حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

عذری برای غفلت از فقه اجتماعی پذیرفته نیست


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، نیاز حکومت اسلامی به ابزارهای مناسب از منظومه‌ی معرفتی اسلام را تشریح نموده و بر لزوم به‌روزکردنِ تفکّر اسلامی به‌عنوان نرم‌افزار حکومت اسلامی تأکیدکرده و فرمودند: «هرچه نظام اسلامی گسترش پیدا می‌کند و دامنه‌ی فعّالیّت نظام اسلامی گسترده‌تر می‌شود و افزایش پیدا می‌کند و میدان‌های تازه‌ای در مقابل جمهوری اسلامی باز می‌شود و با چالش‌های جدیدی مواجه می‌شود -چالش‌هایی که قبلاً وجود نداشته؛ چون هرچه می‌گذرد، چالش‌های جدید، میدان‌های جدید، کارهای جدید مطرح می‌شود برای نظام اسلامی- به همین تناسب احتیاج دارد که آن نرم‌افزار را، آن مجموعه‌ی معنوی را نو‌به‌نو تجدید حیات کند و به‌روز کند. این، آن چیزی است که از فضلای صاحب‌نظر و متفکّر، بِجِد باید مطالبه بشود و این کار باید انجام بگیرد.»

* یکی از مواردی که رهبر انقلاب بر آن تأکید دارند، نقش‌آفرینی حوزه‌های علمیه و عالمان دینی در تولید فکر برای عرصه‌های مختلف اجتماعی و حکومتی جامعه اسلامی است تا فکر اصیل اسلامی و فقه، به‌عنوان تئوری اداره‌ی جامعه، نقش پررنگ‌تری در اداره جامعه داشته باشد. این مطالبه رهبر انقلاب چه مقدار در حوزه‌های علمیه امتداد دارد و چقدر به آن در ادبیات دینی و فقهی پرداخته شده است؟
* در تعریف فقه گفته‌شده: «العلم بالاحکام الشرعیه الفرعیه عن ادلتها التفصیلیه»؛ یعنی علمی که از طریق دلیل، احکام افعال مکلفین را ارائه می‌دهد، معنی‌اش این است که هر فعل و رفتار اختیاری که از مکلفین سر بزند، مأموریت و مسئولیت بیان حکم و استنباط حکم درباره‌ی رفتار و فعل به عهده‌ی فقه و فقها به‌عنوان دانشمندان و متخصصان این فن و رشته‌ی علمی است.

از انسان‌ها دوگونه رفتار سر می‌زند؛ رفتارهای اختیاری و غیراختیاری. دایره‌ی نظام تشریع حوزه‌ی رفتارهای اختیاری است. هر رفتار اختیاری در حوزه‌ی کار فقه است و فقیه موظف است که حکم چنین رفتاری را از طریق منابع آن با روش اجتهادی استنباط کند.

رفتارهای اختیاری هم دوگونه هستند؛ رفتارهایی که نیازمند وجود حکومت نیست، یا به تعبیر دیگر، رفتاری است که از «انسان تک» هم برخاسته است، اگرچه حکومتی بر جامعه حاکم نباشد. مثلاً انسان می‌خواهد غذا بخورد، یا نیازمند پوشاک است. اگر تنها بخواهد در جزیره‌ای زندگی کند، باید خود را از سرما و گرما بپوشاند و آذوقه‌ای داشته باشد. امثال این رفتارها توقفی بر وجود حکومت ندارد. به تعبیر دیگر، این رفتارها اجتماعی نیست.

رفتار اجتماعی، یعنی رفتاری که انسان آن رفتار را همراه جامعه انجام می‌دهد. تا جامعه‌ای نباشد، چنین رفتاری اصولاً عینیت و وجود پیدا نمی‌کند. جامعه هم بدون وجود حکومت جامعه نمی‌شود؛ یعنی انسان‌ها دورهم جمع می‌شوند و حکومتی معیّن می‌شود تا این رفتارها را طبق نظامی به هم پیوند بزند و منظم کند؛ اگر چنین چیزی وجود نداشته باشد، جامعه نخواهد بود.

پس، جامعه به نظام است؛ یعنی افراد وقتی تبدیل به جامعه می‌شوند که در قالب یک نظام به هم پیوند بخورند. نظام را چه کسی ایجاد می‌کند؟ حکومت ایجاد می‌کند. بنابراین، اگر انسان بخواهد رفتار اجتماعی داشته باشد، باید حکومتی وجود داشته باشد تا رفتار را نظم ببخشد. از همین جا مشخص می‌شود که ما نوع دیگری از رفتار داریم که به رفتار اجتماعی تعبیر می‌کنیم. گاهی هم به رفتار انسان در سایه‌ی حکومت یا نظام تعبیر می‌کنیم.
 
ادامه مطلب ...