حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

مسئولان در عمل به سنت‌های الهی وظیفه سنگین‌تری دارند

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif موضوع سنت‌های الهی و عمل براساس آن‌ها یکی از محورهای مهم بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان دستگاه قضایی بود.


* یکی از بحث‌هایی که رهبر انقلاب در دیدار با مسئولان و دست‌اندرکاران قوه قضائیه مطرح کردند، موضوع سنت‌های الهی بود. از این منظر، خصوصیات مشترک ناکامی‌ها و پیروزی‌هایی که نصیب انقلاب اسلامی شده چیست؟
* بیانات رهبر انقلاب در دیدار با قضات در دو قسمت بیان شد؛ قسمت اول، مباحث مربوط به سنت‌های الهی بود که ایشان ذکر کردند و قسمت دوم آن‌هم یک‌سری نکاتی بود که برای قوه قضائیه بیان کردند. ایشان خواستند این توجه را بدهند که قوه قضائیه به‌عنوان یک رکن اساسی از حکومت اسلامی همان‌طوری که خود حکومت اسلامی مستند به سنت‌های الهی است، ارکانش هم باید مستند به سنت‌های الهی باشد و باید مطابق با آن سنت‌های الهی عمل کنیم، چراکه اگر با سنت الهی منطبق شویم، آن پاسخ الهی را هم دقیقاً به‌دست می‌آوریم و به آن نتیجه الهی می‌رسیم.

خداوند در آیه ۷ سوره محمد می‌فرماید: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُم»؛ تنصرالله سنت الهی است. اگر این انطباق را انجام بدهیم، خداوند هم ما را یاری می‌دهد. ایشان از همین‌جا سنت شکست و پیروزی را مطرح کردند که اگر به سنت خداوند عمل کنید و وفادار بمانید، به پیروزی خواهید رسید؛ اما اگر از سنت خداوند دست بردارید و با آن انطباق پیدا نکنید، شکست نتیجه کار شما می‌شود. حالا این شامل حکمرانی، کارگزاران حکومت و عموم جامعه هم می‌شود، ولی به‌طور اولی‌تر اگر حکمران اسلامی با سنت الهی انطباق داشته باشد، پیروز خواهد بود، وگرنه شکست می‌خورد.

* در این دیدار به دهه ۶۰ که اوج مشکلات و دشواری‌های تاریخ بعد از انقلاب بود هم اشاره‌ای شد. نظر شما دراین‌باره چیست؟
* اتفاقاً حضرت آقا همین را می‌خواستند مطرح کنند و اشاره به همین داشتند که در اوایل انقلاب و در ابتدای دهه ۶۰، نظام روزگار سختی را پشت‌سر گذاشت و با دوران خیلی دشوار و بحرانی مواجه بود. ایشان به این نکته هم اشاره می‌کنند که ما با جنگ داخلی مواجه بودیم. در داخل شهر، منافقین با هر وسیله قتاله‌ای شروع به شهادت رساندن نیروهای انقلابی و مردم عادی کردند، شهید آیت‌الله بهشتی و شهید رجایی و شهید باهنر ترور شدند؛ ولی آن زمان مردم چون به نصرت الهی ایمان داشتند و تمام همتشان این بود که با این انقلاب دین خدا را نصرت بدهند، پیروز شدند و از آن شرایط بحرانی بحمدالله عبور کردند. ایشان همین قضایا را به این چهار دهه هم تعمیم می‌دهند و می‌فرمایند در این چهار دهه هم همین اتفاقات افتاده است؛ یعنی مردم همچنان خودشان را تا امروز با «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّه» انطباق دادند و همچنان در پیروزی به سر می‌برند. نشانه پیروزی‌اش هم این است که نظام اسلامی همچنان با صلابت و با قدرت برقرار است. ایشان برای این مطلب هم استدلال مهمی را مطرح می‌کنند و می‌فرمایند خدای سال ۶۰ همان خدای امسال است؛ بنابراین، سنت الهی هیچ تغییری نکرده و خدای امسال همان خدای سال ۶۰ و همان خدای عصر پیامبر است. از این جهت ایشان می‌فرمایند برقراری و پایداری نظام اسلامی به‌خاطر این است که مردم همچنان دارند خودشان را با نصرت خداوند انطباق می‌‌دهند. البته حضرت آقا این را هم نفی نمی‌کنند که ما در مواردی شکست‌هایی هم داشتیم. در این چهار دهه ما همواره در پیروزی نبودیم و در شکست هم بودیم، آن‌هم مواقعی بوده که از انطباق با سنت الهی فاصله گرفتیم، خدا را فراموش کردیم، تکیه به خودمان کردیم و نوعی خودبنیادی نامعقول و نامشروعی را در خودمان پدید آوردیم. خب، طبیعی است که به‌موازات این‌گونه رفتارها و عدم انطباق با سنت الهی دچار شکست شویم؛ لذا، اگر امروزه ما با بحران‌هایی مثل بحران اقتصادی مواجهیم به‌خاطر این است که ما در آن لحظاتی که خواستیم برنامه‌ریزی‌های اقتصادی کنیم، خدا را فراموش کردیم و تکیه به دین خدا و ارزش‌های دینی نکردیم و سنت‌های الهی را کنار گذاشتیم. در واقع، گمان کردیم که دیگر با عقل و درک خودمان می‌توانیم به مسئله برسیم. یا اگر کمی روی خوش به دشمن نشان بدهیم و حرف از گفت‌وگو با کدخدا بزنیم، می‌توانیم مشکلات اقتصادی و اجتماعی‌مان را حل کنیم، ولی در این چهار دهه خصوصاً در دهه اخیر دیدیم که نه‌تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه زیرساخت‌های اقتصادی ما خیلی بد و بدتر شد. این‌ها همه‌اش به‌خاطر این است که انطباق با سنت‌های الهی را نداریم و نتیجتاً درگیر چنین اتفاقات تلخ و ناگواری می‌شویم؛ لذا، حضرت آقا می‌خواهند این را بیان کنند که اگر انطباق با سنت الهی شکل بگیرد، به‌طور قطع ما پیروز میدان و روبه پیشرفت خواهیم بود.

* اگر بخواهیم عوامل ناکامی را تضعیف و عوامل کامیابی‌ها را تقویت کنیم، باید چگونه و با چه شرایطی عمل کنیم و چه سازوکارهایی برای آن در نظر بگیریم؟
* به نظرم اگر بخواهیم در ساحت اجتماعی و حکمرانی به موضوع نگاه کنیم، بیش از همه، کارگزاران حکومت در تمام سطوح باید به خودسازی و تقوا عنایت بیش از اندازه‌ای داشته باشد. بیش از اندازه که می‌گویم منظورم نسبت به افراد عادی است. البته عموم و آحاد مردم هم برای پیشرفت خودشان باید تقوا و خودسازی را در نظر بگیرند و این را رعایت کنند، اما حاکم اسلامی و کارگزار حکومت اسلامی آن اندازه‌ای که مردم عادی تقوا و خودسازی را باید رعایت کنند، آن‌ها باید خیلی بیشتر از این رعایت کنند. کارگزار حکومت اسلامی نمی‌تواند بدون خودسازی و طهارت نفس و طهارت نسبی نفس خودش به اصلاح امور بپردازد. این امری لازم و ضروری است. حضرت علی علیه‌السلام همواره در خطبه‌هایشان که تماماً در دوران حکومتشان این خطبه‌ها را بیان فرمودند همواره کارگزاران حکومتی را به تقوا توصیه می‌کردند و امر می‌کردند که باید با تقوا باشید و نفس را از شرارت شیطان دور بکنید. این در رابطه با شخصیت خود کارگزار است.
 
ادامه مطلب ...

بیانات در دیدار مسئولان و محققان ستاد توسعه علوم شناختی

بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین.

 اوّلاً خدا را باید شکر کنیم که هر روزی که میگذرد، بشر به آشنایی با صُنع(۲) پروردگار نزدیک‌تر میشود. واقعاً بندگان خدا، انسانهای خداپرست که معتقدند به صانع و به توحید، باید خدا را شکر کنند که روز‌به‌روز این مسئله و این حقیقت برای انسانها، برای صاحبان فکر، برای همان کسانی که در قرآن از آنها به «لِقَومٍ ‌یَعقِلون»(۳) و «لِقَومٍ یَتَفَکَّرون»(۴) تعبیر شده، دارد واضح میشود. این نظم عجیب که از یک طرف، میلیاردها ستاره‌ی کهکشانی در آسمان، از آن طرف [دیگر] میلیاردها ذرّه‌ی کوچک تشکیل‌دهنده‌ی هسته‌ی یک اتم -که این را حالا اخیراً کشف کرده‌اند- از آن طرف [دیگر] این خصوصیّاتی که در ارتباطات مغزی وجود دارد، این پیچیدگی عجیب و عظیم، این
 نظمی که بر این مجموعه حاکم است، هر دلی را، هر انسانی را‌ که «مَن کانَ لَهُ قَلب»(۵) -کسی که دل دارد- به خدا نزدیک میکند. باید خدا را شکر کنیم که این پیشرفتهای بشری، ما را به معرفت الهی نزدیک‌تر میکند؛ الحمد لله ربّ العالمین.

 نکته‌ی بعدی این است که این دانشهایی که بشر کشف میکند -حالا امروز علوم شناختی، که اینها جزو کشفیّات جدید بشر است؛‌ یک روزی مثلاً هفتاد هشتاد سال پیش، صد سال پیش، علومِ مربوط به اتم و کارکردهای اتم و امثال اینها- هر کدام از اینها یک دریچه‌ای است که به روی انسان باز میشود تا عالَم وجود را و هستی را که صُنع الهی است بیشتر بشناسد؛ این یک فتوح الهی است؛ اینها فتوحات الهیّه است؛ ما بایستی از این فتوح الهی استقبال کنیم،‌ استفاده کنیم. خداوند در قرآن میگوید که «وَ استَعمَرَکُم فیها»؛(۶) شما را در روی این زمین وادار کرده و از شما خواسته آباد کردنِ این زمین را. آباد کردن زمین به معنای آباد کردن جسم بی‌جان نیست بلکه به معنای مجموعه‌ی آن چیزی است که زمین حامل آن است که عمده وجود انسان است. این علوم -هم علومی که امروز بتدریج دارد کشف میشود، هم آنچه قبلاً کشف شده، و هم آن چیزهایی که بعدها کشف خواهد شد- ما را به این «اِستَعمَرَکُم فیها» نزدیک میکند.

 همچنان‌ که شما امروز از پدیده‌های ناشی از فنّاوری‌های برخاسته‌ی از علوم شناختی شگفت‌زده میشوید -علوم شناختی، یک فنّاوری‌هایی را به وجود می‌آورد؛ فرض بفرمایید ارتباط ذهن و مغز با ماشین؛ این یک چیزی نبوده که به ذهن کسی برسد [امّا] امروز این وجود دارد- چیزهای فراوان دیگری وجود خواهد یافت در آینده که همین‌ جور ما را شگفت‌زده خواهد کرد و امروز اصلاً به ذهنمان نمیرسد. هر کدام از این دریچه‌هایی که خدای متعال بر روی بشر باز میکند -دریچه‌های دانش، دریچه‌های علم- یک مرحله‌ای برای تحوّل بشر و تحوّل زندگی بشر است. همچنان که مثلاً فرض کنید در اوایل قرن بیستم که فیزیک رشد کرد و وارد میدان شد و علوم مرتبط با فیزیک، همه‌ی فضاهای علمی و صنعتی دنیا را گرفت، شما می‌بینید زندگی در آن روز با زندگی در این روز از زمین تا آسمان فرق کرده، پنجاه سال دیگر زندگی بشر با زندگی امروز بمراتب فرق خواهد کرد؛ دنیای دیگری خواهد شد، تحوّل بنیانی‌ای به وجود خواهد آمد؛ یعنی آنچه ما امروز با آن مواجه هستیم و خطرات امروز، تهدیدهای امروز، فرصتهای امروز، در پنجاه سال بعد از این ممکن است خطر نباشد، تهدید نباشد و فرصت نباشد؛ تهدیدهای جدیدی به وجود می‌آید، فرصتهای جدیدی به وجود می‌آید.

 فرض کنید امروز مثلاً برای یک دولت و یک کشور در زمینه‌ی قدرت نظامی، خب بمب اتم مثلاً یک ابزار تعیین‌کننده است؛ ممکن است پنجاه سالِ دیگر وضع دنیا جوری بشود که اهمّیّت بمب اتم، مِن باب مثال مثل یک توپ اورلیکِن(۷) امروز باشد، اصلاً هیچ اهمّیّتی نداشته باشد. یعنی کسی این طرف دنیا بنشیند و بمب اتمی را که مثلاً در پنج هزار کیلومتری، ده هزار کیلومتری در آن طرف دنیا است، خنثی کند یا منفجر کند با یک ابزار ویژه‌ای که امروز وجود ندارد و آن روز وجود خواهد داشت؛ یعنی دنیا متحوّل خواهد شد.
 
ادامه مطلب ...