنده و طنز، با هدف بازخوانی این دیدار و دلیل حمایت رهبر انقلاب از برنامه‌های طنز، با جناب آقای حمیدرضا خزایی، مدیر تولید وقت رادیو و از حاضران در آن دیدار گفت‌وگویی انجام داده است.
 
* رهبر انقلاب در سال هفتاد دیدارهایی با دست‌اندرکاران رادیو داشتند. دلیل این دیدارها چه بود؟
حدود دو الی سه سال قبل از این دیدار، زمانی که حضرت آقا رئیس‌جمهور بودند، یک روز صبح به‌صورت هماهنگ‌نشده تشریف آوردند ساختمان رادیو. بنده آن زمان به‌عنوان مدیر تولید در رادیو فعالیت می‌کردم و جناب آقای محمدعلی ایزدی مدیر وقت رادیو بودند. تقریباً ساعت هشت صبح بود که حضرت آقا تشریف آوردند و ضمن بازدید از ساختمان رادیو و استودیوهای تولید، با کارمندان نیز صحبت کردند.

آقا توصیه‌هایی داشتند، مثلاً درباره‌ی نمایش‌ها و برنامه‌های رادیو. فرصت کم بود و نمی‌توانستند همه‌ی نکات و نظرهایشان را بیان کنند. از سوی دیگر آقا می‌خواستند صحبت بچه‌ها و عوامل را هم بشنوند. در پایان آن بازدید که تقریباً حوالی اذان ظهر بود، حضرت آقا فرمودند من با همه‌ی شما صحبت دارم و می‌خواهم حرف‌های شما را هم بشنوم. پس از آن بازدید بود که ما و بچه‌های رادیو متوجه اهمیت کارمان شدیم و متوجه شدیم که آقا تا چه‌اندازه به برنامه‌های رادیو اشراف دارند و از آن‌ها مطلع هستند.

همان‌طور که عرض کردم، حضرت آقا فرمودند در دیدارهایی جداگانه به‌صورت مفصل هم نظرات خود را می‌گویند و هم صحبت‌های بچه‌ها را می‌شنوند. این وعده‌ی دیدار مصادف شد با رحلت حضرت امام و پس از آن، رهبری حضرت آقا. یعنی دو سال و نیم وقفه اتفاق افتاد.
 http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/35318/C/13951014_0535318.jpg
گزارش تصویری: گفت‌وگو با آقای حمیدرضا خزایی
* دیدار با چه بخش‌هایی صورت می‌گرفت؟
آقا گروه‌های مختلف رادیو را دعوت می‌کردند. فکر می‌کنم در زمان تصدی آقای زورق در رادیو بود. در آن زمان ما هفت یا هشت گروه برنامه‌ساز داشتیم: اجتماعی، تاریخ و دفاع مقدس، ورزش و سرگرمی، کودک و نوجوان و غیره. فکر می‌کنم همه‌ی این گروه‌ها را حضرت آقا دعوت کردند و با آن‌ها صحبت کردند. این گروه‌ها در قالب بیست یا سی نفر به خدمت حضرت آقا می‌رسیدند و آقا مفصلاً با آن‌ها صحبت می‌کردند. بنده به‌خاطر دارم که قبل از هر دیدار، آقا مطالبشان را در یک کاغذ نوشته بودند و اتفاقاً مطالب خیلی هم مفصل بود. یعنی آقا واقعاً نکته داشتند درباره‌ی برنامه‌ها و این مسئله نشان می‌داد رادیو را دنبال می‌کنند.
  
ادامه مطلب ...

اگر حلب به دست گروه‌های مسلح می‌افتاد...

گزیده‌ای از سخنرانی سیدحسن نصرالله در دیدار با دانشجویان:

اگر حلب به دست گروه‌های مسلح می‌افتاد...

اگر حلب به دست گروه‌های مسلح می‌افتاد...

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان به‌مناسبت آزادسازی حلب در دیدار با دانشجویان، اعیاد بزرگ پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم و حضرت مسیح علیه‌السلام را به همه‌ی مسلمانان و مسیحیان تبریک گفت و به همه‌ی‌ رزمندگانی که در میدان‌های نبرد در این شرایط سخت طبیعی و نظامی در لبنان، غزه، سوریه، عراق، یمن و دیگر میدان‌های رزم در برابر اشکال گوناگون تهاجم ایستاده‌اند و از کشور و مردمشان دفاع می‌کنند، سلام و درود فرستاد. وی همچنین در ادامه درباره‌ی مظلومیت پیامبر، کج‌اندیشی‌های جریان تکفیری و پیروزی حلب به سخنرانی پرداخت. گزیده‌ای از این سخنرانی به گزینش KHAMENEI.IR تقدیم مخاطبین محترم می‌شود:

* اوج مظلومیتِ پیامبر اسلام در این سال‌های اخیر
در طول تاریخ هیچگاه دین اسلام و پیامبر اسلام به اندازه‌ی این چند سال اخیر مورد توهین و هتک حرمت قرار نگرفته است. این مظلومیت هم به دلیل حجم حوادث و کجروی‌ها و تجاوزگری‌هاست، و هم به دلیل قدرت رسانه‌ای است که هر خبر، عکس و جمله‌ای را در چند ثانیه به تک تک خانه‌ها در دنیا می‌رساند. قبل از این شش سال، رفتارهای هتاکانه به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم به شکل فیلم‌های سینمایی یا کاریکاتور یا کتابی مثل «آیات شیطانی» انجام می‌گرفت. اما متأسفانه در طول این شش سال اوضاع دگرگون شده است.

کافی است رفتارهای گروه‌های تروریستی مسلح را در طول این شش سال که ادعای اسلام دارند و خود را به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم منتسب می‌کنند در ذهنمان یادآوری کنیم؛ کسانی که بر پرچم‌های خود شعار «لا اله الا الله محمد رسول‌الله» می‌نویسند. و از همه‌ی اینها بدتر داعش است که بر پرچم خود مُهر منسوب به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم نقش بسته است. جنایت‌های این جریان عبارت از سر بریدن، به اسارت گرفتن، در قفس یا زنجیر سوزاندن، کشتار جمعی و از بین بردن همه‌ی میراث‌های ارزشمند تاریخی در تمدن اسلامی، مسیحی و دیگر تمدن‌های انسانیِ غیر دینی است. شیوه‌های گوناگون کشتار که در سال‌های گذشته مشاهده کردیم، مانند خفه کردن با آب، شکافتن سینه‌ها، به صلیب بستن و سر و دست بریدن واقعا دهشت‌آور است. اینها صحنه‌هایی است که صدها سال از چشم بشر پنهان شده بود، اما اینها همه‌ی این جنایات فجیع را به نام اسلام و پیامبر اسلام مرتکب می‌شوند.

این شرایط یک مسئولیت دینی و تاریخی و اخلاقی‌ای را بر عهده‌ی همه‌ی مسلمانان جهان معین می‌کند؛ از علما، اندیشمندان، اصحاب رسانه، اساتید و دانشجویانشان گرفته تا عموم مسلمانان. هر کسی که می‌تواند سخنی بگوید یا جمله‌ای بنویسد و هر کسی که به شبکه‌های اجتماعی دسترسی دارد و می‌تواند موضع خود را از راه آنها بیان کند وظیفه دارد این جنایت‌ها و کارهای فجیع را محکوم کند و از آنها بیزاری بجوید.

باید در پیش چشم جهان فریاد بزنیم و صدای خود را به گوش مردم جهان و غیر مسلمانان برسانیم و اعلام کنیم که این کارها نه به اسلام، نه به دین خدا، نه به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم، نه به اهل بیتش و نه به اصحابش هیچ ربطی ندارد. همه وظیفه دارند که به صورت روزانه و در ساعت و پیوسته و در پی هر جنایتی اعتراض خود را ابراز کنند. این کافی نیست که بگوییم یک ماه پیش یا دو ماه پیش فلان جنایت را محکوم کردیم، باید نسبت به هر جنایت و به صورت جزئی اعلام موضع کرد. و آن که سکوت کند در دادن فرصتِ توهین به اسلام و پیامبر اسلام و ادیان آسمانی و به خداوند متعال که صاحب این دین است و کتاب‌های آسمانی را نازل کرده است، شریک است. با وجود شبکه‌های اجتماعی و اینترنت امروز هر کسی می‌تواند موضع خود را بیان کند. ولی گاهی متأسفانه شبکه‌های اجتماعی پر از پیام‌های سخیف و ناچیز می‌شود و مسائلی با چنین اهمیت و ارزشی مورد غفلت قرار گرفته رها می‌شود.
  
ادامه مطلب ...

بیانات در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم


بیانات در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم


 خیلی خوش آمدید برادران و خواهران خانواده‌ی عزیز شهید حرم؛ کسانی که داوطلبانه به این میدان میروند، دو سه خصوصیّت در اینها هست که ممتاز است. یکی این است که اینها غیرت و تعصّب دفاع از حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) را دارند.

 اینهایی که میروند، یکی از احساسات و روحیه‌شان همین است که میخواهند از حریم اهل‌بیت (علیهم‌السلام) دفاع کنند. پدرها و مادرهایشان هم همین‌طور. در اظهاراتی که یکی از مادران شهدا خطاب به حضرت زینب داشت این بود که: "من محمدحسین خودم را دادم به شما!" این خیلی باارزش است؛ آن غیرتی که نسبت به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) که در هر مؤمنی باید وجود داشته باشد

 دوّمین خصوصیّت بصیرت است. کسانی که این بصیرت را ندارند با خودشان میگویند: اینجا کجا، سوریه و حلب کجا؟ این بر اثر بی‌بصیرتی است. [حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام] فرمود که فَوَاللَّهِ مَا غُزِیَ قَوْمٌ قَطُّ فِی عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا.»(۱) نباید منتظر ماند که دشمن بیاید داخل خانه‌ی آدم، بعد آدم به فکر دفاع از او و خانه بیفتد. دشمن را باید در مرزهای خودش سرکوب کرد.

 افتخار جمهوری اسلامی، امروز این است که ما در مجاورت مرزهای رژیم صهیونیستی و بالاسر آنها نیروهای حزب‌الله یا نیروهای مقاومت یا نیروهای اَمَل را داریم. اینکه اینها این‌قدر ناراضی هستند و میگویند جمهوری اسلامی چرا دخالت میکند، به این خاطر است. این خیلی افتخار بزرگی برای اسلام و جمهوری اسلامی است. جوانهایی که رفتند به سوریه و عراق و عمدتاً به سوریه، این بصیرت را داشتند. یک عده‌ای امروز اینجا نشسته‌اند در خانه و نمیفهمند که قضیه چیست.

 نکته‌ی سومی که در اینها وجود دارد، شوق شهادت است. بعد از پایان جنگ تحمیلی، مایی که در جریان کار بودیم، احساس میکردیم که یک جادّه‌ی دوبانده‌ی وسیعی جلوی رویمان بود که این بسته شد؛ جادّه‌ی شهادت! مثل یک دری که ببندند. کسانی که آن موقع، جهاد و شهادت در راه خدا را دوست داشتند، دلشان را غم گرفت. این فرزندان شما غالباً کسانی هستند که آن دوره را درک نکردند؛ در اینها هم آن احساس شوق بود که بلند شدند و رفتند.

 الان هم [جوانها] به من نامه مینویسند، البته من جواب نمیدهم به این نامه‌ها. مرتّب جوانها از اطراف کشور نامه [مینویسند]، التماس [میکنند]، خیال میکنند که من باید اجازه بدهم یا من باید دخالت بکنم؛ که آقا اجازه بدهید ما برویم سوریه برای جهاد. این شوقِ شهادت است و خیلی مهم است.

 اگر در یک ملّتی، در یک قوم و جمعیّتی، قدرت و قوّت چشم‌پوشی از زندگی باشد، این قوم شکست‌بخور نیست. ما‌ها که گاهی اوقات در مقابل حوادث کم می‌آوریم، به خاطر این است که دودستی چسبیده‌ایم به زندگی و زیبایی‌های زندگی. زندگی یعنی چه؟ زندگی فقط نفس کشیدن خود ما نیست؛ زن و بچه و پدر و مادر ما هم زندگی است. پول و عنوان و اعتبار ما هم؛ به این چیزها چسبیده‌ایم. وقتی به این چیزها چسبیدیم، در مقابل حوادثِ سخت، کم می‌آوریم؛ اما کسانی که این قوّت و اراده در آنها هست که از زندگی چشم بپوشند، اینها بلند میشوند میروند به میدان شهادت.

 بچه‌هایی که شماها دادید، چه همسران، چه فرزندان، چه پدران و مادرانشان، بدانند که واقعاً مایه‌ی افتخارند. این فقط شعار نیست؛ واقعیّت قضیّه این است. [اینها] در هر ملتی که باشند -حالا ممکن است شناخته شده نباشند برای فلان شهر، برای فلان روستا. [ممکن است کسی] مشغول یک شغل معمولی است؛ ستاره نیست، مثل بعضی‌ها که در جوامع به‌خاطر هیاهو به توهّم ستاره شدن هی دارند کار میکنند؛ اما اینها- ستاره‌ی واقعی‌اند؛ ستاره در چشم ما نیستند؛ ما که چشممان نزدیک‌بین و کوته‌بین است؛ در ملأ اعلی اینها ستاره‌اند.

 خداوند ان‌شاءالله درجات آنهایی را که رفته‌اند، عالی کند. به پدر و مادر و همسران و فرزندانشان صبر و سکینه بدهد و بنده همیشه دعایم این است که خداوند ان‌شاءالله دل‌های شما را مشمول لطف و فضل و نورانیت خودش کند و به دلهای شما آرامش بدهد.


۱) سیدرضی، نهج‌البلاغه، بخشی از خطبه‌ی ۲۷
به خدا سوگند، هر ملّتى که درون خانه‌ی خود مورد هجوم قرار گیرد، ذلیل خواهد شد.

بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی


بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی

در خجسته سالروز میلاد باسعادت پیامبر اکرم و امام جعفر صادق (صلوات‌الله‌علیهما) (۱)

بسم‌الله‌لرّحمن‌الرّحیم
والحمدلله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و علی صحبه المنتجبین و علی من تابعهم باحسان الی یوم الدّین.

 تبریک عرض میکنم میلاد مسعود پیامبر اعظم، سرور کائنات و سیّد مخلوقات در عالم وجود، حضرت محمّد بن عبدالله و همچنین ولادت باسعادت حضرت ابی‌عبدالله الصّادق، فرزند [پیامبر] و حجّت خدا در زمین در دوران امامت. امیدواریم که خداوند به همه‌ی ما، به همه‌ی مسلمین، به همه‌ی روشن‌بینان عالَم توفیق بدهد که قدر این نعمتها را، قدر این عظمتها را بشناسیم، بفهمیم و سعی کنیم در همان صراط مستقیمی که این استوانه‌های(۲) عالم وجود به ما نشان دادند، حرکت کنیم.
 
 اهمّیّت وجودیِ وجود مقدّس پیغمبر اعظم ‌بقدری است که خدای متعال به‌خاطر دادن این نعمت به بشر، بر او منّت میگذارد؛ لَقَد مَنَّ اللّهُ عَلَی المُؤمِنینَ اِذ بَعَثَ فیهِم رَسولًا مِن اَنفُسِهِم.(۳) امام سجّاد (علیه‌الصّلاةوالسّلام) در صحیفه‌ی سجّادیّه این‌جور عرض میکند به خدای متعال: اَلحَمدُلِلّهِ الَّذی مَنَّ عَلَینا بِمُحَمَّدٍ نَبیِّه دونَ الاُمَمِ الماضیَة وَ القُرونِ السّالِفَة.(۴) منّت الهی برای این عطیّه‌ی بزرگ به بشریّت، تصریح قرآن و کلام ائمّه‌ی معصومین است؛ این خیلی عظمت است. «رَحمَةً لِلعٰلَمین»(۵) تعبیری است که خدای متعال برای پیغمبر بیان فرموده است، نه «لِفِرقَةٍ مِنَ البَشَر» یا «لِجَمعٍ مِنَ العالَمین»؛ نه، رَحمَةً لِلعٰلَمین؛ برای همه رحمت است. آن پیامی که او از سوی خداوند متعال آورده است، هدیه میکند به بشریّت؛ این بصیرت را، این راه را در اختیار همه‌ی آحاد بشر قرار میدهد.

 البتّه هستند کسانی که صاحبان قدرتند، صاحبان زر و زورند، مایل نیستند که این سفره‌ی گسترده‌ی رحمت الهی مورد استفاده‌ی آحاد مردم قرار بگیرد؛ با قدرت آنها مخالفند؛ لذا در مقابل این حرکت الهی می‌ایستند. آن‌وقت خدای متعال میفرماید: یٰاَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللّهَ وَ لا تُطِعِ الکٰفِرینَ وَ المُنٰفِقین‌؛(۶) دنبال آنها مرو، مراقب باش؛ در جای دیگر میفرماید: یٰاَیُّهَا النَّبِیُّ جٰهِدِ الکُفّارَ وَ المُنٰفِقینَ وَ اغلُظ عَلَیْهِم‌؛(۷) با کفّار و با منافقین مبارزه کن. میفرماید «جاهِد»؛ نمیفرماید «قاتِل»؛ «قاتِلِ الکُفّارَ وَ المُنافِقین» [قتال] همیشه لازم نیست، امّا جهاد همیشه لازم است.

 گاهی جهاد، جهاد سیاسی است، گاهی جهاد فرهنگی است، گاهی جهاد نرم است، گاهی جهاد سخت است، گاهی با سلاح است، گاهی با علم است؛ همه‌ی اینها جهاد است امّا در همه‌ی اینها باید توجّه داشت که این جهاد، علیه دشمن است، علیه دشمن بشریّت است، علیه دشمنانی است که به اتّکاء قدرت خود و زر و زور خود، وجود سنگین و مطامع(۸) خودشان را بر بشریّت تحمیل میکنند. سازش با آنها معنا ندارد؛ اِتَّقِ اللّهَ وَ لا تُطِعِ الکٰفِرینَ وَ المُنٰفِقین.

 آیات کریمه‌ی قرآن درباره‌ی پیغمبر و درباره‌ی تعالیمی که به پیغمبر میدهد و بنای جامعه‌ی اسلامی نوپا را قدم به قدم و کلمه به کلمه به پیغمبر تعلیم میدهد، خیلی زیاد است. توصیه‌ی ما به خودمان، به جوانهایمان، به مبلّغین امور دینی، به کسانی که سررشته‌های فکر مردم دست اینها است، این است که به همه‌ی این آیات مراجعه کنند، همه‌ی این مفاهیم را در قرآن ببینند؛ یک مجموعه است، یک مجموعه‌ی کامل است. اشکال کار ما این است که ما از مجموعه‌ی کامل تعالیم الهی خطاب به پیغمبر و توصیفی که خدا از پیغمبر میکند، غفلت میکنیم. اگر این مجموعه‌ی کامل را مقابل نظر قرار بدهیم، آن‌وقت آن رفتار درست، آن صراط مستقیمی که پیغمبر بر آن قرار داشته، جلوی پای ما ظهور پیدا خواهد کرد. اِنَّکَ عَلیٰ صِراطٍ مُستَقیم؛(۹) این صراط مستقیم را باید پیدا کرد.

 چون برادران و خواهران عزیز ما از کشورمان، از کشورهای دیگر، میهمانان عزیز همایش وحدت(۱۰)، سفرای محترم کشورهای اسلامی، از مذاهب مختلف اسلامی -شیعه، سنّی، از انواع نِحَل(۱۱) و شیوه‌های فکری- در این جلسه حضور دارید و بعد هم این حرفها شنیده خواهد شد، آنچه بنده لازم و مناسب میدانم در این جلسه عرض بکنم، این است که برادران عزیز، خواهران عزیز! امروز دنیای اسلام دچار محنتهای بزرگی است و راه‌حلّ ‌آن محنتها، اتّحاد اسلامی است. وحدت، هم‌افزایی، کمک به یکدیگر، از اختلافات مذهبی و فکری عبور کردن. امروز نگاه دستگاه استکبار و استعمار به دنیای اسلام، این است که سعی میکنند دنیای اسلام را هرچه بیشتر از وحدتِ خود دور کنند. این برای آنها تهدید است: یک‌ونیم میلیارد مسلمان، این‌همه کشورهای اسلامی با این‌همه منابع، این نیروی انسانی فوق‌العاده؛ اگر این [مجموعه] متّحد باشد و با وحدت به سمت اهداف اسلامی حرکت بکند، قدرتمندانْ دیگر نمیتوانند در دنیا کوس(۱۲) قدرت بزنند؛ آمریکا دیگر نمیتواند اراده‌ی خود را بر کشورها و بر دولتها و بر ملّتها تحمیل کند؛ شبکه‌ی بدخیمِ خبیثِ صهیونیستی دیگر نمیتواند دولتها و قدرتهای گوناگون را در پنجه‌ی اقتدار خود بگیرد و آنها را  در جهت راه خود و کار خود پیش ببرد؛ اگر مسلمانها متّحد باشند این[طور] است.

 اگر مسلمانها متّحد باشند، وضع فلسطین آن‌چنان که امروز مشاهده میکنیم نخواهد بود؛ امروز وضع فلسطین، وضع سختی است؛ غزّه یک‌جور، ساحل غربی آن یک‌جور. ملّت فلسطین، امروز زیر فشار شدید روزانه است؛ میخواهند مسئله‌ی فلسطین را از اذهان دور کنند و به فراموشی بسپارند. میخواهند منطقه‌ی غرب آسیا را -شامل همین کشورهای ما- که یک منطقه‌ی فوق‌العاده حسّاس راهبردی است، [یعنی] هم از لحاظ جغرافیایی، هم از لحاظ منابع طبیعی، هم از لحاظ گذرگاه‌های آبی یک منطقه‌ی حسّاسی است، به خودشان مشغول کنند؛ مسلمان در مقابل مسلمان، عرب در مقابل عرب بِایستند و همدیگر را هدف بگیرند و یکدیگر را نابود بکنند تا ارتشهای کشورهای مسلمان، مخصوصاً ارتشهایی که در همسایگی صهیونیست‌ها قرار دارند روزبه‌‌‌‌‌‌‌روز تضعیف بشوند؛ هدف آنها این است.

 امروز دو اراده در این منطقه با یکدیگر در تعارضند: یک اراده، اراده‌ی وحدت است؛ یک اراده، اراده‌ی تفرقه است. اراده‌ی وحدت، متعلّق به مؤمنین است؛ فریاد اتّحاد و اجتماع مسلمین از حنجره‌های بااخلاص بلند است و مسلمانها را دعوت میکنند به اینکه به مشترکاتشان توجّه بکنند؛ اگر این[طور] بشود و اگر این وحدت اتّفاق بیفتد، وضعی که امروز مسلمانها دارند دیگر به این شکل نخواهد بود و مسلمان عزّت پیدا خواهد کرد. امروز شما ملاحظه کنید از منتهاالیه شرق آسیا در میانمار مسلمان‌کشی هست، تا غرب آفریقا در نیجریه و امثال اینها؛ همه‌جا مسلمانها [کشته میشوند]؛ حالا یک‌جا به دست بودایی کشته میشوند، یک‌جا به‌ دست بوکوحرام و داعش و امثال اینها کشته میشوند. یک عدّه‌ای هم در این آتشها میدمند؛ شیعه‌ی انگلیسی و سنّی آمریکایی مثل هم هستند؛ همه، دولبه‌ی یک قیچی هستند؛ سعیشان این است که مسلمانها را به جان هم بیندازند؛ این پیام اراده‌ی تفرقه است که اراده‌ی شیطانی است؛ امّا پیام وحدت این است که اینها از این اختلافات عبور بکنند، در کنار هم قرار بگیرند، با هم کار کنند.
 
ادامه مطلب ...