حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

حسینی وب

وبلاگ عبدالله حسینی

رفتار پدرانه با همه،سلوک مردمی، مقابله با شبهات و تبیین مبانی انقلاب بویژه عدالت

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار ائمه‌جمعه سراسر کشور، نماز جمعه را در سلسله قدرت نرم نظام اسلامی، حلقه‌ای بسیار مهم و فریضه‌ای استثنایی خواندند و تأکید کردند: امام‌جمعه سخنگوی انقلاب اسلامی است و یکی از وظایف اساسی او بازتولید مفاهیم معرفتی و مبانی انقلابی و پاسخگویی به شبهات با زبان روز و تبیین مستدل آنها و رفتار پدرانه با همه است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای سخنان خود با گرامی‌داشت ایام متعلق به اهل‌بیت علیهم‌السلام، به بیان اهمیت جایگاه نماز جمعه پرداختند و با اشاره به جایگاه استثنایی آن در میان فرائض دینی گفتند: «پیوند میان توجه به خدا و حضور و اجتماع مردمی»، «ذکر و یاد خدا به‌صورت دسته‌جمعی و نزول برکات آن بر جمع»، «استمرار بدون توقف نماز جمعه در هر هفته»، «پایگاهی مهم برای طرح مسائل مختلف جامعه اعم از مسائل فکری، خدمات اجتماعی، همکاری‌های عمومی و آمادگی‌ها و بسیج نظامی» و «آمیختن معنویت با سیاست» از مهمترین ویژگی‌های نمازجمعه است که آن را تبدیل به ظرفیت عظیم و فرصت فوق‌العاده کرده است.
ایشان افزودند: نماز جمعه با چنین ویژگی‌هایی، حلقه‌ای مهم در سلسله قدرت نرمِ مُفصل و طولانی نظام اسلامی است.
رهبر انقلاب اسلامی سپس با طرح این سؤال که «آیا در جمهوری اسلامی توانسته‌ایم، نماز جمعه را در جایگاه رفیع و شایسته خود قرار دهیم» گفتند: به نظر می‌آید کوتاهی‌هایی داشته‌ایم که باید همت کنیم تا این کوتاهی‌ها برطرف شود که در این میان، برخی مسائل بر عهده شخص ائمه‌جمعه است و برخی هم بر عهده مدیریت کلان ائمه جمعه.
رهبر انقلاب اسلامی درخصوص ائمه‌جمعه به دو موضوع اشاره کردند: ۱- منش و روش و شیوه زندگی امامان جمعه ۲- محتوای خطبه‌های نماز جمعه.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره منش و روش امام‌جمعه گفتند: امامان جمعه همانگونه که در خطبه های نماز جمعه، همه را امر به تقوا می کنند، خود نیز باید در تحصیل تقوا و عمل به آن حداکثر تلاش خود را انجام دهند زیرا اگر غیر از این باشد، نتیجه عکس خواهد داد.
ایشان «رفتار پدرانه با همه» را از دیگر الزامات رفتار و منش امام‌جمعه دانستند و افزودند: در نماز جمعه قشرها و سلایق مختلف حضور دارند، رفتار امام‌جمعه باید همانند رفتار پدر با فرزندان خود باشد و باید همه را بر سر سفره معنویت و دین بنشاند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به جشن میلیونی غدیر در تهران و حضور قشرها و ظواهر مختلف، آن را پدیده‌ای عجیب خواندند و خاطرنشان کردند: در این جشن همه جور آدمی حضور داشتند و همه نیز با وجود تفاوت‌های ظاهری طرفدار دین هستند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: من در یکی از سفرهای استانی در جمع علمای آن استان به حضور افراد مختلف در مراسم استقبال اشاره کردم و گفتم در میان مردم، افرادی گریه می‌کردند که شاید شما در برخورد با آنها احتمال دهید که حتی اعتقادی به دین ندارند در حالی که همه آنها معتقد به دین هستند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توصیه بعدی، امامان جمعه را به سلوک مردمی یعنی حضور در بین مردم و گفتگو با آنان توصیه کردند و افزودند: صِرفِ رفتن بین مردم کار مهمی است بنابراین از مردم فاصله نگیرید و ارتباطات خود را به یک گروه خاص محدود نکنید، البته در طول این سالها، شبکه امامت جمعه جزو مردمی‌ترین نهادهای انقلابی بوده است.
«ارتباط با جوانان و تدارک دیدن سازوکار مناسب برای آن» توصیه دیگر رهبر انقلاب بود.
ایشان با اشاره به فعالیت گروههای پُر شمار جوان، خودجوش، گمنام و بی‌ادعا در سراسر کشور، وظیفه ائمه‌جمعه را ارتباط با این گروهها و حمایت از آنان خواندند و گفتند: شرکت در خدمات اجتماعی، همچون کمک به مردم در حوادث طبیعی و در مقابله با کرونا و جمع‌آوری کمک‌های مؤمنانه برای نیازمندان جزو کارهای لازم امامان جمعه است که بعضی از ائمه‌جمعه نیز انصافاً در این زمینه خوش درخشیده‌اند.
رهبر انقلاب اسلامی در این زمینه تأکید کردند: ما طرفدار عدالت هستیم و پرچم آن را بلند کرده‌ایم اما تحقق عدالت بدون کمک به طبقه محروم و مستضعف معنا ندارد.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در توصیه‌ای دیگر، با قدردانی از تلاش‌های ستادهای برگزاری نماز جمعه در سراسر کشور، ائمه‌جمعه را به نظارت بر سلامت این ستادها سفارش کردند و با تأکید بر پرهیز از ورود در فعالیت‌های اقتصادی، خاطرنشان کردند: از فعالیت اقتصادی حتی به‌عنوان تأمین هزینه‌های نماز جمعه باید اجتناب شود چرا که آثار منفی ورود بعضی از آقایان محترم به این فعالیت‌ها، هنوز هم دامن‌گیر نظام اسلامی است.
ایشان اداره تشکیلات روحانیت و حوزه‌های علمیه را همواره مردمی خواندند و افزودند: حوزه‌های علمیه، مراجع و فضلای حوزه، وابسته به مردم هستند و احتیاجی به دولتها و قدرتها ندارند و این یک افتخار و امتیاز است. به همین علت است که حوزه‌های علمیه در قضایای مختلف توانسته‌اند بدون رودربایستی با دولتها در کنار مردم بایستند. بنابراین نمازجمعه نیز باید به همین شکل و با کمک‌های مردمی اداره شود.
رهبر انقلاب در ادامه به بیان چند نکته درباره خطبه‌های نمازجمعه و محتوای آنها پرداختند.
ایشان، خطبه نمازجمعه و خطیب آن را سخنگوی انقلاب اسلامی و تبیین‌کننده و مطالبه‌گر مبانی انقلاب خواندند و افزودند: هنر بزرگ خطیب جمعه این باشد که مفاهیم معرفتی و انقلابی همچون مسئله بسیار مهم عدالت، استقلال، حمایت از مستضعفین و پیروی از شریعت را متناسب با نیازهای روز و با ادبیات جدید بازتولید کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه خطبه‌ها باید پُر مغز، آموزنده و پاسخگوی سؤالات عمومی باشد، گفتند: ادبیات خطبه باید گرم، صمیمی، اتحادآفرین، امیدبخش، بصیرت‌افزا و آرامش‌بخش به مردم باشد نه آنکه موجب اضطراب، حاشیه‌سازی، تلاطم روحی، بدبینی به وضع کنونی و آینده شود و برای هجمه معاندان نیز دستاویز ایجاد کند.
ایشان یک مأموریت مهم خطبه‌های نماز جمعه را مقابله با شبهه‌پراکنی‌های دائم بدخواهان دانستند و گفتند: میدان رزم امروز، میدان قدرت نرم است و دشمن در این میدان با شبهه‌افکنی به دنبال رخنه در دژ مستحکم ایمان مردم و از بین بردن آنان است چرا که عامل پیروزی انقلاب اسلامی و ایستادگی مردم در دفاع مقدس و فتنه‌ها و هر عرصه دیگر، ایمان مردم بوده است.
رهبر انقلاب، کار بزرگ جمهوری اسلامی را باطل کردن نقطه مرکزیِ هویتِ تمدن غرب یعنی «تفکیک دین از سیاست» خواندند و افزودند: جمهوری اسلامی با شعار دین، نه تنها خود را حفظ کرد، بلکه با پیشرفت ایران تلاش طولانی غربی‌ها برای ناسازگار نشان دین و سیاست را به چالش کشید بنابراین مافیای قدرتهای غربی که در رأس آن صهیونیستها و سرمایه‌داران آن هستند و آمریکا نیز ویترین آنها است، از این حقیقت درخشان عصبانی، و دائماً در حال طراحی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی هستند.
رهبر انقلاب در ادامه به مسائلی که در روزهای اخیر درباره موضوع زن و حجاب مطرح است اشاره کردند و گفتند: این موضوعات از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همواره مطرح بوده است و اخیراَ هم بار دیگر به بهانه حجاب، همان تلاش های ناکام در حال تکرار است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: چند سال قبل، در جلسه ای، از من سؤال شد که در موضوع زن، در مقابل غرب چه دفاعی دارید که من گفتم «دفاع ندارم، حمله دارم. آنها که زن را تبدیل به کالا کرده اند، باید دفاع کنند و پاسخ دهند».
ایشان با طرح این سؤال که «چرا به یک‌باره و بار دیگر رسانه‌های رسمی و دولتی امریکا و انگلیس و مزدورانشان به بهانه حجاب، موضوع زن را مورد هجوم قرار داده اند؟ و آیا واقعاً غربی ها مدافع حقوق زن ایرانی هستند؟»، گفتند: غربی‌ها همان‌هایی هستند که اگر می‌توانستند آب را به روی ملت ایران ببندند، می‌بستند، همانطور که داروی کودکان پروانه‌ای را تحریم کرده‌اند و اجازه نمی‌دهند به این کودکان دارو برسد؛ حالا غربی‌ها واقعاَ دلسوز زن ایرانی هستند؟
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: حقیقت قضیه این است که زنِ با شرف و با استعداد ایرانی یکی از بزرگ‌ترین و مهمترین ضربه‌ها را به ادعاها و دروغ های تمدن غربی زده است و آنها از این موضوع به‌شدت عصبانی هستند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: غربی‌ها سالها است که می‌گویند تا زمانی که زن از قیود اخلاقی و شرعی رها نشود، نمی‌تواند پیشرفت کند و به مدارج عالیِ علمی، سیاسی و اجتماعی برسد اما زن ایرانی در بیش از چهل سال گذشته توانسته است با حجاب اسلامی و چادر در میدان‌های مختلف علمی، اجتماعی، ورزشی، سیاسی، مدیریتی، اقتصادی و فرهنگی حاضر شود و به موفقیت‌ها و سربلندی‌های بزرگ دست یابد.
ایشان تأکید کردند: موفقیت‌های زن مسلمان ایرانی باطل کننده تلاش های دویست، سیصد ساله غربی‌ها بوده و به همین علت آنها از زن ایرانی عصبانی هستند و به بهانه حجاب، اقدام به شبهه‌افکنی و فضاسازی می کنند.
رهبر انقلاب با اشاره به مطرح شدن موضوع حجاب در خطبه‌های نماز جمعه در هفته گذشته و همچنین در فضای مجازی و رسانه‌ها، خاطرنشان کردند: در این موضوعات باید بسیار متین و منطقی و به دور از احساساتِ بی‌مورد، ورود کرد و باید با دلایل روشن، آن منطق استعماری غربی افشا و تبیین شود.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تبیینِ همراه با متانت و اِتقان را در موارد دیگر نیز ضروری دانستند و افزودند: ممکن است در منطقه‌ای ناهنجاری وجود داشته باشد که امام‌جمعه با در نظر گرفتن همه ملاحظات، تصمیم به مطرح کردن آن در نمازجمعه دارد که باید با کیفیت مناسب و متناسب با جایگاه امام‌جمعه باشد.
رهبر انقلاب با تأکید مجدد بر مقابله با شبهات دشمن و لزوم جدی گرفتن وظیفه جهاد تبیین، گفتند: برخی افراد در جنگ سخت و در مقابل ضربات شمشیر ایستادگی کردند اما در میدان جنگ نرم و در مقابل شبهات زمین خوردند که البته یکی از دلایل این اتفاق، دنیاطلبی است.
ایشان، توصیه‌های بیان‌شده خطاب به ائمه‌جمعه را برای سخنرانی‌های ایام محرم نیز صادق دانستند و با تأکید بر ضرورت جذب مخاطب و تلاش برای ارتقاء اجتماع مردم در نمازهای جمعه، افزودند: بر خلاف برخی افراد که مدعیِ ضعیف شدن اعتقادات مردم هستند، مراسم‌های بزرگی همچون جشن غدیر، عزاداری‌های محرم و صفر، راهپیمایی اربعین و کمک‌های مالی مردم به حوزه‌های علمیه نشان‌دهنده قوی‌تر شدن ایمان و دین‌داری عمومی است و نباید ناتوانیِ فردی در جذب مردم به یک اجتماع به حساب بی‌دینی مردم گذاشته شود چرا که مردم در میدان هستند و این ما هستیم که باید با عمل به وظایف، خود را از میدان کنار نکشیم.
در ابتدای این دیدار، حجت‌الاسلام والمسلمین حاج‌علی‌اکبری رئیس شورای سیاستگذاری ائمه‌جمعه با اشاره به برگزاری فریضه نماز جمعه در ۹۰۰ پایگاه در سراسر کشور، گزارشی از رویکردها، برنامه‌ها و فعالیت‌های ناظر به افزایش کیفیت نمازهای جمعه بیان کرد.

متن بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نماز جمعه تهران

۱۳۶۴/۷/۵|
آن وقتى که حسین‌بن‌على علیه‌السّلام از اسب روى زمین افتاد - یعنى در آن لحظات آخر - و اسب بى‌صاحب امام حسین به خیمه‌ها برگشت، و زن و بچه و اهل حرم فهمیدند که حادثه براى حضرت ابى‌عبدالله پیش آمده، خب هر کدام یک عکس‌العملى نشان دادند. یک بچه‌ى یازده ساله‌اى بود که در آغوش امام حسین بزرگ شده بود؛ در حادثه‌ى کربلا ده سال از شهادت امام حسن مى‌گذشت. یعنى این بچه از یک سالگى در دامان عمو تربیت پیدا کرده بود و با عمو انس گرفته بود مثل پدر. شاید به خاطر این‌که بچه‌ى یتیم بوده امام حسین از فرزندان خودش هم بیشتر به او محبت مى‌کرده. خب پیدا است که یک چنین محبتى چگونه این بچه را سراسیمه کرد وقتى فهمید که عمویش در وسط میدان روى زمین افتاده، با شتاب آمد و رسید بالاى سر أبى‌عبداللَّه آن‌طورى که نقل کردند و نوشتند. هنگامى که این بچه رسید یکى از سربازان خبیث و قسى‌القلب ابن‌زیاد شمشیر را بلند کرده بود که بر بدن مجروح ابى‌عبدالله فرود بیاورد، این بچه در همین حال رسید که دید عمویش افتاده روى زمین و یک ظالمى هم شمشیر بلند کرده که فرود بیاورد، این بچه آنقدر ناراحت شد، آنقدر سراسیمه شد که این دستهاى کوچک خودش را بى‌اختیار جلوى شمشیر گرفت. اما این کار موجب نشد که آن حیوان درنده شمشیر را فرود نیاورد. شمشیر را فرود آورد، دست این بچه قطع شد. فریاد این بچه بلند شد، بنا کرد استغاثه کردن، اما این گرگ خونخوار به همین هم اکتفا نکرد، پشت سر این بچه رفت، بچه‌ى یازده ساله را روى زمین انداخت و او را به شهادت رساند. این‌جا بود که امام حسین خیلى منقلب شد، کارى هم از او برنمى‌آید، در مقابل چشم او این عزیز دلش را، این یتیم برادرش را، این بچه‌ى یازده ساله را دارند مى‌کشند، این بود که این‌جا دست به دعا برداشت و از ته دل این مردم را نفرین کرد. صدا زد «اللّهم أمسک عنهم قطر السماء» خدایا باران رحمتت را بر این مردم حرام کن...

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز اول: روضه‌خوانی مرحوم کوثری در اولین محرم پس از رحلت امام خمینی رحمه‌الله | ۱۳۶۸/۵/۱۱
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز دوم: ماجرای شهادت غلام حضرت اباعبدالله علیه‌السلام در کربلا به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۶۳/۷/۲۰
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز سوم: ماجرای گفت‌وگوی حضرت امام حسین و عمر سعد در کربلا به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۶۳/۷/۲۰
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز چهارم: ماجرای شهادت حضرت عبدالله بن الحسن به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۶۴/۷/۵
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز پنجم: ماجرای شهادت حضرت قاسم ابن‌الحسن به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۶۴/۷/۵
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز ششم: ماجرای شهادت حضرت علی‌اصغر به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۶۵/۶/۲۱
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز هفتم: ماجرای شهادت حضرت علی‌‌اکبر به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۷۷/۲/۱۷
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز هشتم: ماجرای شهادت حضرت عباس به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۷۹/۱/۲۶
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز نهم: ماجرای گفتگوی امام حسین علیه‌السلام و حضرت زینب در شب عاشورا | ۱۳۶۳/۷/۲۰
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز دهم: روضه‌ی عصر عاشورا به روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای | ۱۳۶۴/۷/۵

ماجرای شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام از زبان مقام معظم رهبری

متن بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای 
این جوان پیش پدر آمد. اولاً على اکبر را هجده ساله تا بیست و پنج‌ساله نوشته‌اند؛ یعنى حداقل هجده سال و حداکثر بیست و پنج سال. مى‌گوید: «خرج على‌بن‌الحسین»؛ على‌بن‌الحسین براى جنگیدن، از خیمه‌گاه امام حسین خارج شد. باز در این‌جا راوى مى‌گوید: «و کان من اصبح الناس خلقاً»؛ این جوان، جزو زیباترین جوانان عالم بود؛ زیبا، رشید، شجاع. «فاستأذن اباه فى القتال»؛ از پدر اجازه گرفت که برود بجنگد. «فأذن له»؛ حضرت بدون ملاحظه اذن داد. در مورد «قاسم‌بن الحسن»، حضرت اول اذن نمى‌داد، و بعد مقدارى التماس کرد، تا حضرت اذن داد؛ اما «على‌بن‌الحسین» که آمد، چون فرزند خودش است، تا اذن خواست، حضرت فرمود که برو. «ثم نظر الیه نظر یائس منه»؛ نگاه نومیدانه‌اى به این جوان کرد که به میدان مى‌رود و دیگر برنخواهد گشت. «وارخى علیه‌السلام عینه و بکى»؛ چشمش را رها کرد و بنا کرد به اشک ریختن.
یکى از خصوصیات عاطفى دنیاى اسلام همین است؛ اشک‌ریختن در حوادث و پدیده‌هاى عاطفى. شما در قضایا زیاد مى‌بینید که حضرت گریه کرد. این گریه، گریه‌ى جزع نیست؛ این همان شدت عاطفه است؛ چون اسلام این عاطفه را در فرد رشد مى‌دهد. حضرت بنا کرد به گریه‌کردن. بعد این جمله را فرمود که همه شنیده‌اید: «اللهم اشهد»؛ خدایا خودت گواه باش. «فقد برز الیهم غلام»؛ جوانى به سمت اینها براى جنگ رفته است که «اشبه الناس خُلقاً و خَلقاً و منطقاً برسولک».
یک نکته در این‌جا هست که من به شما عرض کنم. ببینید؛ امام حسین در دوران کودکى، محبوب پیامبر بود؛ خود او هم پیامبر را بى‌نهایت دوست مى‌داشت. حضرت شش، هفت ساله بود که پیامبر از دنیا رفت. چهره‌ى پیامبر، به صورت خاطره‌ى بى‌زوالى در ذهن امام حسین مانده است و عشق به پیامبر در دل او هست. بعد خداى متعال، على‌اکبر را به امام حسین مى‌دهد. وقتى این جوان کمى بزرگ مى‌شود، یا به حد بلوغ مى‌رسد، حضرت مى‌بیند که چهره، درست چهره‌ى پیامبر است؛ همان قیافه‌اى که این قدر به او علاقه داشت و این قدر عاشق او بود، حالا این به جد خودش شبیه شده است. حرف مى‌زند، صدا شبیه صداى پیامبر است. حرف زدن، شبیه حرف زدن پیامبر است. اخلاق، شبیه اخلاق پیامبر است؛ همان بزرگوارى، همان کرم و همان شرف.
بعد این‌گونه مى‌فرماید: «کنا اذا اشتقنا الى نبیک نظرنا الیه»؛ هر وقت که دلمان براى پیامبر تنگ مى‌شد، به این جوان نگاه مى‌کردیم؛ اما این جوان هم به میدان رفت. «فصاح و قال یابن سعد قطع اللَه رحمک کما قطعت رحمى». بعد نقل مى‌کند که حضرت به میدان رفت و جنگ بسیار شجاعانه‌اى کرد و عده‌ى زیادى از افراد دشمن را تارومار نمود؛ بعد برگشت و گفت تشنه‌ام. دوباره به طرف میدان رفت. وقتى که اظهار عطش کرد، حضرت به او فرمودند: عزیزم! یک مقدار دیگر بجنگ؛ طولى نخواهد کشید که از دست جدت پیامبر سیراب خواهى شد. وقتى امام حسین این جمله را به على‌اکبر فرمود، على‌اکبر در آن لحظه‌ى آخر، صدایش بلند شد و عرض کرد: «یا ابتا علیک السلام»؛ پدرم! خداحافظ. «هذا جدى رسول‌اللَه یقرئک السلام»؛ این جدم پیامبر است که به تو سلام مى‌فرستد. «و یقول عجل القدوم علینا»؛ مى‌گوید بیا به سمت ما.


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز اول: روضه‌خوانی مرحوم کوثری در اولین محرم پس از رحلت امام خمینی رحمه‌الله | ۱۳۶۸/۵/۱۱
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز دوم: ماجرای شهادت غلام حضرت اباعبدالله علیه‌السلام در کربلا به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۶۳/۷/۲۰
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز سوم: ماجرای گفت‌وگوی حضرت امام حسین و عمر سعد در کربلا به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۶۳/۷/۲۰
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز چهارم: ماجرای شهادت حضرت عبدالله بن الحسن به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۶۴/۷/۵
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز پنجم: ماجرای شهادت حضرت قاسم ابن‌الحسن به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۶۴/۷/۵
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز ششم: ماجرای شهادت حضرت علی‌اصغر به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۶۵/۶/۲۱
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز هفتم: ماجرای شهادت حضرت علی‌‌اکبر به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۷۷/۲/۱۷
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز هشتم: ماجرای شهادت حضرت عباس به روایت رهبر انقلاب | ۱۳۷۹/۱/۲۶
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز نهم: ماجرای گفتگوی امام حسین علیه‌السلام و حضرت زینب در شب عاشورا | ۱۳۶۳/۷/۲۰
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_moharam2/images/home/rect-1-n.gif روز دهم: روضه‌ی عصر عاشورا به روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای | ۱۳۶۴/۷/۵

نگاهی گذرا به زندگینامه‌ی حضرت آیت‌الله‌العظمی سید علی حسینی خامنه‌ای

رهبر انقلاب اسلامی ایران

۱. خاندان
۲. شخصیت علمی و فرهنگی
   ۱.۲. تحصیل و تدریس

   ۲.۲. آثار
۳. حیات سیاسی و اجتماعی
   ۱.۳. دوران مبارزات پیش از انقلاب
   ۲.۳. دهه‌ی اول انقلاب اسلامی: بهمن ۱۳۵۷ - خرداد ۱۳۶۸
       ۱.۲.۳. فعالیت‌های سیاسی
       ۲.۲.۳. فعالیت‌های ارشادی و تبیینی
       ۳.۲.۳. ترور نافرجام توسط منافقین
   ۳.۳. دوران ریاست جمهوری
       ۱.۳.۳. فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی در دوران ریاست جمهوری
   ۴.۳. دوران رهبری
منابع و مآخذ

خامنه‌ای، سیدعلی  (۲۹ فروردین ۱۳۱۸/ ۲۸صفر ۱۳۵۸/ ۱۹ آوریل ۱۹۳۹)، فرزند سیدجواد، دومین رهبر انقلاب اسلامی ایران.


سید علی حسینی خامنه‌ای فرزند مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج سید جواد حسینی خامنه‌ای، در فروردین‌ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمری در مشهد مقدس چشم به جهان گشود. او دومین پسر خانواده بود و زندگی مرحوم سید جواد خامنه‌ای هم مانند بیشتر روحانیون و مدرسان علوم دینی، بسیار ساده: «پدرم روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه‌گیر [...] زندگی ما به‌سختی میگذشت. من یادم هست شب‌هایی اتفاق می‌افتاد که در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت برای ما شام تهیه میکرد. [...] آن شام هم نان و کشمش بود.»
خانه‌ی ما در خیابان خسروی نو بود... فیلم
خانه‌ای که خانواده‌ی سید جواد در آن زندگی میکردند در یکی از محله‌های فقیرنشین مشهد بود: «منزل پدری من که در آن متولد شده‌ام، تا چهار پنج سالگی من، یک خانه‌ی  ۶۰ ـ ۷۰  متری در محله‌ی فقیرنشین مشهد بود که فقط یک اتاق داشت و یک زیرزمین تاریک و خفه‌ای! هنگامی که برای پدرم میهمان میآمد -و معمولاً پدر بنا بر این که روحانی و محل مراجعه مردم بود، میهمان داشت- همه‌ی ما باید به زیرزمین میرفتیم تا مهمان برود. بعد عده‌ای که به پدر ارادتی داشتند، زمین کوچکی را کنار این منزل خریده به آن اضافه کردند و ما دارای سه اتاق شدیم.»

۱. خاندان
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif پدر
پدرش سیدجواد خامنه‌ای (۲۰جمادی‌الثانی ۱۳۱۳نجف، ۱۶ آذر۱۲۷۴/۱۴ تیر ۱۳۶۵) از علما و مجتهدان عصر خود بود که در نجف متولد شد و در کودکی همراه خانواده‌اش به تبریز آمد. پس از اتمام دوره‌ی سطح، در حدود ۱۳۳۶ق به مشهد مهاجرت کرد[۸] و در فقه و اصول از محضر بزرگانی چون حاجآقا حسین قمی، میرزا محمد آقازاده خراسانی (کفائی)، میرزا مهدی اصفهانی و حاج فاضل خراسانی و در فلسفه از محضر آقابزرگ حکیم شهیدی و شیخ اسدالله یزدی بهره‌مند گردید[۹] . سپس در ۱۳۴۵ق به نجف رفت و از حوزه‌ی درس میرزا محمدحسین نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی و آقا‌ضیاءالدین عراقی کسب فیض کرد و از سه نفر مذکور اجازه‌ی اجتهاد گرفت[۱۰] . او در پی تصمیم بازگشت به ایران راهی مشهد شد و برای همیشه در آن شهر اقامت گزید و ضمن تدریس، امامت مسجد صدیقیهای بازار مشهد (مسجد آذربایجانیها) را عهده‌دار گردید[۱۱] . او همچنین از امامان جماعت مسجد جامع گوهرشاد نیز بود[۱۲] . وی علاقه‌ی زیادی به مطالعه داشت. مباحثات علمی روزانه وی با هم‌ردیفان از جمله حاج میرزا حسین عبائی، حاج سید علی‌اکبر خوئی، حاج میرزا حبیب ملکی و ... تا دهها سال ادامه داشت. همچنین فردی پرهیزگار و بی‌توجه به امور دنیوی بود و زندگی زاهدانه‌ای داشت[۱۳] .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی با آنکه فرزندانش به مقامات عالی سیاسی و اجرایی رسیدند، همچنان به زندگی زاهدانه‌ی خود ادامه داد. به دلیل بهره‌مندی از کمالات انسانی همواره مورد وثوق مردم بود. در رواق پشت ضریح مطهر امام رضا (ع) به خاک سپرده شد[۱۴] . امام خمینی در پیام تسلیتی به آیت‌الله خامنه‌ای به مناسبت فوت پدرش، آیت‌الله سیدجواد خامنه‌ای را عالمی با تقوا و متعهد برشمرد[۱۵] .
جد اعلای ایشان سیدمحمد حسینی تفرشی نسب به سادات افطسی می‌رساند. شجره وی به سلطان‌العلماء احمد، معروف به سلطان سیداحمد می‌رسد که با پنج واسطه از اخلاف امام سجاد (ع)، است. جدش سیدحسین خامنه‌ای (تولد حدود ۱۲۵۹ق/ درگذشت ۲۰ ربیع‌الثانی ۱۳۲۵ق) در خامنه به دنیا آمد و در نجف نزد اساتید بزرگی چون سیدحسین کوه‌کمری، فاضل ایروانی، فاضل شربیانی، میرزا باقر شکی و میرزا محمدحسن شیرازی تلمذ کرد و پس از طی مدارج علوم دینی در حوزه‌ی علمیه‌ی نجف اشرف، در زمره‌ی فقها و مدرسان آن حوزه قرار گرفت. او در سال ۱۳۱۶ق به تبریز آمد[۱] و مدرس مدرسه‌ی طالبیه و امام جماعت مسجد جامع آن شهر شد[۲] . دارای افکار بلند سیاسی و اجتماعی و از علمای طرف‌دار مشروطه بود و همواره مردم را به حمایت و پاسداری از نهضت مشروطه تشویق می‌کرد[۳] . برخی از آثار علمی ایشان از جمله حاشیه بر کتابهای ریاض‌المسائل، قوانین‌الاصول، مکاسب شیخ انصاری، فوائدالاصول و شرح لمعه وقف کتابخانه‌ی حسینیه‌ی شوشتری نجف شد[۴] . شیخ محمد خیابانی، روحانی مبارز و مجاهد عصر مشروطه، شاگرد و داماد وی بود[۵] . سیدمحمد خامنه‌ای (۱۲۹۳ نجف/شعبان ۱۳۵۳ق نجف) مشهور به پیغمبر[۶] ، عموی آیت‌الله خامنه‌ای از شاگردان آخوند خراسانی، شریعت اصفهانی و دیگر بزرگان نجف بود، و فردی آگاه به مسائل زمان و از رجال طرف‌دار مشروطه به‌شمار میرفت[۷] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif مادر
بانو میردامادی (۱۲۹۳ش ـ ۱۳۶۸ش)، مادر آیت‌الله خامنه‌ای بانویی زاهد، متشرع، آشنا با آیات قرآن، احادیث، تاریخ و ادبیات بود. او در جریان مبارزه با رژیم پهلوی با فرزندان مبارزش، به‌ویژه آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای همگام بوده است[۱۶] .
آیت‌الله خامنه‌ای درباره مادرشان می‌گویند: «مادرم خانم بسیار فهمیده، باسواد، کتابخوان، دارای ذوق شعری و هنری، حافظ شناس - البته حافظ شناس که میگویم، نه به معنای علمی و اینها، به معنای مأنوس بودن با دیوان حافظ - و با قرآن کاملاً آشنا بود و صدای خوشی هم داشت.
ما وقتی بچه بودیم، همه مینشستیم و مادرم قرآن میخواند؛ خیلی هم قرآن را شیرین و قشنگ میخواند. ما بچه‌ها دورش جمع میشدیم و برایمان به مناسبت، آیه‌هایی را که در مورد زندگی پیامبران است، میگفت. من خودم اولین بار، زندگی حضرت موسی، زندگی حضرت ابراهیم و بعضی پیامبران دیگر را از مادرم - به این مناسبت - شنیدم. قرآن که میخواند، به آیاتی که نام پیامبران در آن است میرسید، بنا میکرد به شرح دادن.»
آیت‌الله سیدهاشم نجف‌آبادی (میردامادی) (۱۳۰۳ق ـ۱۳۸۰ ق)، جد مادری آیت‌الله خامنه‌ای (از خاندان میرداماد فیلسوف مشهور عصر صفویه) از شاگردان آخوندخراسانی و میرزا محمدحسین نائینی، از علما و مفسران قرآن و از ائمه‌ی جماعت مسجد‌گوهرشاد بود[۱۷] و در عین حال به امر به معروف و نهی از منکر اهتمام ویژه‌ای داشت و در پی اعتراض به کشتار مردم در مسجد گوهرشاد در دوره‌ی حکومت رضاشاه، به سمنان تبعید شد[۱۸] . آیت‌الله خامنه‌ای از سوی مادر به محمد دیباج فرزند امام جعفر صادق (ع) نسب می‌رساند[۱۹] .

۲. شخصیت علمی و فرهنگی
۱.۲. تحصیل و تدریس

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif تحصیل در مشهد
سیدعلی خامنه‌ای تحصیل را در چهار سالگی از مکتب‌خانه و با فراگیری قرآن کریم شروع کرد. دوره‌ی دبستان را در نخستین مدرسه‌ی اسلامی مشهد، دارالتعلیم دیانتی، گذراند[۲۰] . در همین ایام، یادگیری قرائت و تجوید قرآن را نزد برخی قاریان قرآن مشهد آغاز کرد[۲۱] .
هم‌زمان با تحصیل در کلاس پنجم دبستان، تحصیلات مقدماتی حوزوی را نیز آغاز کرد. شوق وافر او به تحصیلات حوزوی و https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/5467/H/139103200007220710_5467.jpgتشویق والدین سبب شد که وی پس از اتمام دوره‌ی دبستان، وارد دنیای طلبگی شود و تحصیل علوم دینی را در مدرسه‌ی سلیمان‌خان ادامه دهد. وی بخشی از مقدمات را نیز نزد پدر طی کرد. سپس به مدرسه‌ی نواب رفت و دوره‌ی سطح را در آن به پایان برد. هم‌زمان با تحصیلات حوزوی دوره‌ی دبیرستان را تا سال دوم متوسطه ادامه داد[۲۲] .
وی معالم‌الاصول را نزد آیت‌الله سیدجلیل حسینی سیستانی و شرح لمعه را نزد پدر و میرزا احمد مدرس یزدی فرا گرفت. رسائل، مکاسب و کفایه را نیز نزد پدر و آیت‌الله حاج شیخ هاشم قزوینی آموخت. در سال ۱۳۳۴ش، در درس خارج فقه آیت‌الله سید محمدهادی میلانی حاضر شد.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif حوزه نجف
وی در ۱۳۳۶ش طی سفر کوتاهی همراه خانواده به نجف اشرف مشرف شد و در دروس مدرسان بنام حوزه‌ی علمیه‌ی نجف، از جمله آیات سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، سید محمود شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و میرزا حسن بجنوردی حضور یافت، ولی به دلیل عدم تمایل پدر برای اقامت در آن شهر به مشهد بازگشت[۲۳] و به مدت یک سال دیگر در درس آیت‌الله میلانی حاضر شد. سپس در سال ۱۳۳۷ش به شوق ادامه تحصیل عازم حوزه‌ی علمیه‌ی قم شد[۲۴] . در همین سال و پیش از عزیمت به قم، آیت‌الله محمدهادی میلانی به وی اجازه‌ی روایت داده بود[۲۵] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif حوزه قم
سید علی خامنه‌ای، در قم نزد بزرگانی چون آیات حاج‌آقا حسین بروجردی، ‌امام خمینی، حاج شیخ‌مرتضی حائری یزدی، سیدمحمد محقق داماد و علامه طباطبایی تلمذ نمود[۲۶] . در مدت اقامت در قم اکثر وقت خود را به تحقیق، مطالعه و تدریس می‌گذراند.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بازگشت به مشهد
آیت‌الله خامنه‌ای در ۱۳۴۳ش به دلیل عارضه‌ی بینایی پدر و کمک به وی به ضرورت از قم به مشهد بازگشت و بار دیگر در جلسات درس آیت‌الله میلانی حضور یافت که تا سال ۱۳۴۹ ادامه داشت. او از ابتدای حضور در مشهد، به تدریس سطوح عالی فقه و اصول (رسائل، مکاسب و کفایه) و برگزاری جلسات تفسیر برای عموم همت گماشت. در این جلسات جمعیت کثیری از قشر جوان به ویژه دانشجویان حضور پیدا می‌کردند[۲۷] . در جلسات تفسیر خود، مهمترین پایه‌های فکری اسلام و اندیشه اسلامی را از خلال آیات قرآن استخراج و بیان می‌نمود و به تعمیق بنیان‌های اندیشه مبارزه و براندازی حکومت طاغوت می‌‌پرداخت به صورتی که شرکت‌کننده در درس تفسیر او به این نتیجه ضروری و طبیعی می‌رسید که حکومتی بر پایه اسلام و معارف دین  باید در کشور تحقق یابد. یکی از اهداف اصلی او از تفسیر، انتقال مبانی انقلاب اسلامی به جامعه بود از سال ۱۳۴۷ درس تخصصی تفسیر را نیز برای طلاب علوم دینی شروع کرد که این دروس و جلسات تفسیر تا سال ۱۳۵۶ و قبل از دستگیری و تبعید به ایرانشهر ادامه داشت[۲۸] . جلسات تفسیر در سالیانی از دوره ریاست جمهوری و پس از آن ادامه داشت.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif تدریس درس خارج
ایشان از سال ۱۳۶۹ش تدریس خارج فقه را آغاز کرد و تاکنون به تدریس ابواب جهاد، قصاص، مکاسب محرمه و صلاة مسافر پرداخته اند.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif شخصیت ادبی
آیت‌الله خامنه‌ای با حوزه‌ی شعر و ادبیات مأنوس هستند و همواره به مطالعه رمان‌ و داستان علاقمند بوده‌اند و بسیاری از رمانها و داستانهای معتبر دنیا را مطالعه کرده‌اند. این علاقه با مطالعه رمانها و آثار ادبی نویسندگان بزرگ جهان و تاریخ و فرهنگ ملل شرق و غرب تداوم پیدا کرد. حتی به نقد کتابهای ادبی و شعر هم می‌پردازند. با بسیاری از شاعران، نویسندگان و روشنفکران زمانه در ارتباط بود.
در ایامی که در مشهد حضور داشت در برخی از انجمنهای ادبی که با حضور شعرای بزرگ تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد. در انجمن‌های ادبی به نقد شعر می‌پرداخت. خود نیز اشعاری سروده و در سال‌های اخیر تخلص «امین» را برگزیده است. مطالعه‌ی کتب تاریخی بخش دیگری از برنامه‌ی مطالعاتی دائمی ایشان است و به مباحث و موضوعات تاریخ معاصر احاطه دارند. [۲۹]

۲.۲. آثار
آیت‌الله خامنه‌ای تحقیق و تألیف را از دوران طلبگی آغاز کرد و تقریرات دروس اساتید خود را نگاشت[۳۰] و قبل از پیروزی انقلاب به ترجمه و تألیف چند اثر نیز همت گماشت.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif تألیف‌ها و پژوهش‌ها:
۱ـ  چهار کتاب اصلی علم رجال
۲ـ  طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
۳ـ پیشوای صادق
۴ـ از ژرفای نماز
۵ـ صبر
۶ـ روح توحید نفی عبودیت غیرخدا
۷ـ گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه قم

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif ترجمه‌ها:
۱- آینده در قلمرو اسلام، نوشته‌ی سیدقطب
۲- صلح امام حسن: پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه‌ی تاریخ، نوشته شیخ راضی آل‌یاسین
۳- تفسیر فی‌ظلال‌القرآن، نوشته سیدقطب
۴- مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان، نوشته عبدالمنعم النمر
۵- ادعانامه علیه تمدن غرب (ترجمه و تحقیقات)
علاوه بر آن، بسیاری از آراء و اندیشه‌های ایشان که در گفتار و نوشتار ایشان و در قالب  پیام، سخنرانی، خطبه، مصاحبه منعکس شده است به صورت کتاب و نرم‌افزار با عناوین گوناگون و به صورت موضوعی منتشر گردیده و برخی از آنها نیز به زبانهای دیگر ترجمه شده است. همچنین، پایان‌نامه‌ها، رساله‌ها، مقالات و کتابهای گوناگونی ناظر به افکار و اندیشه‌های ایشان تألیف و تدوین شده است. نیز، بخشی از مجموعه بیانات و مکتوبات ایشان در دوره رهبری با عنوان «حدیث ولایت» منتشر گردیده است.

۳. حیات سیاسی و اجتماعی
۱.۳. دوران مبارزات پیش از انقلاب
پیشینه‌ی فعالیتهای سیاسی ـ مذهبی خاندان آیت‌الله خامنه‌ای، در او زمینه‌ی تربیتی برای مبارزه‌ی سیاسی ـ مذهبی فراهم آورده بود. نقطه‌ی آغازین ورود به فعالیتهای سیاسی، دیدار او با سیدمجتبی نواب صفوی (میرلوحی) در مشهد بود که به بیان خود او اولین بارقه‌های انقلابی را در وی پدید آورد[۳۱] . نخستین دیدار وی با امام خمینی (ره) در سال ۱۳۳۶ش صورت گرفت اما چهره‌ی سیاسی امام خمینی برای اولین بار در جریان لایحه‌ی انجمنهای ایالتی و ولایتی برای ایشان مکشوف شد[۳۲] .
آیت‌الله خامنه‌ای با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی در سال ۱۳۴۱ش وارد عرصه‌های گوناگون مبارزه با طاغوت https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/5467/H/139103200011470253_5467.jpgشد. جزو نخستین افرادی بود که همگامی و فعالیت مبارزاتی را در دوره‌ی قبل از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ آغاز کرد[۳۳] . در بهمن ۱۳۴۱، پس از همه‌پرسی لایحه‌ی انجمنهای ایالتی و ولایتی، آیت‌الله خامنه‌ای و برادرش سیدمحمد مأمور رساندن گزارش آیت‌الله محمدهادی میلانی به امام خمینی در قالب نامه در مورد واکنش مردم مشهد به این همه‌پرسی شدند[۳۴] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif نخستین دستگیری (ایام ۱۵ خرداد)
در سال ۱۳۴۲ و در آستانه‌ی ماه محرم، امام خمینی وی را مأمور ساخت پیامهایی را به آیت‌الله میلانی و علما، روحانیون و هیأتهای مذهبی خراسان در جهت تداوم نهضت و آگاه‌سازی مردم در قبال تبلیغات رژیم پهلوی انتقال دهد[۳۵] . امام خمینی در این پیامها خط‌مشی مبارزه را ترسیم کرده و از علما و روحانیون خواسته بود به منظور تبیین جنایات رژیم پهلوی، ذکر واقعه‌ی مدرسه‌ی فیضیه از روز هفتم محرم در منابر خوانده شود[۳۶] . آیت‌الله خامنه‌ای خود نیز برای محقق ساختن هدف و اجرای خط‌مشی امام خمینی راهی بیرجند ــ که تحت نفوذ خاندان علم بود ــ شد و در منابر و مجالس آن شهر درباره‌ی حادثه‌ی مدرسه‌ی فیضیه و سلطه‌ی اسرائیل بر جوامع اسلامی سخنرانی کرد[۳۷] . به دنبال این سخنرانی‌ها، وی در ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ مقارن با هفتم ماه محرم ۱۳۸۳، دستگیر و در مشهد زندانی شد[۳۸] . پس از آزادی وی، آیت‌الله محمدهادی میلانی از او دیدن کرد[۳۹] . آیت‌الله خامنه‌ای پس از آن با حضور در جلساتی که در منزل آیت‌الله میلانی به منظور تداوم نهضت اسلامی در غیاب امام خمینی ــ‌که در حصر به سر می‌برد ـ تشکیل می‌شد، فعالیتهای سیاسی‌اش را تداوم بخشید[۴۰] . اندکی پس از آن به حوزه‌ی علمیه‌ی قم بازگشت و با کمک و همکاری برخی روحانیون مبارز به سازمان‌دهی مجدد فعالیتهای سیاسی از طریق جلسات مشورتی و تبلیغات پرداخت[۴۱] . او از جمله روحانیونی بود که در ۱۱ دی ۱۳۴۲ تلگرامی به آیت‌الله سید محمود طالقانی، مهدی بازرگان و یدالله سحابی، که در حمایت از امام خمینی زندانی شده بودند، فرستاد[۴۲] . در همان زمان طلاب خراسانی حوزه‌ی علمیه‌ی قم با هدایت او، در اعتراض به ادامه‌ی حصر امام خمینی نامه‌ای به حسنعلی منصور، نخست‌وزیر وقت، نوشته و منتشر کردند که از جمله‌ی آنها خود ایشان و ابوالقاسم خزعلی و محمد عبایی خراسانی بودند[۴۳] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif دومین بازداشت (سفرهای انقلابی)
ایشان در بهمن ۱۳۴۲، مقارن با رمضان ۱۳۸۳ق برای تبلیغ و تبیین مسائل نهضت اسلامی راهی زاهدان شد[۴۴] . سخنرانیهای او در مساجد زاهدان و استقبال مردمی از آن، رژیم را بر آن داشت که ایشان را دستگیر و به زندان قزل قلعه ـ که در آن زمان محل بازداشت زندانیان سیاسی و امنیتی بود ــ منتقل نماید[۴۵] . در ۱۴ اسفند ۱۳۴۲ قرار بازداشت آیت‌الله خامنه‌ای به قرار التزام به عدم خروج از حوزه‌ی قضایی تهران تبدیل و ایشان از زندان آزاد شد[۴۶] . از این پس تا پیروزی انقلاب اسلامی فعالیتهای وی همواره تحت کنترل مأموران امنیتی قرار داشت.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif تشکیل جلسه «یازده نفره» حوزه علمیه قم
آیت‌الله خامنه‌ای در پاییز ۱۳۴۳ از قم به مشهد بازگشت و در کنار مراقبت از پدر به فعالیتهای علمی و سیاسی پرداخت[۴۷] . او در زمره‌ی روحانیونی بود که اندکی پس از تبعید امام خمینی به ترکیه با نگارش نامه‌ای به دولت وقت ــ دولت امیرعباس هویدا ــ در ۲۹ بهمن ۱۳۴۳ به اوضاع نابسامان کشور و تبعید امام خمینی اعتراض کردند[۴۸] . سیدعلی خامنه‌ای به همراه عبدالرحیم ربانی شیرازی، علی فیض مشکینی، ابراهیم امینی، مهدی حائری تهرانی، حسینعلی منتظری، احمد آذری قمی، علی قدوسی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خامنه‌ای و محمدتقی مصباح یزدی[۴۹] . اعضای گروه یازده نفر بودند که با هدف تقویت و اصلاح حوزه‌ی علمیه‌ی قم برای مبارزه با رژیم پهلوی شکل گرفت. مبارزه بر مبنای فکر و عقیده بود و همین امر علت پیشرفت آن بود و روحانیون نیز به منزله‌ی بدنه و مغز متفکر مبارزه بودند. آنان در این مرحله از مبارزه به این نتیجه رسیده بودند که بدون تشکل، موفقیت کمتری خواهند داشت و وجود آن موجب می‌شود که از فروپاشی مبارزه توسط رژیم جلوگیری شود. این گروه در دوران تبعید امام خمینی، برنامه‌ریزی جریان مبارزات و تداوم آن را بر عهده گرفت. از این گروه به‌عنوان اولین تشکیلات سری حوزه‌ی علمیه‌ی قم یاد می‌شود، فعالیت این گروه در اواخر سال ۱۳۴۵ش توسط ساواک کشف و به دنبال آن برخی از اعضا دستگیر و برخی دیگر، از جمله آیت‌الله خامنه‌ای تحت تعقیب قرار گرفتند.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بنیان‌گذاری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم
در کنار این، جلسه دیگری هم راه افتاده که بنیان جامعه مدرسین امروز است. «ما جزو کسانی هستیم که در اولین نشست‌های جامعه مدرسین عضو بودیم، شرکت داشتیم. هم بنده بودم، هم به نظرم آقای هاشمی بود... آقایان [علی] مشکینی، ربانی‌شیرازی، [ناصر] مکارم و... یک عده مسن‌ترها هم شرکت می‌کردند.»[۴۵]
این جلسه‌ها و تصمیماتی که در آن گرفته می‌شد، فضای حوزه علمیه قم را تغییر داد. پا به رکاب‌ها و دست‌اندرکاران این تصمیمات، کسانی غیر از اعضاء جلسه بودند؛ طلبه‌های جوان و علاقمند. این تحرکات فضای بسته و مغموم قم را باز کرد.
آیت‌الله خامنه‌ای در همین ایام مخفیانه به ترجمه و انتشار کتاب آینده در قلمرو اسلام اقدام کرد. در این کتاب به دو موضوع مهم فشار غرب و تبلیغات کمونیسم اشاره شده و دورنمایی از آینده که به سمت اسلام پیش می‌رود، آمده است[۵۰] . ساواک کتاب را توقیف و افراد مرتبط با انتشار آن را دستگیر کرد اما موفق به دستگیری و بازداشت آیت‌الله خامنه‌ای (مترجم کتاب) نشد[۵۱] . آیت‌الله خامنه‌ای در آن ایام مدتی در تهران و کرج به فعالیت مشغول بود. اما به علت ندادن تعهد بر عدم اظهار مطالب ضد رژیم از فعالیتش در کرج ممانعت به عمل آمد. در مسجد امیرالمؤمنین (ع) تهران هم مدتی به امامت جماعت پرداخت.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif سومین بازداشت
در پی دستگیری و تبعید آیت‌الله سید حسن قمی در فروردین ۱۳۴۶ که به دنبال سخنرانی ضد رژیم او در مسجد گوهرشاد صورت گرفت، آیت‌الله خامنه‌ای از آیت‌الله میلانی خواست به این اقدام اعتراض کند[۵۲] . این اقدام وی سبب شد مأموران ساواک از حضور او در مشهد اطلاع یافته و در ۱۴ فروردین همان سال، در مراسم تشییع جنازه‌ی آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی، وی را دستگیر کنند[۵۳] . او در ۲۶ تیر همان سال آزاد شد[۵۴] . اندکی پس از آزادی، در تهران به ملاقات زندانیان سیاسی رفت. [۵۵]
آیت‌الله خامنه‌ای از طریق ارتباط با مبارزین در نقاط مختلف، سعی در تشکل بخشیدن به مبارزین و مبارزه، تربیت نسل‌های جدید مبارزین و انقلابیون براساس اندیشه اسلامی خصوصاً بین طلاب علوم دینی و دانشجویان، سعی در اخذ مبانی مبارزه از قرآن و حدیث، مقابله با اندیشه‌های مادیگرایانه مارکسیستی و لیبرالیستی و امثال آن، به تعمیق اندیشه اسلامی و مبارزه در چهارچوب نهضت امام خمینی پرداخت و علیرغم مقابله رژیم پهلوی به موفقیت‌های زیادی دست یافت. نگاه چندبُعدی به مبارزه، استفاده از شبکه عظیم اطلاع‌رسانی نهضت امام خمینی و رسانه فراگیر منبر و عملگرایی‌اش، از برخی علل موفقیت ایشان بوده است.
در پی وقوع زمین‌لرزه‌ی ویرانگر جنوب خراسان در ۹ شهریور ۱۳۴۷ عده‌ای از روحانیون خراسان به سرپرستی آیت‌الله خامنه‌ای با هدف امداد و سامان‌دهی کمکهای مردمی به زلزله‌زدگان، عازم فردوس شدند. این اقدام با مخالفت مقامات امنیتی محلی روبه‌رو شد اما گروه امداد اقدامات مؤثری در کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان انجام داد. حضور و کمک‌رسانی دو ماهه‌ی آیت‌الله خامنه‌ای در فردوس فرصتی پدید آورد تا با مشکلات مردم زلزله‌زده از نزدیک آشنا شود و با آنان مأنوس گردد و در مجالس و منابر و همچنین هیئتهای مذهبی، پیام نهضت اسلامی را برای مردم آن سامان تبیین کند. این فعالیت‌ها حساسیت شهربانی و ساواک خراسان را برانگیخت و به اقامتش در فردوس پایان داده شد[۵۶] . او در اواخر دی‌ماه همان سال به قصد زیارت عتبات عالیات و دیدار با امام خمینی (ره) اقدام کرد اما با مخالفت و ممانعت ساواک روبه‌رو شد. این محدودیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت و وی ممنوع‌الخروج بود. [۵۷]

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif محکومیت به شش ماه حبس
آیت‌الله خامنه‌ای به اتهام عضویت در گروه یازده نفره به شش ماه زندان محکوم گردید. به دنبال انتشار این خبر در روزنامه‌ی کیهان و احضار آیت‌الله خامنه‌ای به دادگاه تجدید نظر، وی پس از مشورت با عده‌ای از علمای مشهد از حضور در دادگاه خودداری ورزید[۵۸] . او با آنکه تحت پیگرد بود با برخی از روحانیون مبارز ازجمله سید محمود طالقانی، سید محمدرضا سعیدی، محمدجواد باهنر، محمدرضا مهدوی‌کنی، مرتضی مطهری، اکبر هاشمی رفسنجانی و فضلالله محلاتی در مشهد و تهران ارتباط داشت و به رغم اقامت در مشهد در بسیاری از جلسات علما و روحانیون مبارز تهران حضور می‌یافت[۵۹] . او با تشکیل جلساتی با حضور عده‌ای از روحانیون درباره‌ی اعزام روحانیون و طلاب به روستاهای اطراف مشهد تصمیم‌گیری و اقدام میکرد[۶۰] .
آیت‌الله خامنه‌ای با نگاه عقیدتی به نهضت اسلامی و پرورش فکری مردم برآن مبنا، مبارزات خود را ادامه داد. او با برگزاری جلسات تفسیر برای طلاب علوم دینی و دانشجویان و ایراد سخنرانی برای اقشار مختلف مردم می‌کوشید مبانی دینی ـ اعتقادی آنان را تقویت نماید. او معتقد بود تحقق آرمانهای اسلامی در بستری از کوششهای فرهنگی ممکن است و خیزشهای مردمی جز با گسترش آگاهی و دانایی محقق نخواهد شد. جریان روشنفکری جریان فعال و مبارز در دانشگاهها تلقی می‌شد. این رویکرد را در واکنش به فعالیتهای جریانهای سیاسی معتقد به تفکر مارکسیستی، ضروری می‌دانست. در این زمینه فعالیتهای علمی و جلساتی را با شرکت مبارزان و متفکران اسلامی در سال ۱۳۴۸ برگزار کرد[۶۱] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif سخنرانی‌ها در حسینیه ارشاد و مسجد الجواد تهران
آیت‌الله خامنه‌ای با بسیاری از روشنفکران و کانونهای روشنفکری مشهور در عرصه‌ی مبارزه نیز ارتباط و همکاری داشت. وی در سال ۱۳۴۸ به منظور تبیین مباحث تأثیرگذار در روند مبارزه به ایراد سخنرانیهایی در برخی مراکز فعال سیاسی ـ اسلامی در تهران از جمله حسینیه‌ی ارشاد و مسجد الجواد تهران دعوت شد[۶۲] . سخنرانیهای وی در حسینیه‌ی ارشاد که در اواخر سال ۱۳۴۸ و به دنبال دعوت آیت‌الله مرتضی مطهری از وی صورت گرفت و نیز سخنرانی در مسجد الجواد تهران، به دعوت انجمن اسلامی مهندسین، تأثیر زیادی در روشنگری نسل جوان، به ویژه دانشجویان و دانش‌آموزان داشت[۶۳] . آیت‌الله خامنه‌ای در بهار ۱۳۴۹ در جهت عمق بخشیدن به روند نهضت اسلامی و تقویت بن‌مایه‌های عقیدتی مبارزه با رژیم پهلوی، سلسله جلساتی را پایه‌گذاری کرد که در آن ایده‌ی مبارزاتی خود مبنی بر تدوین جهانبینی و ایدئولوژی اسلامی را با دعوت از افرادی چون مرتضی مطهری، سید محمود طالقانی، سید ابوالفضل زنجانی، مهدی بازرگان، اکبر هاشمی رفسنجانی، یدالله سحابی، عباس شیبانی و کاظم سامی به بحث و بررسی گذاشت. این سلسله‌جلسات به تدوین جهان‌بینی و ایدئولوژی اسلامی انجامید[۶۴] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif چهارمین بازداشت
با درگذشت آیت‌الله سید محسن حکیم در خرداد ۱۳۴۹ بحث مرجعیت که در گذشته پس از رحلت آیت‌الله بروجردی مطرح شده بود، به صورت جدی در جامعه مطرح گردید و در این میان آیت‌الله خامنه‌ای ضمن گرامی‌داشت مقام فقهی و علمی آیت‌الله حکیم و ارسال پیامهای تسلیت به برخی از علما، تلاش مضاعفی برای تحکیم مرجعیت امام خمینی به عنوان مرجع تقلید اعلم انجام داد. در همان ایام و به دنبال شهادت آیت‌الله سید محمدرضا سعیدی در ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ توسط ساواک که از مهم‌ترین مروجین امام خمینی در آن مقطع بود، تلاش کرد به همراه شمار دیگری از مبارزان ضمن هدایت واکنشهای مردمی در اعتراض به شهادت وی، از موقعیت پدید آمده به نفع مبارزه بهره ببرد. بر اثر جریان‌سازی وی در این برهه بود که عده‌ای از طلاب علوم دینی به تهیه و انتشار اعلامیه‌هایی در حمایت از امام خمینی و انتقاد از رژیم و ساواک اقدام کردند[۶۵] . به دنبال آن و با گسترش دامنه‌ی اعتراضات و مبارزات [۶۶] ساواک مشهد در ۲ مهر ۱۳۴۹ دستگیر و مدتی در زندان لشکر خراسان ـ تنها زندان امنیتی مشهد ـ بازداشت کرد[۶۷] . در محرم ۱۳۹۱/ اسفند ۱۳۴۹ با آنکه نام آیت‌الله خامنه‌ای در فهرست واعظان ممنوع‌المنبر ساواک قرار گرفته بود وی سخنرانیهایی در هیئت انصارالحسین تهران ایراد کرد[۶۸] . آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۰ به دعوت آیت‌الله طالقانی سخنرانی‌هایی در مسجد هدایت تهران، که کانون توجه دانشجویان و جوانان مبارز بود، ایراد کرد[۶۹] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif سه مرتبه بازداشت در سال ۱۳۵۰
در پی تحریم جشنهای ۲۵۰۰ ساله از سوی امام خمینی[۷۰] ساواک مراقبتهای شدیدی نسبت به فعالیت روحانیون مبارز در پیش گرفت. بر این اساس وی در مرداد ۱۳۵۰ به ساواک مشهد احضار و مدتی در زندان لشکر خراسان بازداشت شد[۷۱] . او پس از آزادی، فعالیتهای خود را ادامه داد و در همان سال دو بار دیگر نیز بازداشت شد؛ یکی در آبان ۱۳۵۰ که به بازداشت کوتاه‌مدت وی در زندان لشکر خراسان انجامید. دیگری در ۲۱ آذر همان سال که به اتهام اقدام برضد امنیت داخلی به سه ماه حبس محکوم گردید[۷۲] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif ادامه جلسات درس در تهران، مشهد و نیشابور
وی پس از آزادی، فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی خود را گسترش داد و بارها در جلسات هیئت انصارالحسین و مسجد نارمک تهران حضور یافت و سخنرانیهایی در موضوعات دینی و سیاسی ایراد کرد. جلسات درس و تفسیر او در مدرسه‌ی میرزاجعفر و مسجد امام حسن (ع) و مسجد قبله و نیز در منزلش در مشهد ادامه داشت. مخاطب او در این جلسات دانش‌آموزان، دانشجویان، طلاب جوان و گروههایی از اقشار مختلف مردم بودند که وی آنان را با تفکر اسلام انقلابی و سیاسی آشنا می‌ساخت. عده زیادی از مخاطبان جلسات و شاگردان او بعدها در اوج مبارزات در نقاط مختلف کشور به آگاهی‌بخشی پرداختند. گزارشهای جلسات سخنرانی و درس او بارها از سوی مأموران امنیتی منعکس شده است. از نظر ساواک، افرادی چون آیت‌الله خامنه‌ای از مدرسان روشنفکر و انقلابی حوزه‌های علمیه تلقی می‌شدند که ضمن داشتن ارتباط با دانشجویان و جوانان، مروج اندیشه‌های مبارزاتی امام خمینی و خواستار آگاه ساختن طلاب علوم دینی به مسائل سیاسی و اجتماعی بودند[۷۳] .
آیت‌الله خامنه‌ای در فروردین ۱۳۵۲ برای تبلیغ عازم نیشابور شد و در مساجد آن شهر سلسله‌جلسات درس اصول عقاید را، که هفته‌ای یک بار در روزهای سه‌شنبه برگزار می‌شد، دایر کرد[۷۴] . در خرداد ۱۳۵۲ ساواک جلسات تفسیرش در مسجد امام حسن (ع) و منزلش را تعطیل کرد[۷۵] . آیت‌الله خامنه‌ای در آذر ۱۳۵۲ محل اقامه‌ی نماز جماعت و جلسات تفسیر خود را به دعوت بانی و واقف مسجد کرامت، به آن مسجد انتقال داد و مسجد یادشده را به کانون فعالیت دانشجویان و طلاب جوان تبدیل کرد[۷۶] . ساواک مشهد در واکنش به فعالیتهای سیاسی گسترده‌ی او، او را از اقامه‌ی نماز جماعت در آن مسجد باز داشت[۷۷] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif زندان ششم؛ سخت‌ترین دوره حبس
در آبان ۱۳۵۳ به دعوت آیت‌الله محمد مفتح، امام جماعت مسجد جاوید تهران، که در آن ایام ممنوع‌المنبر شده بود، در آن مسجد به سخنرانی پرداخت. در پی آن ساواک به دستگیری آیت‌الله مفتح و تعطیلی مسجد جاوید به عنوان یکی از کانونهای مهم مبارزه اقدام کرد[۷۸] . به دنبال آن، منزل آیت‌الله خامنه‌ای هم در آذر ماه همان سال مورد بازرسی ساواک قرار گرفت. ساواک علت بازرسی را، اظهارات وی در جلسه‌ای خصوصی درباره‌ی ضرورت ایجاد جمعیتی برای سامان‌دهی مبارزه و استفاده از فرصتها برای پیشبرد اهداف نهضت اسلامی در مشهد اعلام نمود[۷۹] . در نهایت آیت‌الله خامنه‌ای در  دی ۱۳۵۳ برای ششمین بار دستگیر و این بار به زندان کمیته‌ی مشترک ضدخرابکاری در تهران منتقل گردید[۸۰] و به گفته خود دشوارترین و سخت‌ترین وضعیت‌ حبس خود را تجربه کرد.او در حبس، اجازه‌ی ملاقات نداشت و از وضعیت و محل حبس او اطلاعی به خانواده‌اش نیز داده نشده بود[۸۱] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif فعالیت‌های منجر به تبعید
او در ۲ شهریور ۱۳۵۴ از زندان آزاد شد، اما تحت مراقبت مأموران امنیتی بود و اقامه‌ی جماعت، سخنرانی، تدریس و جلسات تفسیر وی حتی در منزلش ممنوع شده بود[۸۲] . اما او به‌رغم همه‌ی محدودیتهای سیاسی و امنیتی جلسات تفسیر و فعالیتها و اقدامات روشنگرانه‌ی انقلابی خود را به صورت مخفیانه پیگرفت و پرداخت شهریه‌ی امام خمینی به طلاب علوم دینی را نیز ادامه داد[۸۳] . در اواخر سال ۱۳۵۴ مخفیانه کتاب طرح کلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن را با نام مستعار سیدعلی حسینی منتشر کرد. او در خرداد ۱۳۵۵، به دنبال وقوع سیل در قوچان، گروهی را تشکیل داد که از مشهد برای کمکرسانی به مردم سیل‌زده به آن شهر اعزام شده و با استقرار در مدرسه‌ی عوضیه‌ی آن شهر به امدادرسانی پرداختند[۸۴] .
در اسناد ساواک گزارش‌هایی درباره‌ی فعالیتهای سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای و پدرش در اواخر سال ۱۳۵۵ در مشهد وجود دارد که به طرف‌داری از امام خمینی و تبلیغ نهضت اسلامی پرداخته‌اند. آیت‌الله خامنه‌ای در محرم ۱۳۹۶/دی ۱۳۵۵ سخنرانیهایی علیه رژیم ایراد کرد و ضمن برگزاری سلسله‌جلسات مباحثه درباره‌ی تبیین فضای فکری ـ فرهنگی، به‌ویژه برای دانشجویان و جوانان[۸۵] و نیز حضور در جلسات علما و روحانیون تهران روند مبارزه را شدت بخشید[۸۶] . از سوی دیگر، ساواک هم می‌کوشید برای به دست آوردن مستنداتی علیه او و مبارزان دیگر در آن جلسات نفوذ کند[۸۷] . به دنبال درگذشت علی شریعتی در لندن در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ آیت‌الله خامنه‌ای در بزرگداشت و مراسم ترحیم وی حضور داشت. این حضور او به دلیل آشنایی و ارتباط دیرینه‌اش با شریعتی و پدرش بود[۸۸] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif تبعید به ایرانشهر
به دنبال درگذشت آیت‌الله سید مصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶ در نجف اشرف، آیت‌الله خامنه‌ای به همراه برخی از مبارزان مراسم ختمی در ۶ آبان در مسجد ملاهاشم برپا کرد[۸۹] . همان ایام به همراه عده‌ای از علمای مشهد تلگرام تسلیتی به امام خمینی در نجف مخابره کردند[۹۰] . با درگذشت آیت‌الله سید مصطفی خمینی و تحولاتی که در پی آن پدید آمد، نهضت اسلامی وارد مرحله‌ی نهایی خود شد و حرکتهای جدی برای پیروزی انقلاب آغاز گردید.

رژیم پهلوی هم در واکنش به این فعالیتها، به‌رغم اعلام سیاست فضای باز سیاسی، با سرکوب و خفقان فعالیتهای مبارزان را محدودتر کرد. به دنبال اجرای این سیاست، برخی از مبارزان سرشناس به تبعید محکوم شدند که آیت‌الله خامنه‌ای هم در زمره‌ی آنان بود. او از سوی کمیسیون امنیت اجتماعی خراسان به سه سال تبعید در ایرانشهر محکوم گردید[۹۱] و مأموران ساواک در ۲۳ آذر ۱۳۵۶ به منزل او یورش برده و او را دستگیر و به ایرانشهر انتقال دادند. هدف رژیم از این اقدام، قطع ارتباط او با مردم و مبارزان و به دنبال آن، عدم توفیق وی در امر مبارزه و افشاگری علیه حکومت بود[۹۲] . اما وی  به علت تعامل با اهل تسنن اشتهار و محبوبیتی در میان مردم ایرانشهر یافت و با بهره‌گیری از این فرصتها پیام انقلاب را به مردم دورترین نقاط کشور رساند[۹۳] . سخنرانیهای او در مسجد آل‌رسول ایرانشهر و رفت و آمد علما و روحانیون مبارز، نیروهای انقلابی و اقشار مختلف مردم به منزل او، عوامل امنیتی را بر آن داشت که فعالیتهای او را محدود سازند و از رفت و آمد مردم ممانعت به‌عمل آورند[۹۴] .

او در ۱۹ فروردین ۱۳۵۷ در پی کشتار مردم در یزد، در نامه‌ای به آیت‌الله محمد صدوقی این اقدام وحشیانه‌ی رژیم پهلوی را محکوم کرد و ضمن ترغیب مردم به ادامه‌ی مبارزه، یاد شهدای آن حادثه را گرامی داشت[۹۵] . این نامه به صورت اعلامیه در سراسر کشور پخش گردید[۹۶] .

وقوع سیل در ایرانشهر در ۱۱ تیر۱۳۵۷ موقعیتی فراهم آورد تا آیت‌الله خامنه‌ای با توجه به تجربیات پیشینش، مدیریت تنها گروه امدادی را عهده‌دار شود. وی با هماهنگی‌هایی که با روحانیون شهرهای مختلف از جمله یزد و مشهد داشت، توانست کمکهای مردمی را از اقصا نقاط ایران جذب و در بین سیل‌زده‌ها تقسیم کند[۹۷] .

آیت‌الله خامنه‌ای در دوران تبعید ارتباط خود را با مبارزان و علمای تراز اول مبارزه در شهرهای ایران حفظ کرد و پیوسته مکاتباتی درباره‌ی نهضت اسلامی با آنان داشت و از این طریق در جریان بسیاری از حوادث و رخدادها قرار می‌گرفت و با نامه‌نگاریهای گوناگون در بسیاری از تصمیم‌گیریهای جمعی علما مشارکت می‌کرد.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif تبعید به جیرفت
با اوج‌گیری انقلاب اسلامی در آستانه‌ی ماه رمضان، ۲۸ شعبان ۱۳۹۸/ ۲۸ تیر۱۳۵۷، شماری از طلاب حوزه‌ی علمیه‌ی مشهد به ادامه‌ی تبعید آیت‌الله خامنه‌ای اعتراض و خواستار بازگشت وی به مشهد شدند که به دخالت مأموران انتظامی انجامید[۹۸] . گسترش فعالیتهای انقلابی و مردمی آیت‌الله خامنه‌ای در راستای جهت‌دهی و سامان‌دهی مبارزه در ایرانشهر و مناطق و شهرهای اطراف از یک سو، و محبوبیت و نفوذ روزافزون وی در میان اقشار مختلف مردم آن سامان از سوی دیگر، مقامات امنیتی را بر آن داشت تا محل تبعید وی را به جیرفت که در مقایسه با ایرانشهر دورافتاده و دارای محدودیت‌های بیشتری بود، تغییر دهند. لذا وی در ۲۲ مرداد به جیرفت انتقال یافت[۹۹] .

مبارزات سیاسی آیت‌الله خامنه‌ای در جیرفت هم متوقف نماند و او از همان آغاز ورود به آن شهر با سخنرانی در مسجد جامع به افشاگری علیه حکومت پهلوی پرداخت. یکی از سخنرانیها، که در ۱۵ شهریور ۱۳۵۷ صورت گرفت، به برپایی تظاهرات و سردادن شعارهای انقلابی توسط مردم منجر شد[۱۰۰] . این اتفاق زمانی روی داد که هنوز تظاهرات و راهپیمایی در شهرهای کوچک معمول نشده بود. او در شمار روحانیون تبعیدی‌ای بود که در نامه‌ای به آیت‌الله سیدعبدالحسین دستغیب، ضمن تشریح حوادث کشور و ذکر جنایات رژیم پهلوی در شیراز، مشهد، اصفهان و جهرم راهکارهایی را برای تداوم نهضت اسلامی تا سرنگونی حکومت پهلوی ارائه دادند[۱۰۱] . وی در این دوره، مخفیانه عازم کهنوج شده، سخنرانیهای افشاگرانه‌ای ایراد کرد[۱۰۲] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بازگشت به مشهد
با گسترش مبارزات مردمی و ازهم‌گسیختگی ارکان رژیم و ناتوانی آن در مهار روند انقلاب، آیت‌الله خامنه‌ای در اول مهر ۱۳۵۷ از جیرفت به مشهد مراجعت کرد و در آنجا فعالیت‌های خود را در امر سامان‌دهی امور انقلاب و تشدید روند مبارزه و پیگیری مسائل گوناگون نهضت ادامه داد[۱۰۳] . در ایام اقامت امام خمینی در فرانسه، با ارسال تلگرامی به همراه برخی از روحانیون مبارز مشهد، اقامت موقت امام در فرانسه را عاملی برای پدید آمدن موجی از امید و تصمیم و قاطعیت در دل مردم و نشانی از عزم و اراده‌ی راسخ امام در راه نجات امت مسلمان ایران عنوان کرده و از ایشان تقاضا کردند دستورات لازم را برای ادامه‌ی مبارزه صادر کند. در پایان نیز خواستار بازگشت امام خمینی به ایران شدند[۱۰۴] .

فعالیتهای مبارزاتی آیت‌الله خامنه‌ای در مشهد در مدت اندکی شتاب بیشتری به خود گرفت و او ضمن سازمان‌دهی حرکتها و تظاهرات مردمی، سخنرانیهای افشاگرانه‌ای را در اجتماعات مردم مشهد ایراد کرد[۱۰۵] . در عین ‌حال با بیت امام و دیگر مبارزان در ارتباط و مشورت دائم بود. پیرو همین ارتباط بود که سید احمد خمینی در ۱۰ آبان ۱۳۵۷ از پاریس با آیت‌الله صدوقی تماس گرفت و تمایل امام خمینی برای ملاقات با وی و آیت‌الله خامنه‌ای را اعلام کرد[۱۰۶] . آیت‌الله خامنه‌ای در شمار روحانیونی بود که با سخنرانی در ورزشگاه سعدآباد مشهد در اجتماع بزرگ فرهنگیان آن شهر خواستار بازگشت امام خمینی و تشکیل حکومت اسلامی شد[۱۰۷] . او در آخرین روزهای آبان همراه با سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد با عزیمت به شهرستانهای قوچان، شیروان و بجنورد و برپایی جلسات سخنرانی به تقویت جریان انقلاب در آن شهرها همت گماشت. فعالیتهای روزافزون و تأثیرگذار آیت‌الله خامنه‌ای در مشهد، مقامات امنیتی رژیم پهلوی را بر آن داشت که ایشان را دستگیر نمایند. در گزارشهای ساواک از آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان یکی از پرچمداران برجسته‌ی انقلاب در خراسان نام برده شده است[۱۰۸] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif سخنرانی عاشورای ۵۷ در حرم امام رضا
وی در ۱۹ و ۲۰ آذر ۱۳۵۷ هم‌زمان با تاسوعا و عاشورای حسینی سخنرانی پرشوری در اجتماع بزرگ راه‌پیمایان مشهد ایراد کرد و خطبه‌ی شب عاشورا را در حرم مطهر امام‌رضا (ع) به نام امام خمینی خواند و با این اقدام انقلابی تابوی سنتی حکومت پهلوی را که تا پیش از آن، مراسم مذکور را به صورت تشریفاتی و با دعا برای محمدرضا پهلوی اجرا می‌کرد، در هم شکست[۱۰۹] . همچنین او در روز عاشورا تظاهرات عظیم مردم مشهد را سامان‌دهی کرد و در اجتماع بزرگ آنان به سخنرانی پرداخت[۱۱۰] . وی در شمار روحانیونی بود که در ۲۴ آذر در اعتراض به حمله‌ی مأمورین رژیم پهلوی به بیمارستان شاهرضای مشهد (امام رضا (ع) کنونی) برنامه‌ی تحصن در بیمارستان مزبور را مطرح کرد[۱۱۱] . در مسیر حرکت آنان برای تحصن بسیاری از مردم نیز به آنان پیوستند و در شمار متحصنین قرار گرفتند[۱۱۲] . متحصنین با صدور اعلامیه‌ای ضمن تشریح جنایات عوامل حکومت پهلوی، مجازات آنان را خواستار شدند[۱۱۳] و بر سرنگونی حکومت پهلوی و بازگشت امام خمینی تأکید کردند. این اقدام آنان بازتاب گستردهای یافت و اعلامیه‌های متعددی در همبستگی و حمایت از آنها در سراسر ایران منتشر شد[۱۱۴] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif تظاهرات ۹ دی ۵۷ مشهد
آیت‌الله خامنه‌ای در ۹ دی ۱۳۵۷ به همراه عده‌ای از علمای مبارز مشهد پیشاپیش جمعیت انبوهی از مردم به منظور همراه ساختن کارکنان استانداری خراسان با جریان انقلاب به سوی ساختمان استانداری حرکت کردند. اما علیرغم تلاشهای مسالمت‌آمیز آنها نیروهای انتظامی مستقر در استانداری به سوی مردم آتش گشودند. به دنبال آن جمعیت تظاهرکننده به خیابانها ریخته و برخی ساختمانها و مراکز دولتی را به آتش کشیدند. شب حادثه، علمای مشهد از جمله آیت‌الله خامنه‌ای با تشکیل جلسه‌ای کوشیدند مانع درگیری و کشتار بیشتر مردم در روز بعد بشوند، ولی عوامل رژیم پهلوی با قتل‌عام مردم تظاهرکننده فاجعه‌ی یکشنبه‌ی خونین ۱۰ دی ۱۳۵۷ را به بار آوردند[۱۱۵] . به دنبال وقوع این حوادث، آیت‌الله خامنه‌ای به همراه عده‌ای از روحانیون مبارز مشهد در محکومیت این حادثه و تداوم نهضت اعلامیه‌ای صادر کردند[۱۱۶] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif عضویت در شورای انقلاب
با شتاب گرفتن روند فروپاشی حکومت پهلوی و نمایان شدن نشانه‌های پیروزی نهایی نهضت اسلامی، امام خمینی در ۲۲ دی ۱۳۵۷ فرمان تشکیل شورای انقلاب اسلامی را صادر کردند[۱۱۷] . آیت‌الله خامنه‌ای که از سوی امام به عضویت آن شورا انتخاب شده بودند با نقش محوری که در تحولات انقلاب اسلامی در مشهد داشت، این شهر را ترک و  در اواخر دی ۱۳۵۷ به تهران آمد و در مدرسه‌ی رفاه مستقر شد و همگام با دیگر مبارزان، به‌ویژه آیات بهشتی، مطهری و مفتح برای تدارک مرحله‌ی نهایی پیروزی انقلاب اسلامی و برنامه‌ریزی برای آینده، نقش فعالی برعهده گرفت[۱۱۸] . پس از تشکیل کمیته‌ی استقبال از امام خمینی توسط شورای انقلاب اسلامی[۱۱۹] مسئولیت کمیته‌ی تبلیغات آن را عهده‌دار شد.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif تحصن در مسجد دانشگاه تهران
به دنبال بسته شدن فرودگاههای کشور به دستور بختیار و ممانعت از بازگشت امام خمینی به ایران، آیت‌الله خامنه‌ای به همراه آیت‌الله بهشتی و چند تن از روحانیون مبارز سرشناس در اعتراض به این اقدام دولت، در مسجد دانشگاه تهران تحصن عظیمی را سامان‌دهی کردند که با پیوستن سایر علما، دانشگاهیان و مردم ابعاد وسیعی به خود گرفت[۱۲۰].

شب قبل از آغاز تحصن، آیت‌الله بهشتی در بهشت‌زهرا سخنرانی کرد و آیت‌الله خامنه‌ای قطعنامه‌ای را که خود تهیه کرده بود برای مردم قرائت نمود و با این برنامه تحصن روز بعد در مسجد دانشگاه تهران قطعیت یافت. آیت‌الله خامنه‌ای در طول تحصن با تشکیل ستادی و با مشارکت برخی از مبارزین متحصن به اقداماتی دست زدند که عمده‌ترین آنها انجام سخنرانی، انتشار اعلامیه و انتشار نشریه‌ای به نام «تحصن» بود[۱۲۱] . متحصنان در روز هشتم بهمن با صدور اعلامیه‌ای تأکید کردند تا باز شدن فرودگاهها به روی امام خمینی به تحصن خود ادامه خواهند داد[۱۲۲] . این تحصن که تا صبح روز ۱۲ بهمن ادامه یافت[۱۲۳] ، مسجد دانشگاه تهران را به کانونی تأثیرگذار در روند مبارزه تبدیل کرد.

در لحظه‌ی تاریخی ورود امام خمینی به میهن در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ آیت‌الله خامنه‌ای، به همراه علما، روحانیون و مبارزان اسلامی برای استقبال از امام خمینی در فرودگاه مهرآباد حضور یافت. در طول دهه‌ی فجر انقلاب اسلامی، آیت‌الله خامنه‌ای همواره در کنار امام خمینی بود و در بسیاری از امور به ایشان مشورت می‌داد و همچنین مسئولیت کمیته‌ی تبلیغات دفتر امام را با هدف مقابله با توطئه‌های خبری و تبلیغاتی مخالفان داخلی و خارجی حکومت اسلامی، مقابله با فرصت‌طلبی‌های احزاب و گروههای گوناگون سیاسی، تنظیم و انتشار اخبار و انتشار نشریه‌ای به نام «امام» بر عهده داشت. خود نیز چند مقاله نوشت و در آن نشریه منتشر کرد[۱۲۴] .

۲.۳. دهه‌ی اول انقلاب اسلامی: بهمن ۱۳۵۷ - خرداد ۱۳۶۸
۱.۲.۳. فعالیت‌های سیاسی
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif شورای انقلاب

یکی از نخستین عرصه‌های نقش‌آفرینی آیت‌الله خامنه‌ای در روند تکون نظام جمهوری اسلامی، عضویت و فعالیت در شورای انقلاب بود. این شورا پس از مهاجرت امام خمینی به فرانسه در مهر۱۳۵۷ و ظهور نشانه‌های پیروزی انقلاب اسلامی و ورود نهضت اسلامی به مرحله‌ی انقلاب با نظر امام خمینی از اوایل آبان شکل گرفت و اعضای آن توسط امام خمینی به‌تدریج انتخاب شدند، اما به لحاظ رعایت ملاحظات مختلف به‌صورت رسمی در آستانه‌ی پیروزی انقلاب در ۲۲ دی ۱۳۵۷ اعلام گردید[۱۲۵] .

نخستین اعضای شورا آقایان مرتضی مطهری، سید محمد حسینی بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، محمدرضا مهدوی کنی، سیدعلی خامنه‌ای و محمدجواد باهنر و اکبر هاشمی رفسنجانی بودند. در ادامه کار شورا نیز افراد دیگری به عضویت آن درآمدند[۱۲۶] . آیت‌الله خامنه‌ای در اواخر دی ماه در این جلسات حضور پیدا کرد[۱۲۷] . شورا در این مقطع، تصمیم‌گیریهای مهم در مورد مبارزه را برعهده داشت. از جمله‌ی آنها مذاکره با مقامات حکومت پهلوی و مقامات کشورهای خارجی، از جمله آمریکا و نیز تشکیل کمیته‌ی استقبال از امام خمینی بود[۱۲۸] . اقدام مهم دیگر شورای انقلاب در مقطع قبل از پیروزی، معرفی مهدی بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت به امام خمینی بود[۱۲۹] .

پس از پیروزی انقلاب آنچه برعهده شورای انقلاب قرار داشت عبارت بود از: قانون‌گذاری در غیاب قوه‌ی مقننه، انجام بخشی از وظایف قوه‌ی مجریه پس از ادغام دولت موقت و شورای انقلاب در تیر ۱۳۵۸ و انجام همه آن پس از استعفای دولت موقت در ۱۴ آبان ۱۳۵۸ تا پس از آن. در کنار این وظایف اصلی، مرجعی برای رفع معضلات و بحرانهای پیشِ رویِ نظام نوپای جمهوری اسلامی و مشاوره برای امام نیز بود[۱۳۰] . به رغم تغییر چندین‌باره ترکیب اعضای شورای انقلاب در ادوار چهارگانه‌ی آن تا پایان فعالیتش در ۲۹ تیر ۱۳۵۹ آیت‌الله خامنه‌ای عضو ثابت ان باقی ماند[۱۳۱] . ایستادگی در برابر نظرات و مواضع جهت‌دار اعضای موسوم به «لیبرال» شورا، هشدارهای مکرر نسبت به ضرورت جلوگیری از نفوذ اعضا و هواداران حزب توده ایران و دیگر احزاب و گروههای مخالف انقلاب اسلامی در ارتش و عرصه‌ی فرهنگ کشور از مواضع مهم وی در جلسات و تصمیمات شورا بود[۱۳۲] .

او معتقد بود که در شورای انقلاب باید از اقشار گوناگون جامعه نمایندهای حضور داشته باشد[۱۳۳] . مسائل کردستان، سیستان و بلوچستان و دیگر مناطق کشور و ضرورت حفظ وحدت از دیگر موضوعات مهم و مورد توجه وی در شورای انقلاب بود. او بر این عقیده بود که دولت موقت در قضیه کردستان ضعف نشان داده و باید آن را از راههای مختلف حل کرد و از سرایت آن به سایر مناطق قومی کشور جلوگیری نمود[۱۳۴] . در مورد منطقه‌ی سیستان و بلوچستان نیز براساس از تجربه‌ی حضورش در زمان تبعید و اطلاع از اوضاع سیاسی و اجتماعی آن منطقه، بر بهبود وضع اقتصادی و معیشتی مردم آن دیار تأکید داشت[۱۳۵] . در این زمینه در ۹ فروردین ۱۳۵۸ از سوی امام خمینی مأموریت یافت در رأس هیأتی عازم آن منطقه شود تا به خواستها و مشکلات مردم رسیدگی و در مورد وضعیت آن منطقه گزارشی تهیه کند[۱۳۶] . در این سفر، افزون بر مأموریت یادشده، با برخی از سران و متنفذین محلی منطقه دیدار و سیاستهای نظام جمهوری اسلامی را برای آنها تشریح و تبیین کرد.

حمایت از تأسیس و تقویت نهادهای انقلابی و مردمی چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و جهاد سازندگی از دیگر مواضع اصولی وی در شورای انقلاب بود[۱۳۷] .

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif معاونت امور انقلاب وزارت دفاع ملی
با ادغام دولت موقت و شورای انقلاب در آخر تیر ۱۳۵۸ برخی اعضای شورای انقلاب از سوی آن شورا به برخی از وزارتخانه‌های حساس راه یافتند و از آن جمله آیت‌الله خامنه‌ای به معاونت امور انقلاب وزارت دفاع انتخاب گردید[۱۳۸] . همچنین در جریان ادغام شورای انقلاب و دولت موقت که با هدف تمرکز بیشتر در قوه‌ی مجریه صورت گرفت ایشان به عضویت کمیسیون وزرای امنیتی که سرپرستی و مسئولیت کلیه‌ی امور انتظامی، نظامی و امنیتی، از جمله بحران‌های گنبد، کردستان و خوزستان و مقابله با اقدامات احزاب و گروههای ضدانقلاب را بر عهده داشت، انتخاب گردید[۱۳۹] .
 
ادامه مطلب ...

بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای جامعه عشایری کشور

 بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، عشایر عزیز و گرامی سرتاسر کشور. ولادت حضرت ثامن‌الحجج (سلام الله علیه) را به همه‌ی شما تبریک عرض میکنم و از اینکه این کنگره را، این بزرگداشت را تشکیل میدهید صمیمانه از شما تشکّر میکنم؛ کارتان بسیار کار خوبی است، کار درستی است. این بزرگداشتی که تشکیل میدهید و این جلسه‌ی ما یک فرصتی هم هست که توجّه و نظر عموم مردم کشور را به عشایر جلب کند. امام فرمودند عشایر ذخایر انقلابند، ذخایر کشورند.(۲) مردم نباید فراموش کنند که ما یک مجموعه‌های باارزش از عشایر داریم که اینها ذخیره‌ی کشورند؛ این باید دائماً به یاد مردم بیاید. یکی از فواید این دیدار امروز ما و جلسه‌ای که شما در زمان خودش(۳) خواهید داشت، همین است که ملّت ایران را با عشایر و ارزش عشایر آشنا میکند.

من یک مختصری راجع به عشایر میخواهم عرض کنم، لکن قبل از آن به بیانات این برادران اشاره میکنم. بیانات خوبی است؛ این فعّالیّتهایی که هر دو برادر ذکر کردند در مورد این کنگره یا بزرگداشتهای این بیست سال، خب کارهای باارزشی است. من هم اینجا در این راهرو نگاه کردم این تصویری را که از فعّالیّتها انجام گرفته و با دقّت همه را دیدم؛ کارهای خوبی انجام گرفته. این سه رویکردی هم که ایشان ذکر کردند، هر سه رویکرد مهم است، منتها یک نکته‌ای وجود دارد و آن این است که شما وقتی جهیزیّه میدهید به یک خانواده‌ای، خب این جهیزیّه به دست او میرسد و استفاده میکند، شما هم میفهمید که استفاده کرده‌اند؛ نقد است؛ حتّی آنچه به این نقدی هم نیست، مثلاً فرض کنید مثل کاشت نهال، خب نهال را میکارید ــ من تصویرهایش را اینجا دیدم ــ بعد از دو سال، پنج سال، ده سال، اینها سربلند میشوند و یک جنگل، یک باغستان، یک فضای سبزی را به وجود می‌آورند؛ این را هم شما به چشمتان می‌بینید اثرش را. کار فرهنگی چطور؟ خب شما کتاب تهیّه کردید، فیلم تهیّه کردید؛ خروجی این کتاب شما و این فیلم شما چه شد؟ این مهم است؛ این دیگر به آن آسانی نیست؛ دشواری‌ کار فرهنگی همین است؛ مشکل کار فرهنگی همین است که شما با کمّیّت و با کار مادّی نمیتوانید نتیجه‌ی آن را قطعی بدانید. کتاب را انسان چاپ میکند، ممکن است این کتاب را صد نفر بخوانند، ممکن است ده هزار نفر بخوانند؛ ممکن است همه‌ی چاپ اوّلش هم فروش نرود، ممکن است به صد چاپ هم برسد؛ چه کارش میکنید؟ چه جور عمل میکنید که این کار فرهنگی به نتیجه برسد؟

ما امروز در همه‌ی آحاد ملّت ایران، از جمله در عشایر، بیش از همه‌ چیز به کار فرهنگی احتیاج داریم. دشمن ملّت ایران، دشمن اسلام، دشمن کشور، دشمن جمهوری اسلامی، تکیه‌اش امروز به جنگ نرم است که حالا من بعداً‌ شاید یک اشاره‌ای کردم. غرض، دوستانی که دست‌اندرکار مسائل این جور بزرگداشتها هستند و به کار فرهنگی هم توجّه دارند، به این نکته‌ای که عرض کردیم توجّه داشته باشند: بازخورد کار شما چه شد؟ خروجی کار شماها چه شد؟ تأثیراتش در جامعه‌ی عشایری چه اندازه است؟

عشایر ایران جزو باوفاترین قشرهای ملّت ایرانند. اینکه عرض میکنیم «جزو باوفاترین»، از روی سلیقه و حدس نیست؛ با توجّه به اتّفاقاتی است که در کشور افتاده و ما میدانیم. هم در تاریخ نزدیک خودمان، هم در تاریخ این دویست سیصد سال گذشته، داستانها وجود دارد از تلاشی که خارجی‌ها و مخصوصاً انگلیسی‌ها کردند برای نفوذ در عشایر؛ کارهای عجیب و غریبی که حالا اگر وقت بود و مجال بود و انسان اینها را میگفت، بد نبود؛ باید در کتابها بخوانید. خارجی‌ها تلاش کردند برای اینکه بتوانند در عشایر نفوذ کنند و آنها را به یک شکلی وادار به خیانت به کشورشان بکنند ــ حالا به شکلهای مختلفی؛ با تجزیه، با جنگ داخلی، با انواع و اقسام کارهای گوناگون ــ امّا نتوانستند آنها را به آن سمتی که خودشان میخواهند سوق بدهند و بکشانند؛ این «باوفاترین‌ها» و «جزو وفادارترین‌ها» که عرض میکنیم، به خاطر این است.

در همین دوران اخیر، یعنی دوران انقلاب، دوران دفاع مقدّس و دوران بعد از دفاع مقدّس هم عشایر امتحانهای خوبی پس دادند؛ همین که در بین جامعه‌ی عشایری بیش از یازده هزار [نفر از این] جمعیّت به شهادت میرسند، این خیلی مهم است. این جور نبود که همه‌ی عشایر ما لب مرز باشند، مورد تهدید باشند؛ البتّه بعضی لب مرز بودند و بلافاصله در دفاع مقدّس مورد تهدید قرار گرفتند، امّا بعضی هم نه، وسط کشور بودند و تهدید مستقیمی متوجّه اینها نبود، امّا در عین حال به سمت میدانهای دفاع مقدّس شتافتند و دفاع کردند و تلاش کردند و کار کردند.

چه عاملی موجب شد که عشایر کشور ما با اینکه قومیّتهایشان مختلف است، زبانهایشان مختلف است، این جور کنار هم بِایستند و در خدمت اسلام قرار بگیرند، در خدمت کشور قرار بگیرند؟ این نخ تسبیح، چه چیزی بود؟ دین و دینداری بود. دین، عامل وحدت است، عامل پیشرفت است، عامل فداکاری و از‌خود‌گذشتگی است؛ عامل دین، عشایر را وادار کرد که این جور در میدانها در کنار هم باشند؛ نگذاشت این تنوّعهای قومیّتی و امثال اینها بین اینها جدایی به وجود بیاورد، اختلاف به وجود بیاورد؛ دین یک چنین تأثیری دارد.
 
ادامه مطلب ...