حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

منبرهایی که مبارزین انقلابی را تربیت کرد

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif هیئت انصار الحسین علیه‌السلام از مجالس فعال و اثر گذار شهر تهران در دوران مبارزات علیه طاغوت بوده است. شرکت‌کنندگان در این هیئت از مبارزین نهضت امام خمینی رحمةالله‌علیه و سخنرانان و روحانیون آن نیز اغلب از شاگردان امام خمینی رحمةالله‌علیه بوده‌اند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای یکی از سخنرانان این هیئت در دوران مبارزات انقلاب اسلامی بود. مجموعه‌ سخنرانی‌های ایشان در سال ۱۳۵۱ در هیئت انصارالحسین علیه‌السلام با موضوع تحلیل رسالت و مبارزات سیاسی ائمّه علیهم‌السلام در قالب کتاب «همرزمان حسین علیه‌السلام» به چاپ رسیده است.

 *بحث را از فضای هیئت انصارالحسین علیه‌السلام شروع کنیم. این هیئت در سالهای قبل از انقلاب چه فعالیت‌هایی داشت و چه معیارهایی برای دعوت از سخنرانان در آن‌جا مد نظر قرار میگرفت؟
* آقای رخ صفت: پیش از سال ۴۲ هیئت انصارالحسین و همه هیئت‌هایی که در آن سال‌ها وجود داشت، روال عادی و معمولی داشت. مردم به جلسه می‌آمدند، سخنرانان سخنرانی می‌کردند، مداحی و سینه‌زنی برگزار و در نهایت جلسه به اتمام می‌رسید. این برای قبل از سال ۴۲ بود. اندک‌اندک که مبارزات شروع شد، ما و سایر دوستان‌مان بهترین پایگاه برای مبارزه و ارتباط داشتن و با هم مرتبط بودن را در هیئت انصارالحسین پیدا کرده بودیم. همه آن‌جا جمع می‌شدیم.

مسئولین هیئت انصارالحسین چهره‌های موجهی بودند. حاج آقا میرخانی در مسجد امین‌الدوله دعاهای ابوحمزه پرشوری می‌خواند، یکی از شاگردان ایشان آقای بکایی است. پایگاه آن‌ها مسجد امین‌الدوله بود، از آن‌جا به هیئت انصارالحسین می‌آمدند و بعد به بازار می‌رفتند. بعد از سال ۴۲ جلسات علاوه بر مداحی و سینه‌زنی و روضه‌خوانی، زمینه سیاسی و مبارزاتی داشتند. درآن زمان آیت‌الله خامنه‌ای، آقای هاشمی، شهید مطهری و شهید بهشتی از جمله سخنرانان مبارز بودند که از آن‌ها برای سخنرانی در هیئت دعوت می‌شد.

 *ورود این چهره‌ها چه تغییر و تأثیراتی برای هیئت به ارمغان آورد؟
* رخ صفت: آن طور که به خاطر دارم این بزرگواران مبارزه‌ای را با ترک عادات شروع کردند. مستمعین عادت داشتند وارد جلسه شوند، حرف‌ها را بشنوند و بروند. یکی از ابتکارات این بزرگواران در هیئت انصارالحسین این بود که گفتند جلسات باید محتوا داشته و مثل کلاس درس باشد. پایه را بر مبنای کلاس درس گذاشتند. گفتند باید در جلسات تخته سیاه بگذاریم. درس را بنویسیم. جلسه از حالت عادی بیرون آمد و کلاس درس شد.

این برای خیلی از افراد ثقیل بود. تخته می‌گذاشتند و روایات و احکام را می‌نوشتند. شرکت‌کنندگان باید در هفته‌های بعد روایات را بازگو می‌کردند. اندک‌اندک هیئت انصارالحسین کلاس درس شد. مبارزین دور هم جمع می‌شدند. بعد از جلسه هم ردوبدل اخبار انجام می‌شد. بعد از یک ساعت ردوبدل اخبار به زور از خانه افراد بیرون می‌آمدیم. هفته‌های بعد مرتب این برنامه ادامه داشت. هیئت انصارالحسین سیار بود و در خانه‌ها برگزار می‌شد و با پشتکار دست‌اندرکاران هماهنگی‌ها انجام می‌شد و این کار ادامه پیدا کرد.
 
* توکلی‌بینا: از بین شاگردان انقلابی امام خمینی رحمةالله‌علیه آیت‌الله مطهری، شهید بهشتی، آقای خامنه‌ای، آقای هاشمی و آقای باهنر تأثیر زیادی در حرکت مبارزات انقلابی و هدایت آن داشتند. اولین قشری که به امام رحمةالله‌علیه لبیک گفتند بازاریان تهران بودند، حتی بیش از روحانیت! تُجّار بازار تهران با امام رحمةالله‌علیه بیعت کردند و پای همه چیز ایستادند. وقتی امام رحمةالله‌علیه دستگیر شد بازار تهران ۱۴ روز تعطیل شد؛ این اقدامی بی‌سابقه بود.

وقتی حرکت انقلابی از سال ۴۱ شروع شد ما با دوستان‌مان گروه گروه می‌شدیم و هر کاری اعم از چاپ، توزیع، پرداخت مالی و غیره را انجام می‌دادیم. حرکت حساب‌شده بود و این شاگردان خوب امام رحمةالله‌علیه برنامه‌ریزی کرده بودند به گونه‌ای عمل کنند که سیره ائمه را در مبارزه با ظلم و رژیم فاسد عملیاتی کنند. شاگردان امام رحمةالله‌علیه جهت گروه‌ها و مبارزه را تعیین می‌کردند و هیئت انصارالحسین هم یکی از این محافل بود. نه تنها آقای خامنه‌ای بلکه آقای هاشمی هم تخته سیاه می‌گذاشتند و آیات و روایات را می‌نوشتند و از مردم می‌خواستند یادداشت کنند و حتی هفته بعد از آن‌ها سؤال می‌کردند.
  
ادامه مطلب ...

«معصوم» بودن امامان(ع) با وجود اعتراف ایشان به خطا و گناه!


پرسش : با توجه به این که حضرات ائمه(علیهم السلام) در دعاهایشان از خداوند طلب عفو و بخشش از گناه می کردند، چگونه می توان آنها را «معصوم» دانست؟
پاسخ اجمالی:

گاهی ائمه(ع) به عنوان سرمشق مردم سخن گفته اند و گفته هایشان جنبه تعلیمى داشته است و گاهی هم برای این بوده که بگویند ما بدون تکیه بر لطف خداوند از خود چیزى نداریم و این مواهب او است که ما را معصوم مى دارد. ضمن اینکه گناهان ایشان از نوع «ترک اولى» است؛ به معنی انجام فعل مباح و حتى مستحب در برابر کارى مستحب تر از آن، نه ترک واجب یا انجام گناه یا مکروه.

پاسخ تفصیلی:

امامان(علیهم السلام) خودشان در لابه لاى کلمات شان اعتراف به خطا و گناه کرده اند؛ چگونه مى توان آن‌ها را معصوم دانست؟ آنها در دعاهایشان از خدا طلب عفو و بخشش از گناه مى کنند که این خود دلیل بر عدم معصوم بودن آنها است. مثلا: امام امیرالمؤمنین على بن ابیطالب(علیه السلام) در خطبه 216 نهج البلاغه مى فرماید: «اِنّى لَسْتُ فى نَفْسى بِفَوْقِ اَنْ اُخْطى وَ لا آمَنُ ذلِکَ مَنْ فِعْلى اِلاّ اَنْ‌یَکْفىَ اللهُ مِنْ نَفْسى ما هُوَ اَمْلَکُ بِهِ مِنّى»؛ (من [خودم به عنوان یک انسان] خویشتن را بالاتر از آنکه اشتباه کنم نمى دانم و از خطا در کارهایم ایمن نیستم مگر اینکه خداوند مرا حفظ کند).(1)
شبیه این ایراد در مورد بسیارى از آیات مربوط به سرگذشت انبیاء در قرآن مجید نیز مطرح مى شود. در پاسخ به این سوالات به طور خلاصه و فشرده به چند نکته باید اشاره کرد:
1ـ در بسیارى از موارد، معصومان به عنوان یک سرمشق براى مردم سخن مى گفتند و گفته هاى آنها جنبه تعلیمى داشته است. جالب اینکه در تفسیر روح المعانى بعد از طرح اشکال در مورد على(علیه السلام)، همین پاسخ را آورده سپس مى گوید: قصد تعلیم آن گونه که در بعضى از دعاهاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) است در کلام على(علیه السلام) بعید است.(2) معلوم نیست چرا در کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) بعید نیست اما در کلام على(علیه السلام) بعید است. این یک بام و دو هوا دلیلى جز تعصب عمیق این مفسر معروف ندارد.
2ـ در بعضى از موارد، هدف این بوده که بگویند ما بدون تکیه بر لطف خداوند از خود چیزى نداریم و این مواهب و امدادها و توفیقات او است که ما را معصوم مى دارد و به تعبیر دیگر جمله اى که از على(علیه السلام) نقل شده، درست بر عکس آنچه خرده گیران گفته اند دلالت بر معصوم بودن او به کمک الطاف الهى دارد؛ زیرا امام مى گوید من شخصاً (بدون پروردگار) از خطا مصون نیستم؛ و این موهبت جز به امداد پروردگار نیست و یا به تعبیرى که در سوره «یوسف» آمده جز «برهان رب» نیست.
3ـ بسیارى از امورى که به عنوان گناه در آیات یا دعاها آمده، چیزى جز «ترک اولى» محسوب نمى شود و مطابق تعبیر معروف، مصداق «حَسَناتُ الاَبْرارِ سَیِئاتُ المُقَرَّبینَ» است که مى گوید: (حسنات نیکان، گناهان مقرّبان محسوب مى شود).

 

ادامه مطلب ...

اهمیت حجاب در قرآن کریم

حجاب در قران

بررسی حجاب از دیدگاه ایات قران کریم

در جوامع مختلف همیشه حجاب را یکی از مشخصه های زنان مسلمان می‌دانند. از دیدگاه‌های مختلف حجاب مفهوم و فلسفه متفاوتی دارد. اگر به‌دنبال آن هستید که بدانید:

  1. اهمیت حجاب از منظر قران کریم چگونه است؟
  2. با آیات قرآن درباره حجاب آشنا شوید و معنی جلباب را متوجه شوید
  3. فواید حجاب را بدانید و با ثمرات آن آشنا شوید
  4. منظور از حجاب مردان چیست و آیا در خصوص حجاب مردان نیز در قرآن صحبتی شده است

تا پایان این مقاله همراه ما باشید.

اهمیت حجاب

اهمیت حجاب در قرآنقبل از آن که اهمیت حجاب در قران را مورد ارزیابی قرار دهیم بهتر است، بیشتر با مفهوم حجاب آشنا شوید. حجاب یک لغت عربی است و از لحاظ لغوی هم به معنی پوشش و پرده است. البته هر پوششی به مفهوم حجاب نیست .حجاب از دیدگاه فقهی نیز به معنای پوششی برای زنان است. پوششی که زنان را در برابر نگاه نامحرم محفوظ می‌دارد و مانعی برای انگیزش تمایلات جنسی مردان است. البته از بعدی دیگر حجاب به آن معنی است که در برابر نامحرم خودنمایی صورت نگیرد. که با توجه به این دو معنی، حجاب اسلامی در کنار عفاف معنا می‌پذیرد.

حجاب از دیدگاه شهید مطهری

 کلمه «حجاب‏» هم به معنى پوشیدن است و هم به معنى پرده و حاجب؛ البته بیشتر، استعمالش به معنى پرده است.
این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش مى‏دهد که پرده، وسیله پوشش است. و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت، هر پوششى حجاب نیست و آن پوششی «حجاب‏» نامیده مى‏شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد

اهمیت حجاب در قرآن

اهمیت حجاب در قرآنقرآن کریم با پرداختن به موضوع آفرینش آدم و حوا تمایل آنها به مسئله پوشیدگی را نشان می‌دهد. و این نشان از آن است که فطرتا آدمی میل به پوشیدگی دارد. حال در گذر زمان و با توجه به‌مشکلات پیش اومده برای بانوان مفهوم حجاب به صورت تدریجی شکل گرفت. ابتدا در سوره 59 حجاب در قران مطرح شد. به طوری که:

  

ادامه مطلب ...

شرح حدیثی درباره آخرین گفتگوهای پیامبر اعظم(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س)

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

عَن عائِشَةَ بِنتِ طَلحَةَ عَن عائِشَةَ قالَت ما رَأَیتُ مِنَ النّاسِ اَحَداً اَشبَهَ کَلاماً وَ حَدیثاً بِرَسولِ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) مِن فاطِمَةَ. کانَت اِذا دَخَلَت عَلَیهِ رَحَّبَ بِها وَ قَبَّل یَدَیها وَ اَجلَسَها فی مَجلِسِهِ فَاِذا دَخَلَ عَلَیها قامَت اِلَیهِ فَرَحَّبَت بِهِ وَ قَبَّلَت یَدَیهِ وَ دَخَلَت عَلَیهِ فی مَرَضِهِ فَسارَّها فَبَکَت ثُمَّ سارَّها فَضَحِکَت. فَقُلتُ کُنتُ اَریٰ لِهٰذِهِ فَضلاً عَلَی النِّساءِ فَاِذا هِیَ امرَأَةٌ مِنَ النِّساءِ فَبَینَما هِیَ تَبکیٰ اِذ ضَحِکَت. فَسَأَلتُها فَقالَت اِنّی اِذَن لَبَذِرَةٌ. فَلَمّا تُوَفِّیَ رَسولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) سَأَلتُها فَقالَت اِنَّهُ اَخبَرَنی اَنَّهُ یَموتُ فَبَکَیتُ ثُمَّ اَخبَرَنی اَنّی اَوَّلُ اَهلِهِ لُحوقاً بِهِ فَضَحِکتُ.(۱)
 
عَن عائِشَةَ بِنتِ طَلحَة عَن عائِشَة قالَت ما رَأَیتُ مِنَ النّاسِ اَحَداً اَشبَهَ کَلاماً وَ حَدیثاً بِرَسولِ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه) مِن فاطِمَة
دختر جناب طلحه، به نام عایشه از زنهای معروف قریش بوده و [نقل میکند از] همسر محترم پیغمبر اکرم، که عایشه(۲) میگوید من ندیدم هیچ کس را که از حیث حرف زدن، از حیث صحبت کردن، شبیه باشد به پیغمبر به قدر جناب فاطمه (سلام‌الله علیها) -که این ایّام،(۳) مناسب با این بزرگوار است- حالا این روایت در مورد کلام و حدیث است؛ قبلها یک روایت دیگری من دیدم -آن هم از عایشه است- که در مورد راه رفتن و نگاه کردن و این خصوصیّات هم میگوید فاطمه (سلام‌الله علیها) اشبه‌النّاس به پیغمبر بود.
 
ادامه مطلب ...

مراسم عزاداری شام غریبان حسینی (علیه‌السلام) در حسینیه امام خمینی

شب یازدهم محرم ۱۴۴۴؛


مراسم عزاداری شام غریبان در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد.

در این مراسم، حجت‌الاسلام والمسلمین رفیعی در سخنانی، با اشاره به خطاب تاریخی حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام در لحظات آخر به لشکر دشمن مبنی بر اینکه «اگر دین ندارید لااقل در امر دنیایتان آزاده باشید»، گفت: حریّت یعنی آزادی درونی انسان از هوای نفس و شهوات، و پنج ویژگی و علامت انسان آزاده عبارت است از: «پرهیز از به وحشت انداختن مردم»، «حیاء و عفت»، «پرهیز از مکر و خیانت»، «تلاش برای کسب مال حلال» و «رعایت حقوق عمومی».

همچنین در این مراسم، آقای محمود کریمی به ذکر مصیبت و نوحه‌خوانی پرداخت.