چهلمین روز رحلت آیتالله هاشمی شاهرودی
آیینه شهید صدر

مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی از شخصیتهای برجسته و فقیهی بود که در حوزه علمیه نجف جزو شاگردان خاص شهید سیدمحمدباقر صدر و امام خمینی محسوب میشد. آن مرحوم پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایران میآید و در شهر قم کلاس درس خارج فقه برای طلاب برگزار میکند. در آستانه چهلمین روز درگذشت این فقیه عالیقدر، پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR در گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین سیدمحمدعلی حسینی که یکی از شاگردان نزدیک آیت الله شاهرودی بوده است، گوشههایی از تراز علمی و ویژگیهای جلسات درسی این استاد بزرگ حوزه علمیه را بررسی کرده است.
در آستانه چهلمین روز درگذشت مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی هستیم. به عنوان اولین سؤال از پیام رهبر انقلاب اسلامی در پی رحلت ایشان شروع میکنیم. در بخشی از پیام حضرت آیتالله خامنهای آمده است: «ایشان استادی بزرگ در حوزه علمیه قم بودند.». لطفاً تاریخچهای از تدریس ایشان بفرمایید.ایشان در حوزهی نجف مشغول به تدریس سطح بودند و برخی از معاریف حوزه نظیر آیتالله شیخ محسن اراکی در نجف شاگرد ایشان بودهاند. از اوائل انقلاب که ایشان به ایران برگشتند، گویا مرحوم امام رضواناللهتعالیعلیه به ایشان تأکید فرمودند که تدریس و فعالیتهای علمی را با جدیت ادامه دهند و بر فعالیتهای سیاسی مقدم بدارند. ایشان درس خارج را از حدود سال ۵۹ در حوزهی علمیهی قم شروع کردند. درس ایشان تا قبل از پذیرش ریاست قوهی قضائیه به زبان عربی برگزار میشده است. در دوران ریاست قوهی قضائیه، یعنی حدود ۱۰ سال، در تهران درس داشتند که البته با توجه به اشتغالات قوهی قضائیه یک مقدار کمرنگتر بوده است. از سال ۸۸ که با پایان مسئولیت قوه به قم بازگشتند، یکی از پرجمعیتترین و البته قویترین و غنیترین درسهای قم را آغاز نمودند که تا سال گذشته و شدت کسالت ایشان ادامه داشت. در مجموع شاید بیش از دو یا سه هزار نفر شاگردی ایشان را کردهاند و در لیستی که سابقاً از سوی دفتر ایشان منتشر شده بود نام بیش از صد نفر از چهرههای شاخص ذکر شده است؛ از جمله آقای سید حسن نصرالله. البته بعضی از آقایان که در حوزه خیلی مبرز هم هستند شاید در درس رسمی و عمومی نبودهاند اما از درسهای خصوصی و گعدههای ایشان خیلی استفاده بردهاند.

غیر از همکاریهای علمی مهم با مجموعههای نظام مثل شورای نگهبان که نقش برجستهای برای ایشان در وضع و اصلاح قوانین رقم زده و مباحثات ارزشمند فقهی با حضور آیتالله العظمی خامنهای، مجلهی «فقه اهلبیت علیهمالسلام» را راهاندازی کردند
جلسه درس ایشان چه ویژگیهایی داشت؟خب همه میگویند که ایشان از جهت علمی واقعاً طراز اول بودند. اما چند نکته در این خصوص گفتنی است.
نکته اول اینکه ایشان به لحاظ قوت ذهن و هوش واقعاً خاص بودند. گویا مرحوم شهید صدر رضواناللهعلیه که به نبوغ و خارقالعادگی هوش و ذکاوت شهره بودهاند در مورد ایشان بر وزان «فلسفتنا» و «اقتصادنا»، «نابغتنا» فرموده بودند و تنها کسی که از شهید صدر اجازهی کتبی اجتهاد داشت، ایشان بود. جناب حجتالاسلام خطیب که ارتباط خیلی نزدیکی با شهید بزرگوار داشتهاند نقل میکردند که در مورد آیتالله شاهرودی میفرمودند: «السَّیّد مَحمود عُنوانُ وُجودی!» یا «عنده ما عندی!» یا «ما صَدَر عنه صدر عَنّی!» این خیلی عجیب است که مرجعی مثل شهید صدر با آن وزن علمی در مورد جوانی که کمتر از سی سال سن داشته است بفرمایند «او آیینهی وجود من است» و «هر چه پیش من هست، او هم دارد» یا «هر چه او بگوید حرف من است!»
نکته دوم اینکه این نبوغ با یک تلاش و پرکاری عجیب همراه شده بود؛ چه در زمان تحصیل و چه تدریس و مرجعیت.
یکی از نکات درسآموز برای طلاب جوان این بود که ایشان از شرایطی که خداوند در اختیارشان قرار داده بود حقیقتاً بهرهبرداری کردند. من خودم را مقایسه میکنم با ایشان. خب کل مدت ارتباط ایشان با شهید صدر خیلی بیش از همین ۸ یا ۹ سال ارتباط ما با ایشان نبوده؛ شاید حدود ۱۰ یا ۱۱ سال. اما در زمان تحصیلشان واقعاً ممحّض و ملازم استاد بودهاند و این همه بهرهمند شدند و یکی از برکات آن ارتباط، مجموعه «بحوث فی علم الاصول» شد. اما من واقعاً قدرشناسی نکردم. گویی خیال میکردم این نعمت، همیشه هست! و چه زود رفت! و پاسخگویی در پیشگاه خدا نسبت به این نعمتها سخت است.
این پرکاری ایشان در درسشان هم مشهود بود و واقعاً برای درسشان زحمت میکشیدند. به ذهنم هست که فرزند ایشان میگفتند شبها استراحت ندارند و تا سحر مشغول مطالعه هستند. البته ظاهراً مربوط به نیمه اول سال و فصل کوتاهی شبها بود. این در حالی بود که تندخوان بودند و خداوند به وقتشان برکتی داده بود که مثلاً صدها و بعضاً چند هزار صفحه را خیلی زود و با دقت ملاحظه و اصلاح میفرمودند، کاری که واقعاً محیر العقول بود. ما که جوانیم و خیلی مورد مراجعه هم نیستیم گاهی یک رفیق و هم بحث، نوشتهای را میدهد و چه بسا ماهها میگذرد و توفیق نمیشود بخوانیم. اما ایشان با آن همه اشتغالات مربوط به مسئولیتهای نظام و دو درس چند صد نفره و پرمحتوا آن هم در سن حدود هفتاد سالگی، کافی بود طلبهای نوشتهای مثلاً تقریراتش را به ایشان بدهد، خیلی زود مطالعه و تقریباً ویرایش هم میفرمودند!
به هر حال درسشان به لحاظ محتوا و نقل آراء بزرگان بسیار خوب و جامع بود؛ آن هم جامعیتی معتدل. ایشان از جهت دقت، جامعیت، نوآوری، نظم منطقی مطالب و جمعبندی مطلوب، شاید بالاترین معدل را داشت. بحمدالله دروس فقه را با قلم خودشان مینوشتند و به موقع هم چاپ میشد و این ادعای حقیر، به راحتی قابل ارزیابی است.
نکته سوم که ایشان را تا حد زیادی در میان مراجع و بزرگان حوزه ممتاز میکرد این بود که سن پایینتری داشتند و نسبتاً جوان و سرحال بودند. این قوت و نشاط جوانی و حدّت ذهن و بیان سریع، خیلی ایشان را قابل استفادهتر میکرد. به همین جهت شاید مهمتر از کلاس درس ایشان، گعدههای علمیشان بود. گعدههایی که با توجه به سرعت انتقال ذهن و سرعت تکلم و حضور ذهن ایشان، خیلی خاص و پربار بوده است.
ادامه مطلب ...